
کتاب شرلی
معرفی کتاب شرلی
کتاب شرلی با عنوان اصلی «Shirley» نوشتهٔ شارلوت برونته و ترجمهٔ لیدا طرزی است. انتشارات نیستان هنر این کتاب را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی قرن ۱۹ انگلستان قرار میگیرد، رمانی کلاسیک و عاشقانه در باب اوضاع اجتماعی دوران زندگی نویسندهاش است. این رمان که وضعیت زنان طبقات متوسط و فرودست جامعه را در برابر فشارهای اجتماعی و فرهنگی نشان داده، بهعنوان بازتابدهندهٔ وضعیت پنهان و پشتصحنهٔ جنبش «لادیسم» شناخته میشود؛ جنبشی که در آن کارگران علیه فرایند صنعتیشدن کارخانههای نساجی اعتراض کرده و با آن مبارزه کردند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شرلی اثر شارلوت برونته
کتاب «شرلی» که نخستینبار در سال ۱۸۴۹ میلادی منتشر شد، یک رمان کلاسیک است که «شارلوت برونته» آن را در قرن ۱۹ میلادی و در انگلستان به رشتهٔ تحریر درآورده است. این رمان را بازگوکنندهٔ شرایط نهان و پشتپردهٔ جنبش «لادیسم» دانستهاند. لادیسم جنبشی است که در آن کارگران به مخالفت با صنعتیشدن کارخانههای نساجی و مبارزه با آن پرداختهاند. این کتاب که ۳۴ فصل دارد، در دورهای دشوار از زندگی نویسندهاش نوشته شد؛ زمانی که به فاصلهای کوتاه سه نفر از عزیزانش، یعنی برادرش و دو خواهر جوانش از دست رفتند. «شارلوت برونته» توانسته در این اثر بهشکلی ماهرانه شرایط اجتماعی زمان خود را به تصویر بکشد. این نویسنده در زمانهای زندگی میکرد که تحولات سیاسی و اجتماعی اروپا زندگی مردم را تحتتأثیر شدید قرار داده بود. آغاز قرن نوزدهم میلادی با تشدید جنگها و رقابتهای قدرت در اروپا همراه بود. این جنگها برای مردم عادی نتیجهای جز بیکاری، فقر و گرسنگی نداشت. برونته که خود شاهد این مصیبتها بود، از تجربیات تلخ در نگارش رمان «شرلی» استفاده کرد و با خلق شخصیتهای مختلف و موقعیتهای پیچیده، داستانی جذاب و تأثیرگذار ارائه داد. او همچون یک روانشناس ماهر جنبههای پنهان و ناپیدای شخصیتها را کشف و توصیف کرده است. کتاب «شرلی» نقدهای متفاوتی دریافت کرده است. این اثر برای تحلیل شرایط اجتماعی و سیاسی دورهٔ صنعتیشدن انگلستان تحسین شده است؛ بهویژه درمورد جنبش «لادیسم» و مبارزات کارگران. شخصیت «شرلی» بهعنوان زنی مستقل و مبارز بهعنوان یک قهرمان فمینیستی شناخته میشود. نثر «شارلوت برونته» مورد توجه قرار گرفته است؛ اگرچه برخی آن را پیچیده دانستهاند. مقایسهٔ کتاب حاضر با رمان «جین ایر» که اثر دیگری از همین نویسنده است، نشان داده که رمان «شرلی» بیشتر به مسائل اجتماعی میپردازد تا داستانهای عاشقانه. در سال ۱۹۲۲ میلادی فیلمی صامت با اقتباس از رمان حاضر ساخته شد؛ سپس در سال ۲۰۱۴ سریالی با نام «شرلی» ساخته و پخش شد.
خلاصه داستان شرلی
صنعتگری به نام «رابرت مور» دستگاههایی مکانیکی را به کارخانهٔ خود در یورک شایر میآورد. او اینگونه باعث بیکارشدن برخی از کارگران خود و به وجود آمدن نارضایتی در میان آنها میشود. رابرت بهمنظور حلوفصل مشکلات مالی خود به ازدواج با دختری ثروتمند و مستقل به نام «شرلی کیلدار» فکر میکند؛ درحالیکه دل در گروی دخترعموی خود، «کارولین» دارد که خسته و ناامید و بدون هیچ چشماندازی از آیندهای بهتر در خانهٔ آنها زندگی میکند. شرلی هم شیفتهٔ برادر رابرت است؛ کسی که به نظر نمیرسد مورد تأیید خانوادهٔ شرلی قرار بگیرد. داستان این رمان که در دورهٔ جنگهای ناپلئون و سلطهٔ مشکلات اقتصادی میگذرد، تصویری واقعگرایانه و درعینحال پراحساس از کشمکش میان طبقههای اجتماعی، جنسیتها و نسلها ارائه داده است.
چرا باید کتاب شرلی را بخوانیم؟
مطالعهٔ این رمان علاوهبر اینکه شما را با داستانی عاشقانه و گیرا همراه میکند، به شما از برههای حساس در تاریخ اروپا در قرن ۱۹ میلادی آگاهی میدهد. این کتاب بهعنوان اثری پیشرو در ادبیات اجتماعی و فمینیستی شناخته شده است.
