دانلود و خرید کتاب شهریور شعله ور محمدحسن شهسواری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب شهریور شعله ور اثر محمدحسن شهسواری

کتاب شهریور شعله ور

معرفی کتاب شهریور شعله ور

کتاب الکترونیکی «شهریور شعله ور» نوشتهٔ محمدحسن شهسواری در گروه انتشاراتی ققنوس چاپ شده است. «شهریور شعله ور» رمانی است در ژانر جنایی و تریلر که «محمدحسن شهسواری» آن را در ادامهٔ کتاب «مرداد دیوانه» به رشتهٔ تحریر درآورده است. بعد از ماجراهای کتاب اول، مردی تشنهٔ انتقام که روح و روانش در آستانهٔ فروپاشی است، با خواهر و برادری به نام ساغر و و سهراب آشنا می‌شود که آن‌ها هم به دنبال انتقام هستند و حال این سه نفر، هم‌قسم شده‌اند تا عدالت را به روش خودشان پیاده کنند.

درباره کتاب شهریور شعله ور

در این کتاب شهراد و ساغر کنار هم می‌ایستند و قرار است با هم گرۀ کور ماجرایی را باز کنند. آنها توسط کاوه پایدار، پلیس امنیتی، وارد ماجرایی عمیق‌تر و خوفناک‌تر می‌شوند. نویسنده سعی کرده در این رمان تمام قواعد ژانر را به درستی و کاملی رعایت کند؛ درست مثل کتاب اولش. شهریور شعله‌ور توانایی نویسنده در پرداختن به چندگانه‌ای جنایی را به تصویر می‌کشد و دومین جلد از این چندگانه است.

در «شهریور شعله‌ور» با توجه به حضور شخصیت‌های بیشتر و حجم و عمق داستان، تعلیق پایانی مبهم‌تر و خوفناک‌تر از رمان اول است. حالا خواننده به شخصیت‌ها دل بسته و با آنها همذات‌پندرای کرده و زندگی‌اش با زندگی آنها گره خورده. پس باید نگرانی‌اش در این بازی بن‌بست تاریک سرنوشت آنها باشد. نویسنده با زبردستی کامل همان‌طور که شخصیت‌هایش را در ابتدای داستان از بین مه غلیظی بیرون آورده، باز آنها را در مه غلیظی از دیدگان‌مان در دل تاریکی هولناک شهر پنهان می‌کند. یکی از قواعد ژانر تریلر در داستان‌های دنباله‌دار این است که انتهایش با یک تعلیق نفس‌گیر تمام شود. طوری که وقتی کتاب را می‌بندی داستان برایت تمام نشده، تمام سلول‌های مغزت درگیر داستان شده و داستان و قهرمان‌ها رهایت نمی‌کنند. می‌اندیشی در این بن‌بست تاریک، در دریایی از سیاهی و کثافت و خون این قهرمان‌ها قرار است بعد از این چگونه شنا کنند.

ژانر تریلر تفاوت اندکی با ژانر پلیسی ‌جنایی دارد. در واقع تلفیقی از آنها و تعلیق و معماست. تعلیق در این ژانر حرف اول را می‌ز‌ند و داستان را جلو می‌برد. عدم وجود تعلیقِ درست یعنی مرگ داستان و نویسنده. عملاً با نبودش قلب تپندۀ خواننده را از دست می‌دهیم. این تعلیق و معماست که داستان را به داستان‌های به هم پیوستۀ شهرزاد قصه‌گو شبیه کرده و خواننده را در عطش خواندن و ادامۀ داستان می‌گذارد؛ او را به هیجان می‌آورد و کاری می‌کند خواننده داستان را تا آخر دنبال کند. داستان در ژانر تریلر به دو قسمت تقسیم می‌شود. ابتدا با داستانی پلیسی و جنایی شروع می‌شود و بعد در قسمت دوم با تعلیق و معما جلو می‌رود. در واقع محور داستان همین تعلیق است. این قاعده در کتاب «شهریور شعله‌ور» به درستی رعایت شده است.

کتاب شهریور شعله ور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به ژانر تریلر پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب شهریور شعله ور

ساغر یک آن حس کرد لب‌های مرد عبوس جنبید. انگار حس زیبایی‌شناسانه شاعرانه‌اش خوشش آمد از تجانس این‌همه حرف مشابه کنار هم. بعید بود فقط از فحش سَبُک ساغر به آن الاغ‌های الکی‌خوش وحشی خوشش آمده باشد. وقت خوبی بود روی سطح فلز مرد خطی بیندازد. مستقیم در چشمانش نگاه کرد و گفت: "معلومه قراره حرف‌های اصلی رو شما بزنید. پس شروع کنید."

