کتاب ذهن نامحدود

کتاب ذهن نامحدود از جیم کوئیک با ترجمه زینب موحدی در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است.

 درباره کتاب ذهن نامحدود

کتاب ذهن نامحدود به شما می‌آموزد که چگونه مغز خود را تقویت کنید، هر چیزی را سریع‌تر یاد بگیرید و زندگی دلخواه خود را بسازید.

باارزش‌ترین موهبتی که پروردگار به ما عطا کرده، مغز است. مغز همان عاملی است که آموختن، عشق‌ورزیدن، اندیشیدن، آفریدن و حتی شادی‌کردن را برای ما ممکن کرده است. مغز همچون دروازه‌ای ما را به جهان احساسات، استعدادها و توانایی‌ها راه می‌دهد تا به تجربهٔ عمیق زندگی و عشق‌ورزی پایدار دست یابیم. مغز به ما کمک می‌کند طرح‌های نو دراندازیم و آن‌ها را بپرورانیم و به سرانجام برسانیم.

بیشتر مردم آگاهند که با ورزش‌های مناسب و برنامهٔ غذایی درست می‌توانند سلامت قلب خود را بهبود ببخشند، اما فقط شمار اندکی می‌دانند که با روش‌های عملی می‌توان مغز را تقویت کرد و توان یادگیری آن را تا دو برابر ارتقا داد؛ تقویت مغز برابر است با بهبود کیفیت زندگی. متأسفانه، دنیای ما محیط سالمی برای پرورش مغزمان نیست. 

جیم کوئیک، در کتاب ذهن نامحدود قبل از آنکه راه و چاه دست‌یافتن به توانایی‌های نامحدود ذهنی را به ما یاد بدهد، از چهار عامل مخرب طوفان دیجیتالی، حواس‌پرتی دیجیتالی، زوال عقل دیجیتالی و استنتاج دیجیتالی سخن می‌گوید که توانایی اندیشیدن، تمرکزکردن، آموختن، رشدکردن و دست‌یافتن به کمال را تهدید می‌کنند.

چهار عامل مذکور در دنیای مدرن دست‌به‌دست هم می‌دهند و توجه، تمرکز، توان یادگیری و از همه مهم‌تر، توان تفکر صحیح را از ما می‌ربایند و ما را به جایی می‌رسانند که شفافیت ذهنی‌مان از بین می‌رود و گرفتار خستگی ذهنی، حواس‌پرتی، ناتوانی در یادگیری آسان و ناخشنودی می‌شویم. پیشرفت‌های فنی کنونی، بسته به‌نحوهٔ استفاده از آن‌ها، هم می‌توانند به ما کمک کنند و هم ممکن است به ما آسیب برسانند. استفادهٔ نادرست ما از این پیشرفت‌ها به فراگیرشدن فشار روانی، فراموشی، حواس‌پرتی و وابستگی منجر می‌شود و روزبه‌روز بر وخامت اوضاع افزوده خواهد شد.

همان طور که بدن خود را با تمرین زیاد و منظم ورزش می‌دهید، وقت آن است که مغزتان را نیز پرورش دهید. همان طور که هرکس به بدن سالم نیاز دارد، باید مغزی انعطاف‌پذیر، توانا و نیرومند هم داشته باشد. این دقیقاً همان کاری است که جیم انجام می‌دهد؛ او مربی خصوصی پرورش ذهن است.

 خواندن کتاب ذهن ناحدود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به کتاب‌های تقویت حافظه، روان‌شناسی و خودیاری مخاطبان این کتاب‌اند.

 درباره جیم کوئیک

 جیم کوئیک، کارشناسی با شهرت جهانی است که در حوزهٔ تقویت حافظه، بهینه‌سازی عملکرد مغز و تندخوانی فعالیت می‌کند. او پس از آنکه در دوران کودکی دچار آسیب مغزی شد و مشکلات زیادی را در زمینهٔ یادگیری پشت‌سر گذاشت، راهکارهایی برای تقویت عملکرد ذهنی خود طراحی کرد. کوئیک، از آن زمان زندگی خود را وقف کمک به دیگران کرده است تا بتوانند نبوغ و قدرت واقعی مغز خود را بشناسند. بیش از دو دهه است که او به‌عنوان مربی ذهن به دانشجویان، کارآفرینان، مدیران ارشد و دیگران کمک می‌کند. او با ستاره‌های هالیوود، ورزش‌کاران حرفه‌ای، رهبران سیاسی و مدیران شرکت‌های بزرگ تجاری مانند گوگل، ویرجین، نایک، اسپیس ایکس، کمپانی فاکس قرن بیستم، کلینیک کلیویلند، وردپرس و سازمان‌هایی چون سازمان ملل، دانشگاه هاروارد و دانشگاه سینگولاریتی همکاری کرده است.

او هر سال برای بیش از دویست‌هزار نفر سخنرانی می‌کند. فیلم‌های برخط وی صدها میلیون بار دیده شده‌اند. کوئیک، معمولاً در رسانه‌هایی مانند فوربس، هاف‌پست، فست کمپانی و CNBC حضور دارد. او یکی از مجریان پادکست پرطرفدار «Kwik Brain» است که همیشه به‌عنوان پادکست آموزشی برتر آیتونز انتخاب می‌شود. مردم از ۱۹۵ کشور جهان در کلاس‌های برخط او در نشانی KwikLearning.com شرکت می‌کنند.

کوئیک، یکی از حامیان آموزش جهانی و سلامت مغز است. او خیّری است که به برنامه‌های مختلف در رشته‌های گوناگون - از بررسی آلزایمر گرفته تا ساختن مدرسه در کشورهایی چون گواتمالا و کنیا، خدمات‌رسانی بهداشتی، تأمین آب شرب و آموزش کودکان نیازمند - کمک مالی می‌کند. او این مأموریت را برای خود تعریف کرده است: «هیچ مغزی نباید جا بماند».

بخشی از کتاب ذهن نامحدود

انگیزش (اسم):

هدفی است که هر فرد از انجام کارهایش دارد؛ به‌عبارت‌دیگر، انرژی‌ای است که هر فرد برای عمل به‌شیوه‌ای خاص، به آن نیاز دارد.

ادی مورا، در فیلم «نامحدود»، نویسنده‌ای کاملاً بی‌انگیزه، کم‌حواس و بی‌انرژی بود. وقتی قرصی را بلعید که او را ناگهان به کارکردن واداشت، زندگی‌اش به‌طور باورنکردنی تغییر کرد و بهتر شد. او حالا دیگر می‌توانست هر کاری را که می‌خواهد، انجام بدهد.

بگذارید ابتدا چند نمونه از دروغ‌های رایج و عموماً پذیرفته‌شده دربارهٔ انگیزه را بررسی کنیم. برخلاف باورهای رایج، انگیزه نیز مانند ذهنیت مفهومی ثابت نیست. انگیزه چیزی نیست که از پیش تعیین شده باشد. وقتی کسی می‌گوید بی‌انگیزه‌ام، حرفش چندان درست نیست؛ در واقع، او برای ماندن در رختخواب و تماشای تلویزیون، بسیار انگیزه دارد.

علاوه‌برآن، منظور از انگیزه این نیست که حتماً باید از کاری که مجبورید آن را انجام بدهید، لذت ببرید. تام بیلیو، یکی از دوستان کارآفرین من از ورزش‌کردن متنفر است، اما دلیلی بدیهی و قانع‌کننده برای آن دارد و بنابراین، هر صبح ورزش می‌کند. من واقعاً از دوش‌گرفتن با آب سرد بدم می‌آید، اما هر روز این کار را انجام می‌دهم (علت آن را در فصل هشتم توضیح خواهم داد).

همچنین، انگیزه چیزی نیست که شما هر صبح به‌خاطر آن بیدار شوید. وقتی می‌گوییم: «هیچ انگیزه‌ای ندارم»، درحقیقت، خودمان را وارد نوعی کما می‌کنیم. انگیزه چیزی نیست که از ابتدا داشته باشید، بلکه چیزی است که باید به دست بیاورید و انگیزه‌ای که به دست می‌آورید، استوار و پایدار است. انگیزه مانند یک وان آب گرم نیست که فقط چند لحظه آن را تجربه کنید و برای آنکه دوباره آن را به دست بیاورید مجبور باشید دوباره گرمش کنید. در همایش‌هایی که به‌طور موقت به ما روحیه می‌دهند، نمی‌توان انگیزه را جست‌وجو کرد. یافتن انگیزه، یک فرایند و نوعی راهبرد به شمار می‌آید، شما بر آن تسلط دارید و می‌توانید با پیروی از دستورالعمل‌های صحیح، آن را پیوسته در خود حفظ کنید.

معادلهٔ انگیزه‌یابی چنین است:

هدف × انرژی × کارهای کوچک و ساده = انگیزه

اگر هدف، انرژی و کارهای کوچک و ساده را باهم ترکیب کنید، به انگیزهٔ پایدار دست می‌یابید. نتیجهٔ غایی انگیزه، پویایی در زندگی است. آن را به‌مثابهٔ مدیریت انرژی در نظر بگیرید: تولید، سرمایه‌گذاری روی آن و هدرندادنش. انگیزه، هدف واضح یا دلیلی است که به شما نیرو می‌بخشد. تمرین‌ها و کارهایی که می‌کنید، نیرو را در مغز و دیگر اعضای بدن نهادینه می‌کنند و برداشتن گام‌های کوچک و ساده به کمی نیرو نیاز دارد.