کتاب شعر زمان ما؛ سهراب سپهری
معرفی کتاب شعر زمان ما؛ سهراب سپهری
کتاب شعر زمان ما؛ سهراب سپهری کتاب سوم از مجموعه شعر زمان ما است که به همت محمد حقوقی منتشر شده است.
درباره کتاب شعر زمان ما؛ سهراب سپهری
شعر زمان ما نام عام کتابهایی است که انتشارات نگاه هرچند ماه یکبار، یکی از جلدهای آن را منتشر کرده است. با این منظور که خوانندگان و علاقهمندان شعر این زمان خاصه دانشجویان و شاعران جوان ـ بتوانند با فضای راستین شعر این روزگار، که صور گوناگون آن، صرفا در آثار چند شاعر پیشرفته امروز تجلی یافته است، آشنایی یابند.
این کتاب همه مختصات و کیفیات شعر شاعر و همه جوانب کار او را دربر خواهد داشت: چگونگی سرایش، زبانِ وسیله و زبانِ شعر، محتوا، دید و جهانبینی، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری، ساختمان خاص و فضای ویژه و به طور کلی ضعفها و قدرتهای او.
کتابهایی مانند مجموعه شعر زمان ما به نسبت کامل و جامع خواهد بود که در عین حال، راه ورود به فضای ویژه اشعار هر شاعر را ـ که در حقیقت مربوط به زبان ویژه شعری اوست ـ حتیالامکان نشان دهد. به عبارت دیگر، خوانندگان کلید فهم شعر هر شاعر را ـ با توجه به ساختمان خاص اشعار وی ـ بهدست بیاورند. و این اصلی است که با تفسیر و تحلیل شعرهای هر شاعر، در آخر هر کتاب منظور شده است.
این کتابها ـ چنانکه در این کتاب میبینید ـ شامل سه بخش خواهد بود:
بخش نخست: مقدمه (شامل همه جوانب کار شاعر)
بخش دوم: متن (شامل موفقترین اشعار شاعر)
بخش سوم: مؤخره (شامل تفسیر و تحلیل آثار مهم شاعر)
این کتاب به آثار سهراب سپهری میپردازد. سهراب سپهری متولد ۱۵ مهر ۱۳۰۷ است و در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ فوت کرده است. او شاعر، نویسنده و نقاش بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاست.
خواندن کتاب شعر زمان ما؛ سهراب سپهری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شعر معاصر پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب شعر زمان ما؛ سهراب سپهری
۱ - بیان اول - بیانی که ترکیبهای افراطی و گاه لوس و بینمک، کمتر در آن دیده میشود. و به اصطلاح، یا دو جزء ترکیب، کمتر بهم لطمه میزنند، و یا اساسآ فاقد ترکیباند. و در هر حال، موفقترین بیان شعر سپهری را در همین سطرهای نمونه میتوان دید. همچون این نمونهها:
مثل پریروزهای فکر جوان بود ..... بالش من پُر آواز پَر چلچلههاست .... من وضو با تپش پنجرهها میگیرم .... به شکل خلوت خود بود .... و ترا ترسی شفاف فرا میگیرد .... به سمت جوهر پنهان زندگی میرفت .... حرفهایم مثل یک تکه چمن روشن بود .... من از مصاحبت آفتاب میآیم ..... و مثل بادبزن، ذهن، سطح روشن گل را ت گرفته بود بهدست ت و باد میزد خود را ... سفرهایی ترا در کوچههاشان خواب میبینید .... ترا در قریههای دور مرغانی بهم تبریک میگویند .... و ....
۲- بیان دوم - بیانی که بیشتر به صورت اضافههای تشبیهی و استعاری است که یا دو جزء مرکب آن به یکدیگر لطمه میزنند و نسبت به بیانهای تازهتر شعر امروز، حاکی از زبانی عقب ماندهترند، یا به علّت ذهنیت خاص شاعر، لوس و بینمک. خاصه آنجا که صنایع بدیعی به تعمّد در شعر او راه مییابند و نه به تصادف.
الف: در صورت اول مثل این سطرها:
باد میآمد از سمت زنبیل سبز کرامت ...... پشت باغ سراشیب ارقام ......
دستمال من از خوشه خام تقدیر پر بود ..... روی پلک درشت بشارت .....
پشت چینهای تغافل میزد ... و ضربههای گیاهی عجیب را به تن ذهن ...
... در همه ماسههای شور کسالت ...
حجم
۱۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۲ صفحه
حجم
۱۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۲ صفحه