دانلود و خرید کتاب آبنوس بهاره غفرانی
تصویر جلد کتاب آبنوس

کتاب آبنوس

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۲۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آبنوس

کتاب آبنوس نوشتهٔ بهاره غفرانی در انتشارات شقایق چاپ شده است. آبنوس روایت دختری است از جنس شیشه و آینه؛ اما حوادث غیرقابل پیش‌بینی که برابرش قد علم می‌کند او را در مسیر دیگری قرار می‌دهند و در نهایت نیز کتابی با پایانی شوکه‌کننده تمام می‌شود.

درباره کتاب آبنوس

رمان آبنوس موضوعات اجتماعی گوناگونب را در بر می‌گیرد. این کتاب روایتگر قصه‌ٔ دختران فراری، زنانی که مجبور به تن فروشی می‌شوند، بچه‌های سرطانی و مشکلاتی که با آن‌ها دست به گریبانند و همین طور موضوع پرچالش ترنس که هنوز به اندازه‌ٔ کافی در کشور ما درباره‌اش فرهنگ‌سازی نشده است و نویسنده خیلی خوب توانسته در کنار عاشقانه‌ای دلچسب و داغ به این دغدغه‌ها نیز بپردازد.

کتاب آبنوس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های ایرانی با درونمایهٔ عاشقانه و اجتماعی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب آبنوس

به در تکیه داده و قلبم قرار می‌گیرد و به آرامی، روی زمین فرود می‌آیم. به پاکت توی دستم نگاهی کرده و اشک‌هایم را پاک می‌نمایم. پاکت را پاره می‌کنم و داخل آن، یک نامه می‌یابم و بی‌معطلی، تای نامه را باز کرده و شروع به خواندن می‌کنم. یک تیتر خیلی بزرگ که نوشته شده است:

«آبنوس!»

هنوز هم تن و بدنم از صداهای عجیبی که چندی پیش شنیده بودم، می‌لرزد و دست خودم نیست که منِ همیشه شجاع و یتیمِ مادر و پدر، و بار آمده در خانهٔ عمو، این‌گونه رنگ باخته‌ام در برابر آواهای درونی‌ام که مرا می‌خوانند و نمی‌دانم چرا! به خودم که می‌آیم، خویشتنم را سر سجاده‌ام می‌بینم و باز هم خواب‌های آشفتهٔ من، روحم را سلاخی کرده و دلم را شرحه شرحه می‌کند.

سجاده‌ام را جمع کرده و نگاهی به دور و اطرافم می‌اندازم. خواب به قدری واقعی بود که هنوز هم انگار آن زمزمه‌ها را می‌شنوم. کمی به رعشه افتادم و اما می‌دانم همه چیز فقط یک خواب بوده است. چادرم را به همراه سجاده در کمد گذاشته و بعد، سریع به تخت‌خواب رفته و چشمانم را می‌بندم که تمام شود هرچه حس می‌کنم.

به خواب می‌روم و خواب می‌بینم و می‌دانم که بیدار نیستم. کابوس نامفهوم و پوچ تمام شبم را جهنم می‌کند و ذهن و فکرم را تا مرز تباهی می‌کشاند. چرا تمام نمی‌شوند این کابوس‌های سیاه و خونخوار؟! دلم کمی هوای تازه می‌خواهد. هوایی که در این تخت و این اتاق و این خانه نباشد. بشود دور شد از کابوس‌های شیطانی و آزار دهنده‌ای که تمام تنم را به رعشه می‌اندازد.

هنوز چشم باز نکرده‌ام اما بیدارم. مغزم فرمان نمی‌دهد و حسابی شوکه شده‌ام. به یک‌باره چشمانم را باز کرده و به ساعت دیواری اتاق نگاه می‌کنم. ساعت شش و ده دقیقه است و من باید دور شوم از این تخت! تنم خیس عرق است و موهایم، رشته رشته، به صورتم چسبیده و دهانم خشک شده است و می‌فهمم که این خواب، چه انرژی عظیمی از من ناتوان می‌گیرد.

دوستدار حضرت آقا
۱۴۰۲/۰۷/۱۲

سلام.از نویسنده به خاطر رمانی که نوشته تشکر می کنم.ولی دلم نیومد ننویسم.که عزیزدل آبنوس داستانت خیلی آبکی مومن شد.آبنوس نمی دونه حکمت حجاب چیه؟ عدم جلب توجه نامحرم یکی از اصول حجابه.ابنوس نمی دونه بالا وپایین پریدن در بازی

- بیشتر
بهار نارنج
۱۴۰۲/۰۲/۲۰

شروعش بد نبود میشد با عنوان یه رمان نسبتاواقع نگر روش حساب کرد ولی کم کم خیلی بی مزه شد حس می کردم تو یه فیلم ترکی ۵۰۰قسمتی فوق العاده آبکی ام واینکه نمیدونم نویسنده محترم چه اصراری داشت پای مذهب بکشه

- بیشتر
شکوفه شهبال
۱۴۰۱/۰۲/۱۳

داستانی بسیارجذاب و دلنشین مثل بقیه آثار نویسنده، عالی

dark
۱۴۰۱/۰۲/۱۳

من چاپیشو خوندم. خیلی آموزنده و درست و حسابیه

SARA
۱۴۰۳/۰۴/۲۰

کتاب ایده خوبی داشت اما درست به موضوعات پرداخته نشد وخیلی سریع از مسائل رد شد همه اتفاقات به طور معجزه آسا درست و خوب پیش رفت.

مشکات ۱۳۱۴
۱۴۰۲/۰۲/۲۱

مثل رمانهای تلگرامی است و دختر قصه انگار از به رئیس جمهور بیشتر از دستش بر میاد خیلی راه حل ها دور از از واقعیت است

کاربر ۱۱۸۵۲۴۹
۱۴۰۱/۰۳/۲۲

اول داستان خوب بود از اینکه بادختری قوی وسنجیده سرکار داریم جالب بود اما یه دفعه داستان هندی شد وبا یه که به ظاهر مذهبی ولی در واقع ای طور نبود مواجه شدیم

کاربر ۱۸۴۶۱۳۵بانو
۱۴۰۳/۰۴/۲۸

رمانی مذهبی هست، کمی آموزنده از وسطای رمان دیگه کشدار میشه کمی دور از واقعیت در کل بد نبود

داتیس
۱۴۰۲/۱۲/۲۶

خیلی الکی داستان مینویسن،عمق نداره،آرزوشونو بصورت دختری درمیارن که همه چی تمامه ولی سرگردانه هم مذهبیه وهم به مهمانی مختلط میره،خیلی سطحیه..میخوان همه چیو باهم داشته باشند.آخه چرا مینویسین ؟

setareh. sh
۱۴۰۱/۰۲/۲۷

موضوع بسیار جالبی داشت. قلم گرم و روان نویسنده مخاطب مشتاق خوندن می‌کرد. بار اجتماعی هم خوبی داره.

«حرفات که صاف می‌شینه تو دلم من چه جوری از خوبیات بگم دوست دارم هر چی که دارم بدم نداریم اینقد وابستگی نفس کی بودی تو کی بودی تو عشقم این همه دوری و فاصله رو بشکن انگاری رو دلِ من اسمتو نوشتن!»
کاربر ۱۴۳۱۴۴۷

حجم

۳۰۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۵۷ صفحه

حجم

۳۰۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۵۷ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان