کتاب الگوهای بسط فیلمنامه به مجموعه تلویزیونی
معرفی کتاب الگوهای بسط فیلمنامه به مجموعه تلویزیونی
کتاب الکترونیکی «الگوهای بسط فیلمنامه به مجموعه تلویزیونی» نوشتهٔ محمد شهبا و مانیا محسنی در نشر افکار چاپ شده است. این کتاب به بررسی سه فیلم و مجموعه تلویزیونی فارگو، قلمرو حیوانات و جهان غرب میپردازد.
درباره کتاب الگوهای بسط فیلمنامه به مجموعه تلویزیونی
کتاب حاضر، در پی پاسخ به سه پرسش اصلی زیر است:
اقتباس از فیلمنامههای سینمایی به منظورِ ساخت مجموعههای تلویزیونی چرا صورت گرفته است؟
چه شباهتها و تفاوتهایی در روایتها و شیوههای روایتگری مجموعههای تلویزیونیِ نسبت به فیلمهایی که از آنها اقتباس شدهاند وجود دارد؟
این اقتباسها تا چه اندازه به اصلِ روایتِ فیلمنامههای سینمایی وفادار بوده است؟
برای پاسخ به این پرسشها، سه مجموعهٔ تلویزیونی موفق فارگو (پخش از سال ۲۰۱۴)، جهانِ غرب (پخش از سال ۲۰۱۶) و قلمرو حیوانات (پخش از سال ۲۰۱۶) انتخاب شده است، تا نشان دهیم بسط فیلمنامههای سینمایی به مجموعههای تلویزیونی از چه الگوها و شیوههای خاصی پیروی میکند.
کتاب الگوهای بسط فیلمنامه به مجموعه تلویزیونی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به نگارش فیلمنامه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب الگوهای بسط فیلمنامه به مجموعه تلویزیونی
یکی از مهمترین عناصری که نقش بهسزایی در نوشتن فیلمنامهٔ قوی دارد، خلق شخصیتهایی گیرا و به یاد ماندنی است. اهمیت شخصیت و شخصیتپردازی در فیلمنامههای سینمایی به حدی است که تقریباً در تمامی کتابهای موجود از نظریهپردازان مختلف فیلمنامه، بخشهایی جداگانه به بررسی و تحلیل این عنصر مهم اختصاص یافته است. این موضوع را میتوان از دو روشی که فیلد برای نوشتن فیلمنامه پیشنهاد میکند بهدرستی دریافت.
شاهپور شهبازی در کتاب تئوریهای فیلمنامه در سینمای داستانی و در بررسی مهمترین الگوهای فیلمنامهنویسی سهپردهای موجود، از الگوی سید فیلد به عنوان الگویی پیرنگمحور یاد میکند (شهبازی، ۱۳۹۳، ۳۹) و تا سینمای شخصیتمحور جوزف کمبل۱۳ پیش میرود. بر این اساس، سید فیلد در یک سوی این طیف قرار میگیرد که بیشترین اهمیت را به جایگاه قرارگیری نقاط عطف در انتهای هر پرده میدهد و در سوی دیگر آن سینمای شخصیتمحور است که بیشترین تمرکزش را روی شخصیت و شخصیتپردازی میگذارد. این نگرش فیلد که برای پیرنگ اهمیتی بیش از شخصیت قائل میشود از ارسطو نشأت میگیرد. مککی در کتاب داستان: ساختار، سبک و اصول فیلمنامهنویسی مینویسد: «ارسطو پس از سنجش هر دو [داستان و شخصیت] به این نتیجه رسید که داستان در مرتبهٔ اول اهمیت و شخصیت در مرتبهٔ دوم است» (مککی، ۱۳۹۵، ۶۹). اما این مسئله باعث نمیشود که فیلد از بررسی چگونگی خلق شخصیت در روند فیلمنامهنویسی غافل شود و همین مطلب اهمیت بسیار زیاد این عنصر را به ما متذکر میشود.
فیلد در مبحث خلق شخصیت دو روش را برای نوشتن فیلمنامه پیشنهاد میکند که نظر او را دربارهٔ جایگاه والای این عنصر در هنر فیلمنامهنویسی به خوانندگان متذکر میشود:
برای خلق فیلمنامه دو روش وجود دارد. اول اینکه فکر اولیهای پیدا کرده شخصیتهای خود را بر اساس آن فکر اولیه خلق کنید... روش دیگر خلق فیلمنامه، از خلق شخصیت آغاز میشود. از طریق شخصیت نیاز، ماجرا و داستان جاری میشود (فیلد، ۱۳۹۵، ۵۵).
در روش دوم، فیلمنامهنویس از طریق خلق یک شخصیت، رویدادهایی را که برای او رخ خواهد داد طراحی میکند. در این روش فیلمنامهنویس پیش از شروع نگارش فیلمنامه زندگینامهای برای شخصیت مینویسد و تمامی جنبههای درونی و بیرونی زندگی او را به دقت مورد بررسی قرار میدهد. فیلد در مبحث بنا کردن شخصیت از دو مفهوم «بطن یا ظرف شخصیت» و «محتوا» سخن میگوید. او بطن را به فضای داخل فنجانی خالی تشبیه مینماید که میتواند هر محتوایی را در خود جای دهد و در ادامه بطن را جنبهٔ درونی زندگی شخصیت معرفی میکند که باید از جنبهٔ بیرونی آن تفکیک شود.
حجم
۳۱۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۳۱۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه