دانلود و خرید کتاب من رو یادت هست؟ سوفی کینسلا ترجمه روناک احمدی آهنگر
تصویر جلد کتاب من رو یادت هست؟

کتاب من رو یادت هست؟

معرفی کتاب من رو یادت هست؟

کتاب من رو یادت هست؟ نوشتهٔ سوفی کینسلا با ترجمهٔ روناک احمدی آهنگر در نشر نون به چاپ رسیده است. من رو یادت هست رمانی است که ماجراهای آن شخصیت اصلی‌ کتاب و خواننده را به یک اندازه غافلگیر می‌کند. چه می‌شود اگر یک روز از خواب بیدار شویم و زندگی‌مان را به یاد نیاوریم؟ سوفی کینسلا در پی پاسخ همین پرسش است.

درباره کتاب من رو یادت هست؟

سوفی کینسلا، نویسندهٔ طناز و محبوب انگلیسی را با رمان‌های جذاب و پرماجرا می‌شناسند. نویسنده‌ای که با نثری صمیمی و روایتی روان، دنیای زنان و دغدغه‌های امروزی آنها را روایت می‌کند. او با رمان من رو یادت هست ماجرایی متفاوت و خاص را تجربه کرده است. لکسی اسمارت، بعد از یک حادثه، در بیمارستان به هوش می‌آید. آخرین چیزی که به خاطر می‌آورد این است که یک کارمند ساده است. اما این همهٔ واقعیت نیست. او از چیزهای عجیب‌وغریبی که دکترها به او می‌گویند حسابی متعجب است و نمی‌تواند آن‌ها را باور کند. موقعیت او آن چیزی نیست که خودش می‌پندارد. لکسی تلاش می‌کند خاطراتش را دوباره به یاد بیاورد و به زندگی جدیدش عادت کند؛ این کار چندان سخت به نظر نمی‌رسد، البته، فقط تا وقتی که او از رازهای جدیدی باخبر می‌شود...

کتاب من رو یادت هست؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌‌های جهان پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب من رو یادت هست؟

دیو بی‌عرضه برای یه شرکت فروش ماشین تلویزیونی کار می‌کنه و از تابستون پارسال که تو مهمونی باربیکیوی دوست کرولاین با هم آشنا شدیم دوست منه. من برای توهین بهش نمی‌گم «دیو بی‌عرضه»، این یه جورهایی اسم مستعارشه. هیچ‌کسی یادش نیست که چطوری این اسم براش انتخاب شد و خودش هم چیزی نمی‌گه. درواقع، همیشه داره سعی می‌کنه مردم رو قانع کنه چیز دیگه‌ای صداش کنن. چند وقت پیش، رو کرده بود به خودش رو «بوچ» صدا کردن، چون فکر می‌کنه بهش می‌آد شبیه بروس ویلیس تو فیلم پالپ فیکشن باشه. درسته، موهاش رو همون شکل ماشین کرده اما شباهتشون همین جا تموم می‌شه.

در هر صورت، جواب نداد. برای همکارهاش اون واقعاً «دیو بی‌عرضه» است، همون‌جوری که من «دندون‌داغون» هستم؛ از یازده سالگی این اسم روی من مونده. بعضی وقت‌ها، بهم «موداغون» هم می‌گن. اگه بخوام منصف باشم، موهای وزوزی دارم و دندون‌هام هم کمی کج‌وکوله هستن، اما من همیشه می‌گم که این‌ها باعث می‌شن صورتم خاص باشه.

(درواقع، دروغ گفتم. این فیه که می‌گه این‌ها باعث می‌شن صورتم خاص باشه. خودم برنامه دارم از شرشون خلاص بشم. هر موقع که پولش رو داشته باشم و بتونم با فکر داشتن تکه‌های ارتودنسی توی دهنم کنار بیام... که یعنی هرگز.)

یه تاکسی نزدیک می‌شه و من فوری دستم رو براش تکون می‌دم اما چند نفر قبل از ما موفق می‌شن بگیرنش. مسخره. دست‌هام رو تو جیب‌هام فرو می‌کنم و با بدبختی توی جاده دنبال یه نور زرد دیگه می‌گردم.

فقط هم تقصیر اون «دیو بی‌عرضه» نیست که من رو اینجا قال گذاشت، مشکل از پاداش‌ها هم هست. امروز آخرین روز سال مالی دفتر بود.

farez
۱۴۰۱/۰۴/۲۸

من رو یادت هست....این کتاب رو‌تونستم خیلی سیال بخونم و تمومش کنم زود...این دومین اثری بود بود که از سوفی کینسلا میخوندم و خب ساختار و درون مایه ای شبیه به کتاب"زندگی نه چندان عالی من" داشت که این باعث

- بیشتر
فاطمه.م
۱۴۰۱/۰۱/۱۱

ایده اصلی داستان، بسیار جالب است، دختری جوان پس از گذراندن شبی بد و یک حادثه، به هوش می‌آید و می‌فهمد در تصادف رانندگی، خاطرات سه سال اخیر زندگی‌اش را از دست داده است و مهم اینکه در این سه

- بیشتر
Alma
۱۴۰۱/۱۱/۰۷

بعضی وقتا آرزو میکنی کاش بخوابم و وقتی بیدار میشم از این سختی ها گذشته باشم اما اگر یادت نیاد چطوری و به چه قیمتی به آرزوهات رسیدی لذت بخش نخواهد بود . خود سانسوری نکنید و لباس های روشن بپوشید

- بیشتر
somaye habibee
۱۴۰۰/۱۰/۰۶

اینقدر داستانش خوب بود که نمیتونستم کنار بذارم کتاب رو...دوست داشتم ریتم داستانش رو...

لیلا
۱۴۰۱/۱۰/۲۶

آنقدر متن روان و جذاب هست که باعث میشه تم تکراری فراموشی حافظه و پایان هپی اند و قابل حدس و.... را بپوشاند و شما با شخصیت داستانی همزادپنداری کنید دیگر کتابهای نویسنده نیز همین طور است

ema
۱۴۰۳/۰۸/۲۶

داستان در مورد لکسیه که تو صحنه ی اول یه عالمه مشکلات داره، پدرش مرده، دوست پسرش قالش گذاشته و پاداش سالیانه هم بهش ندادن! تا اینکه بر حسب تصادف حافظه اش از دست میده وقتی بیدار میشه اوضاع کاملا متفاوته،

- بیشتر
مهسا دختری کتاب خوان
۱۴۰۳/۰۵/۱۳

خوندنش حس شیرینی داشت لذت بردم...

زینب سادات رضازاده
۱۴۰۱/۰۸/۳۰

گاهی وقتها چیزهای کوچکی مثل اسم یک دوست قدیمی که یادم میرود دستپاچه میشم و با لکسی به این فکر کردم اگر سه سال از سالهای مهم زندگی را فراموش کنم چه میشود... اما انگار حتی اگر خاطره ها هم

- بیشتر
کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۱/۰۵/۰۹

دوستش نداشتم خیلی الکی داستان را طولانی کرده و خواننده را خسته میکنه

کاربر 1566503
۱۴۰۳/۰۸/۲۵

فوق العاده جذاب و خواندنی بود. دوست داشتم تند تند بخونمش و خیلی لذت بردم واقعا جالب و گیرا بود

«فقط به رفتن ادامه بده. بهش فکر نکن. به عقب نگاه نکن.»
میم ___ لام

حجم

۴۳۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۴۳۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان