کتاب نامحدود

کتاب نامحدود نوشتهٔ جیم کوییک و ترجمهٔ روزبه ملک زاده و هیمن برین است و انتشارات پردیس آباریس آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب قدرت تمرکز و حافظه خود را چند برابر کنید و زندگی خارق‌العاده خلق کنید. این کتاب در واقع سه کتاب است در یک کتاب. اگر طرز فکر، انگیزه و روش‌های فعلی‌تان توانایی شما را در زمینهٔ تحقق رویاهایتان محدود کرده‌اند، کتاب نامحدود دفترچهٔ راهنمایی است برای داشتن مغزی بهتر و آینده‌ای درخشان‌تر. بعد از خواندن این کتاب، یادگیری و زندگی شما دیگر مانند قبل نخواهد بود.

درباره کتاب نامحدود

بزرگ‌ترین موهبت ما انسان‌ها، مغزمان است. مغز همان چیزی است که به ما امکان می‌دهد بیاموزیم، عشق بورزیم، فکر کنیم، بیافرینیم و حتی شادی را تجربه کنیم. مغز دروازه‌ای است به سوی عواطف؛ دری است به روی تجربه‌های ژرف زندگی و دریچه‌ای است رو به توانایی انس و الفت ما انسان‌ها. مغز به ما امکان نوآوری، رشد و موفقیت می‌دهد.

اما تنها تعداد کمی از انسان‌ها می‌دانند که با استفاده از چند روش کاربردی، می‌توان مغز را تقویت و توانایی یادگیری را چند برابر کرد. اکثر ما انسان‌ها می‌دانیم که با ورزش و رژیم غذایی، می‌توان سلامت قلب و عروق را افزایش داد، اما بیشترمان خبر نداریم که می‌توانیم مغزمان را نیز تا حد زیادی بهتر کنیم و با این کار، زندگی بهتری برای خود فراهم نماییم.

متاسفانه دنیای ما محیط سالمی برای مغزمان نیست. جیم کوییک پیش از اینکه راه نامحدودشدن را نشان بدهد، ابتدا تبهکاران چهارگانه‌ای را معرفی می‌کند که توانایی تفکر، تمرکز، یادگیری و رشد ما را مختل می‌کنند و نمی‌گذارند کاملاً انسان باشیم.

تبهکار اول، سیل دیجیتالی است؛ سیل بی‌پایان اطلاعات در دنیایی که زمان در آن محدود است و انتظارات نابجایی که منجر به از پا درآمدن، اضطراب و بی‌خوابی می‌شوند. ما در حال غرقگی در میان داده‌ها و تغییرات شتابزده هستیم و به همین دلیل به‌شدت نیازمند راهبردها و ابزارهایی هستیم که بهره‌وری، عملکرد و آرامش ذهن را به ما برگردانند.

تبهکار دوم، حواس‌پرتی دیجیتالی است. لذت گذرای دنیای دیجیتال که برخاسته از دوپامین است، جای توانایی حفظ تمرکز انسان‌ها را گرفته و امکان ورود به روابط عمیق، یادگیری عمیق و کار عمیق را از آنها سلب کرده است. 

تبهکار بعدی، زوال عقل یا دِمانس دیجیتالی است. حافظه،‌ عضله‌ای است که اجازه داده‌ایم تحلیل برود. پژوهش‌هایی که در رابطه با فراموشی انجام شده است، نشان می‌دهند که هرقدر قابلیت یادگیری ما بیشتر باشد - هرچه بیشتر تمرینات ذهنی انجام بدهیم - احتمال اینکه به فراموشی مبتلا شویم، کمتر می‌شود. در بسیاری از موارد، ما امور مربوط به حافظه را به ابزارها واگذار کرده‌ایم و این به ضررمان تمام شده است.

تبهکار آخر، استنتاج دیجیتالی نام دارد. ما امروزه به انبوهی از اطلاعات دسترسی داریم، اما در رابطه با نحوهٔ استفاده از این اطلاعات دچار خطا شده‌ایم. کار به جایی رسیده است که حتی تفکر نقادانه و استدلال را نیز به تکنولوژی محول کرده‌ایم. آن‌قدر نتیجه‌گیری‌های زیادی در اینترنت وجود دارد، که ما کم‌کم توانایی نتیجه‌گیری خود را از دست داده‌ایم. ما هرگز نمی‌گذاریم شخص دیگری به جای ما فکر کند، اما به راحتی به دستگاه‌ها اجازه می‌دهیم این کار را انجام دهند.

تأثیر این چهار تبهکار دیجیتالی باعث شده است که ما تمرکز، توجه، یادگیری و از همه مهم‌تر، توانایی تفکرمان را از دست بدهیم. این تبهکاران شفافیت ذهنمان را از بین برده‌اند؛ مغزمان را خسته، حواس‌مان را پرت و توانایی یادگیری‌مان را سلب کرده‌اند و به این ترتیب موجبات ناخشنودی ما انسان‌ها را فراهم آورده‌اند. پیشرفت‌های تکنولوژیکی دوران ما هم می‌توانند مفید باشند و هم مضر؛ اما استفاده‌ای که در جامعهٔ ما از آنها می‌شود، به همه‌گیر شدن فرسودگی، ضعف حافظه، حواس‌پرتی و وابستگی دامن زده است و روز به روز هم بدتر می‌شود.

این چهار تبهکار فقط نمونه‌ای از محدودیت‌هایی هستند که در این کتاب یاد می‌گیریم بر آنها غلبه کنیم. به قول جیم، کلید داشتن یک زندگی استثنائی این است که خودمان را نامحدود کنیم. او با طراحی مدل نامحدود، کلید تحول شخصی را پیدا کرده است. اگر در یکی از حوزه‌های زندگی‌تان نمی‌توانید به هدف‌تان برسید، باید ابتدا بپرسید: محدودیت من چیست؟ به احتمال زیاد، شما دچار محدودیت طرز فکر، انگیزه یا روش شده‌اید - و این یعنی مسئله، کمبود یا نقص شخصی نیست و به فقدان توانایی مربوط نمی‌شود. برعکسِ آن چیزی که فکر می‌کنید، موانع ما ثابت و تغییرناپذیر نیستند. هرگاه بخواهیم، می‌توانیم بر آنها غلبه کنیم.

جیم کوییک در کتاب نامحدود با سخاوت هرچه تمام‌تر، همهٔ چیزهایی را که یاد گرفته است با ما به اشتراک می‌گذارد. او بیش از سه دهه از عمرش را صرف آموزش اقشار مختلف جامعه کرده است؛ از دانشجو و معلم و دانشمند گرفته تا افراد مشهور و کارگر ساختمان و کارآفرین و سیاستمدار. او با پیشرفته‌ترین نظام‌های آموزشی سراسر جهان همکاری کرده است و مربیان، مسئولان و دانشجویان زیادی را با روش خودش تربیت کرده است. آموزه‌های او واقعاً مؤثرند و می‌توانند برای همهٔ ما مفید باشند.

قرصی وجود ندارد که شما را نابغه کند، اما فرایندی وجود دارد که شما را نابغه می‌کند و این فرایند در صفحات همین کتاب شرح داده شده است. کتاب نامحدود نقشه‌ای است برای ارتقای مغز. این کتاب نه تنها به شما یاد می‌دهد که سریع‌تر، بهتر و کارآمدتر یاد بگیرید، بلکه همچنین به شما می‌آموزد که مغز فیزیکی‌تان را با تغذیه، مصرف مکمل‌ها، ورزش، مراقبه، خواب و چیزهای دیگر ترمیم کنید تا مغزتان سلول‌های جدید بسازد و پیوندهای جدیدی میان سلول‌هایش ایجاد کند.

خواندن کتاب نامحدود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند به قدرت نامحدود ذهن پی ببرند و زندگی‌شان را تغییر دهند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نامحدود

«باورها، نگرش‌ها و فرض‌هایی که عمیقاً به آنها معتقدیم و مربوط هستند به اینکه ما چه کسی هستیم، کار و بار دنیا چگونه است، چه توانایی‌هایی داریم، لایق چه چیزهایی هستیم و چه چیزهایی برایمان ممکن هستند.

طرز فکر یا مایندست که مؤلفهٔ اول مدل نامحدود است، به نگرش یا گرایش ذهنی فرد گفته می‌شود که واکنش او را به موقعیت‌ها و تفسیر او را از آنها تعیین می‌کند. طرز فکر از باورها، نگرش‌ها و فرض‌هایی تشکیل شده است که ما نسبت به خودمان و دنیای اطرافمان داریم. همهٔ رفتارهای ما براساس باورها شکل می‌گیرند، بنابراین قبل از اینکه بخواهیم درمورد نحوهٔ یادگیری صحبت کنیم، باید ابتدا باورهایی را که در مورد امکان‌های پیش رویمان داریم، بررسی کنیم.

طرز فکری که در مورد توانایی‌های خودمان داریم، به هیچ عنوان مادرزادی نیست. ما این شیوه‌های ثابت و محدودِ تفکر را از کسانی که در کنارشان زندگی می‌کنیم و فرهنگی که در آن بزرگ می‌شویم، یاد می‌گیریم.

بچه فیلی را در نظر بگیرید که به تکه چوبی بسته شده است. او هنوز آن‌قدر قوی نشده است که چوب را از زمین بیرون بکشد، بنابراین سرانجام دست از تلاش برمی‌دارد، زیرا می‌بیند که تلاشش بیهوده است. وقتی بزرگ می‌شود، قدرتش آن‌قدر زیاد می‌شود که می‌تواند چوب را به راحتی از زمین بیرون بکشد، اما به‌خاطر آنچه در کودکی آموخته است، او را با طناب به یک میلهٔ ضعیف می‌بندد و از جایش تکان نمی‌خورد. در روانشناسی به این پدیده درماندگی آموخته شده می‌گویند.

بیشتر ما انسان‌ها مانند همین فیل رفتار می‌کنیم. در برهه‌ای از زندگی تجربه‌ای کسب کرده‌ایم که حدود توانایی‌های ما را به ما نشان داده است و از آن به بعد باورهای ما در مورد پتانسیل‌های‌مان هیچ تغییری نکرده است. اما همان‌طور که درماندگی آموختنی است، نامحدود بودن را نیز می‌توان آموخت. در این بخش با هفت مورد از دروغ‌هایی که درمورد توانایی‌های‌مان به ما گفته‌اند، آشنا شده و یاد می‌گیریم که آنها را با باورهای جدید جایگزین کنیم.»