مرد سرد و خیره به ساغر نگاه کرد. مدتی طولانی. بعد صورتش را سمت جبرانی چرخاند. جبرانی انگار دلش خنک شده باشد مرد محل سگ به ساغر نگذاشته، سرزندگی بیشتری در صدایش دواند و توضیح داد که اشتباه نکند. میثم ودوروبری‌هایش صد برابر از هرمز طرازان خطرناک‌ترند. درست که پدر هر دویشان بعد جنگ با زدوبند و در اختیار گرفتن برخی سرشاخه‌های مافیای واردات یکی دو محصول، پول‌هایشان از پارو بالا رفته اما پدر هرمز خیلی زود لولهنگش آب برداشت و ریش و سبیل زد و کراوات گذاشت و به شکل فرنگی چرخید. همین است که دیگر در دم و دستگاه نفوذی ندارد. اما جواد زیرآبادی را حتماً خبر دارد که به کجاها وصل است و از چه قدرتی برخوردار است. ساغر سر تکان داد که دورادور یک چیزهایی از سهراب شنیده بوده. جبرانی گفت: "گیر انداختن کلوب پست در برابر گیر انداختن کلوب است مثل تیله‌بازیه."

فکر کرد رویاهای امثال پدرش و حتی پدران هرمز و میثم که ریشه انقلاب را با جانشان سیراب کرده بودند به چه مرداب متعفنی بدل شده که کلوب پورشه‌سواران تهران (پست) و اسب‌سواران تهران (است) شده نتیجه‌اش. فکر کرد ایران خون تازه و تمیز می‌خواهد. یعنی این را هم باید از خارج وارد کرد؟ مافیای واردات این یکی را چه کسی برمی‌دارد؟ ساغر واقعاً دیگر حوصله زیرجلکی بازی کردن را نداشت. انگار این مردان در فضا زندگی می‌کردند. دمای اتاق به طرز حیرت‌آوری در آن شهریور خفه و دم‌کرده متناسب بود. نه گرم و نه سرد. دلت می‌خواست هیچ کاری نکنی. بعد از یک ساعت پیلاتس سنگین و نفس‌بر، یک سریال سبک آمریکایی بگذاری، لم بدهی روی کاناپه و ماءالشعیر خنک در دست، پنج قسمتش را پشت‌هم ببینی.

نظرات کاربران

کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
۱۴۰۱/۰۸/۰۹

نسبت به مرداد دیوانه جذابتر بود اما انتظار بیشتری ازاین نویسنده داشتم

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۶)
شهراد فکر کرد بهتر است همین‌طور چمران را برود تا مدرس و بعد صدر و بابایی و برسد تا خیابان استخر.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
"بیشتر زن‌ها تازه وارد بازار کار شده‌ن و جوگیرن. فکر می‌کنن رسالت تاریخی دارن اخلاقی باشن." شهراد گفت: "چه حرف‌ها! من به اندازه موهای سرم کارمند زن به‌دردنخور دیده‌م. با مردها خوبن عمومآ ها. با زن‌ها ولی مثل سگ برخورد می‌کنن."
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
مشکل ما این است که مسئولان نسل اولمان هنوز بر سر کارند. خود این زیاد مهم نیست. مشکل این‌جاست که آن‌ها علاوه بر خرج فرزندانشان، باید خرج نوه‌هایشان را از همین خاک دربیاورند. آن هم نوه‌ای که به کمتر از زندگی در آمریکا و انگلیس و کانادا و اگر خیلی بدبخت باشد اسکاندیناوی و استرالیا راضی نمی‌شود. این است که بندگان خدا روزبه روز باید بیشتر بولدوزر زیر ثروت کشور بیندازند.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
شهراد فکر می‌کرد مکان‌ها، خانه‌ها، جاده‌ها، کوچه‌ها، خیابان‌ها و درخت‌ها جزو حافظه بصری آدم‌ها هستند و وقتی از کودکی آن‌ها را هر روز ببینی به‌شان امنیت و ثبات می‌دهند. اما وقتی این‌طور مغول‌وار تخریبشان می‌کنند در واقع به تو اضطرابِ ناامنی گذر سریع وقایع می‌دهند.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
شهراد عاشق هر چیزی بود که ربطی به خیابان‌های تخت‌جمشید، عباس‌آباد و تخت‌طاووس داشته باشد. همیشه حس می‌کرد این سه خیابان، مثل سه خواهر عاقل و دوراندیش، نقشی آشتی‌جویانه بین دو بخش تهران بازی می‌کنند، همان کاری که طبقه متوسط در جامعه انجام می‌دهد: غربی و شرقی هستند و نه شمال و جنوبی.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
راهزنان زن و شوهری را در بیابان به دام می‌اندازند. می‌گویند اگر زن برایشان برقصد، هر دو را رها می‌کنند. زن بی‌نهایت زیبا می‌رقصد. راهزنان به عهدشان وفا می‌کنند و بی‌خدشه‌ای به آنان می‌روند. زن که منتظر تقدیر و تحسین همسر است، با رویگردانی او مواجه می‌شود. علت را می‌پرسد. مرد می‌گوید آن‌ها به حرکت موزونی از تو راضی بودند. دست و پایی تکان می‌دادی هم کفایت می‌کرد. لازم نبود تا این حد خوش‌رقصی کنی.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷

حجم

۳۶۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۰۳ صفحه

حجم

۳۶۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۰۳ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان