کتاب مخاطب موردنظر
معرفی کتاب مخاطب موردنظر
کتاب الکترونیکی مخاطب موردنظر نوشتۀ سوفی کینسلا با ترجمۀ روناک احمدی آهنگر در نشر نون چاپ شده است. این کتاب یک رمان معاصر است که به ماجراهای یک زن جوان و پیچیدگیهای زندگی شخصی و عاطفی او میپردازد.
درباره کتاب مخاطب موردنظر
مخاطب موردنظر داستان پاپی وایت، فیزیوتراپیستی جوان است که در آستانه ازدواج با نامزدش قرار دارد. زندگی پاپی زمانی دچار تحول میشود که حلقه نامزدی گرانقیمتش را گم میکند. در همین حین، او یک تلفن همراه پیدا میکند که متعلق به سام روکستون، یک مدیر تجاری است.
پاپی تصمیم میگیرد از این تلفن استفاده کند تا شاید بتواند حلقهاش را پیدا کند. این تصمیم او را وارد دنیایی از پیامها، ایمیلها و تماسهای تلفنی مربوط به سام میکند. به تدریج، پاپی خود را درگیر زندگی شخصی و حرفهای سام میبیند و رابطهای پیچیده بین آنها شکل میگیرد.
کینسلا در این رمان به موضوعاتی چون هویت دیجیتال، حریم خصوصی در عصر تکنولوژی و چالشهای ارتباطی در دنیای مدرن میپردازد. داستان با ترکیبی از طنز، رمانس و ماجراجویی پیش میرود و خواننده را با پیچوخمهای زندگی پاپی همراه میکند.
یکی از نکات برجسته این رمان، نحوه استفاده کینسلا از تکنولوژی به عنوان یک عنصر داستانی است. تلفن همراه در این داستان نه تنها یک وسیله ارتباطی، بلکه پلی بین دو دنیای متفاوت است. نویسنده از طریق پیامها و ایمیلها، لایههای مختلف شخصیتهای داستان را آشکار میکند.
کتاب همچنین به مسائلی مانند اعتماد در روابط، صداقت با خود و دیگران، و اهمیت ارتباطات واقعی در دنیایی که به طور فزایندهای دیجیتالی میشود، میپردازد. کینسلا با مهارت، مرز بین زندگی آنلاین و آفلاین را مورد کاوش قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه این دو دنیا میتوانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند.
کتاب مخاطب موردنظر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر، کسانی که به داستانهای عاشقانه با چاشنی طنز علاقه دارند و همچنین خوانندگانی که مایل به کاوش در مسائل مربوط به تکنولوژی و ارتباطات در دنیای مدرن هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب مخاطب موردنظر
«حتی یادم نیست کی این رو گفت. آنالیس بود؟ با آنالیس توی دانشگاه همکلاسی بودیم و حالا با هم توی مرکز فیزیوتراپی فرستفیت کار میکنیم. روبی هم هست، اونم باهامون همکلاسی بود، و امروز دور میز کنار بقیه نشسته بود. روبی هم حلقه رو توی انگشتش امتحان کرد؟ نمیدونم.
باورم نمیشه که اینقدر توی کارآگاهبازی ضعیفم. چطوری قراره مثل پوآرو معما حل کنم، وقتی حتی اساسیترین چیزها رو نمیدونم؟ حقیقت اینه که فکر میکنم همه یه دور حلقه رو توی انگشتشون امتحان کردن: ناتاشا، کلِر و امیلی (دوستهای قدیمی مدرسه از تانتون) لوسیندا (مسئول برنامهریزی و تشریفات عروسی که یهجورهایی دوستم شده) و کلِمِنسی، دستیارش، و روبی و آنالیس (اون دو تا فقط همدانشگاهیهای قدیمی و همکارهای فعلی من نیستن، اونها بهترین دوستهای منان و قراره توی عروسی ساقدوشم باشن).
اعتراف میکنم از اینکه از حلقهم اینهمه خوششون اومده بود، خیلی خوشحال بودم. هنوز باورم نمیشه یه همچین انگشتر قشنگ و گرونقیمتی مال من باشه. در واقع، هیچ قسمتش رو باورم نمیشه. من نامزد دارم! من، پاپی وایت. نامزدم یه استاد دانشگاه خوشقیافه، قدبلند و باکلاسه که نهتنها کتاب چاپ کرده، توی تلویزیون هم رفته. همین شش ماه پیش زندگی من افتضاح بود. یه سال تمام با هیچ کسی یه قرار درستوحسابی هم نذاشته بودم، و داشتم فکر میکردم توی یه سایت دوستیابی عضو بشم. ولی الان فقط ده روز به جشن عروسیم مونده! هر روز صبح که بیدار میشم، به این فکر میکنم که دکتر مگنوس تاویش، استاد دانشگاه کینگز کالج لندن، نامزد منه و هر روز هم از این فکر یهکمی شگفتزده میشم، بعد برمیگردم و حلقه رو میبینم که روی میز کنار تخت برق میزنه و یه بار دیگه هم از ذوق بال درمیآرم.»
حجم
۴۸۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۸ صفحه
حجم
۴۸۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۸ صفحه
نظرات کاربران
نکتهی برجستهای که در موردِ داستانهای "سوفی کینسلا" وجود داره اینه که معمولا شخصیتِ اولشون دختریه که با اضطراب، احساسِ ناکافی بودن یا چالشِ بزرگی توی زندگیش مواجه باشه که وقتی از بیرون بررسیش میکنیم باعث میشه اصطلاحا از نگاهِ
خیلی دوست داشتنیه ایده داستان هم اصلا تکراری نیست قلم نویسنده هم جوری هست که بخندونتت و تا اخرش همراهیش کنی
این کتاب رو مثل بقیه کتابهای خاووم سوفی کینسلا خیلی دوست داشتم.
عالی بود
فضاسازی این کتاب اینقدر دلنشین بود که نمیتونستم ازش دل بکنم. اصلاً فکر نمیکردم اینقدر از کتاب خوشم بیاد. داستان نه تنها تکراری نبود، بلکه ایده ی جدید و جذابی داشت که منو درگیر خودش کرد. بدون هیچ مشکلی تونستم
کتاب های سوفی کینسلا بهترین راه برای فرار از موقعیت های دردناک و سردرد آور زندگیه، درست انگار یک ظرف بستنی رو موقعی که داری یک کارتون تماشا میکنی بخوری، کاملا استرس رو از بین میبره. به عبارتی یک تراپی
خیلی کتاب بامزه ییه به کسایی که کمدی رمانتیک می خونن پیشنهاد می کنم. جزو محدود کتاب هاییه که واقعا سر بعضی صفحاتش خندهم می گرفت. داستان خاص و متنوعی داره (کلا سوفی کینسلا اهل کلیشه نیست فقط یکم توی
کتابهای،سوفی کینسلا واقعا شیرینه این داستان هم خیلی پرکشش و بامزه بود
سوفی کینسلا همه ی کتاباش عالیه و بوبوی وانیل و شکلات میدن پر از حس خوب میشی بعد خودند شک نکنید توی خوندنش