کتاب شرلی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ انگلستان و قالب رمان تاریخی و عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
درباره شارلوت برونته
شارلوت برونته (Charlotte Bronte) در سال ۱۸۱۶ به دنیا آمد و در روستایی واقع در شمال انگلستان زندگی کرد. پدرش کشیش و اهل ایرلند بود و مادرش اهل کورنوال. در کودکی مادرش را از دست داد و بههمراه دو خواهرش، «امیلی» و «آن» و نیز برادرشان زندگی کرد. آنها ارتباط بسیاری با دنیای بیرون از کلیسا و مدرسه نداشتند؛ بههمیندلیل در اوقات بیکاری به ساختن قصههایی عجیبغریب درمورد مردم بیرون میپرداختند. هر دو خواهرِ شارلوت یعنی «امیلی برونته» و «آن برونته» نیز مانند او نویسنده شدند. شارلوت ابتدا رمان «جین ایر» را که برخی معتقد هستند متأثر از تجربیات خودش است، با نام مستعار منتشر کرد.این کتاب بسیار مورد توجه عموم قرار گرفت. زمانی که مردم متوجه شدند نویسندهٔ این کتاب یک زن است، بسیار تعجب کردند. از میان آثار دیگر شارلوت برونته میتوان به رمانهای «ویلت»، «شرلی» و «پروفسور» اشاره کرد. شارلوت برونته در سال ۱۸۵۵ میلادی درگذشت. شارلوت برونته بهگفتهٔ «رضا رضایی» (مترجم) در مجموع نویسندهای رئالیستی است، اما رگههای قوی رمانتیسم در کار او دیده میشود. قلم این نویسنده را گرم و پرحرارت و در مواردی شاعرانه دانستهاند؛ بهویژه هنگام توصیف طبیعت و احساسات بشری.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب حاضر پیش از این در سالهای مختلف توسط مترجمان و ناشران متفاوت منتشر شده است؛ بهعنوان نمونه میتوان به فهرست زیر اشاره کرد.
- ترجمهٔ «رضا رضایی»، نشر نی، ۱۳۹۳،
- ترجمهٔ «مرضیه خسروی»، نشر روزگار، ۱۳۹۳،
- ترجمهٔ «فریده تیموری»، نشر اکباتان، ۱۳۶۳.
بخشی از کتاب شرلی
«جراح پس از معاینه رابرت گفت جراحتش جدی است، ولی خوب میشود. او به همراه دو وردستش مور را عمل کردند و پس از عمل مراقبت از او را به پرستاری بهنام خانم هورسفال سپردند. این خانم هورسفال زنی بسیار مستبد و سختگیر بود که خانم یورک و هورتنس در برابرش سپر انداخته بودند. هیچ کس زَهره نداشت حال رابرت را بپرسد، ولی همه میدانستند که او بهخوبی تیمار میشود. دکتر دوبار در روز به او سر میزد و معاینهاش میکرد رابرت بیچاره یک ماه تمام جز دکتر مکتِرک و پرستار دیو سیرتش معاشر دیگری نداشت.
سرانجام فصل پاییز هم به پایان رسید. روزی از روزهای سرد و آرام زمستان، تنگ غروب، در جنگل بیبرگ و بار و یخزدهٔ بریار مینز، پسر بچهای لابهلای درختها پرسه میزد و دنبال ریشه قطور و خزه بسته درختی میگشت تا روی آن بنشیند. ولی آن بچه مدرسهای آنجا چه میکرد؟ هوا سرد بود و غروب نزدیک میشد پسرک نشست و به فکر فرو رفت. پانزده ساله مینمود و قد بلندی داشت در چهرهاش نشانی از دلنشینی یا فرومایگی نبود. او بشدت تودار مینمود. افراد عاقل سر به سرش نمیگذاشتند چون نه سختگیری دربارهاش جواب میداد و نه مهر و محبت. او مارتین یورک بود، پسر خانم و آقای یورک که به دل طبیعت آمده بود تا در آن خلوتگاه قصههایی از عالم پَریان بخواند. کتابش را در آورد و خواند. همینطور سرگرم خواندن و خیالباقی بود که صدایی او را به خود آورد. مارتین سر بالا کرد و زنی را مقابل خود دید. زن پیراهن تیره ای از ابریشم بر تن داشت و نقابی توری صورتش را پوشانده بود. مارتین تا آن روز بانویی را در جنگل ندیده بود. زن نزدیک شد و مارتین او را شناخت. همان کسی بود که همیشه او را از سر تمسخر زشت خطاب میکرد. زن از کنار مارتین گذشت. پسرک میدانست چنان خواهد کرد. بهنظر او همه زنها میمونهای متکبری بودند و کرولاین هلستون از همه متکیرتر ولی زن راه رفته را برگشت و با صدایی آرام پرسید: «تو پسر آقای یورک هستی؟»»
حجم
۲۹۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۹۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه