دانلود و خرید کتاب فقط روزهایی که می نویسم آرتور کریستال ترجمه احسان لطفی
تصویر جلد کتاب فقط روزهایی که می نویسم

کتاب فقط روزهایی که می نویسم

معرفی کتاب فقط روزهایی که می نویسم

کتاب فقط روزهایی که می نویسم مجموعه‌ای از پنج جستار روایی درباره نوشتن و خواندن است که آرتور کریستال آن را نوشته و احسان لطفی به فارسی برگردانده است. نشر اطراف این پنج جستار را در یک مجموعه گردآوری کرده و به چاپ رسانده است.

درباره کتاب فقط روزهایی که می نویسم

کتاب فقط روزهایی که می نویسم مجموعه‌ای از پنج جستار روایی درباره نوشتن و خواندن است. جستار روایی متنی است غیرداستانی درباره مفهوم یا رخدادی واقعی که فقط به یک موضوع مشخص می‌پردازد. هدف آن طرح دیدگاه شخصی و توجیه موضع‌گیری نویسنده است و با چاشنی طنزی ظریف، ساختاری ظاهرا نامنظم و گاه به لحنی شبیه زبان شفاهی، داستان یا ساختار داستانی را به خدمت خود می‌گیرد و روایت نویسنده از موضوع را ارائه می‌دهد. این پنج جستار روایی درباره‌ی نوشتن و خواندن است که عبارت‌اند از: سخن‌گوی تنبل‌ها، لذت‌های گناه‌آلود، وقتی نویسنده حرف می‌زند، زندگی و نویسندگی و دیگر کتاب نمی‌خوانم.

«آرتور کریستال» در این جستارها بی‌پرده سخن می‌گوید و از زوایای جدیدی آثار نویسندگان را کنکاش می‌کند. در جستار اول بانام سخن‌گوی تنبل‌ها، آرتور کریستال به زندگی خودش و رابطه‌‌اش با ادبیات می‌پردازد. این نویسنده در جستار دوم با عنوان لذت‌های گناه‌آلود به سراغ نویسنده‌هایی می‌رود که موضوعات داستان‌هایشان کارآگاهی و جنایی است. جستار سوم کتاب فقط روزهایی که می نویسم، وقتی نویسنده حرف می‌زند به این سؤال پاسخ می‌دهد: چرا بهتر است خالقان متون محبوبمان را نبینیم؟ بسیاری از افراد علاقه دارند که نویسنده‌ی دلخواهشان را ببینند و با او گپی بزنند ولی «آرتور کریستال» طی این جستار نشان می‌دهد که یک فرد در جایگاه نویسنده ممکن است بسیار متفاوت از زندگی معمولی‌اش یا تصورات ما باشد. این جستارنویس بر این باور است نویسنده‌ای که روی کاغذ خوانندگان را تحت تأثیر قرار داده است ممکن است الزاماً در ملاقات حضوری نتواند این کار را انجام دهد. جستار چهارم این اثر با عنوان زندگی و نویسندگی، به این سؤال پاسخ می‌دهد: چرا زندگی و حرفه نویسنده از هم جدا نیست؟ «آرتور کریستال» در این جستار به زیبایی نشان می‌‌دهد متن زندگی یک نویسنده‌ با حرفه‌اش درهم‌تنیده است و یک نویسنده کتاب‌هایش را زندگی می‌کند. او معتقد است بسیاری از نویسندگان و فیلسوفان باهدف رسیدن به آرامش درونی دست به قلم می‌برند و ادبیات مهم یا جدی همیشه روایت همین کشمکش‌های درونی است.

تصویر کتاب فقط روزهایی که می نویسم

خلاصه کتاب

جستار اول؛ سخن‌گوی تنبل‌ها

فکر می‌کنید در کشوری مانند آمریکا با درآمد سالانه ۸ هزار دلار می‌توان زندگی کرد یا نه؟ آرتور کریستال بعد از اینکه نویسندگی را به‌عنوان شغل انتخاب کرده، تقریبا به چنین درآمدی بسنده کرده. از همان چند سطر اول هم تکلیفش را با ما روشن کرده، خودش چندان هم عاشق سبک زندگی فقیرانه نبوده، بهتر بگوییم نمی‌توان شرایط آرتور را «فقر انتخابی» بنامیم.

آرتور در جستار اول از کتاب فقط روزهایی که می‌نویسم درباره‌ی همه‌ی انتخاب‌هایی که کرده و نکرده تا نویسنده بماند صحبت می‌کند. از «ترس از محدود شدن» و «تاثیر کتاب‌های مناسب در سن نامناسب» می‌گوید. اما درنهایت ایده‌هایش در مورد تنبلی را بیان می‌کند. بله! کریستال خودش را در این جستار سخنگوی تنبل‌ها معرفی می‌کند و اعتراف می‌کند که خیلی وقت‌ها از سر تنبلی است که نتوانسته توقعات مالی خودش را برآورده کند.

جستار دوم؛ لذت‌های گناه‌آلود

اگر با بعضی از کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای نشست و برخاست داشته باشید، حتما شنیده‌اید که رمان عاشقانه خوب و یا رمان کارآگاهی خوب وجود ندارد و همه‌ی این رمان‌ها اصطلاحا زرد هستند و آن‌هایی که چنین کتاب‌هایی را می‌خوانند، احتمالا سطحی و مبتذل هستند. همین‌قدر بی‌رحمانه این کتاب‌ها مورد قضاوت قرار می‌گیرند. برای همین است که بعضی‌ها وقتی کتاب‌هایی از این دسته می‌خوانند صدایش را در نمی‌آورند و به کسی نمی‌گویند و خواندنش را یک «لذت گناه‌آلود» می‌دانند!

کریستال در این جستار از کتاب فقط روزهایی که می‌نویسم درباره‌ی همین موضوع صحبت می‌کند و سعی می‌کند ما را بیشتر با این مفهوم آشنا کند و از نویسندگانی می‌گوید که سعی می‌کنند یک داستان ژانر و یا یک موضوع عاشقانه را عمق ببخشند و خودشان را از فهرست لذت‌های گناه‌آلود برهانند.

جستار سوم؛ وقتی نویسنده حرف می‌زند

عنوان فرعی این جستار ایده کلی پشت آن را روشن می‌کند، «چرا بهتر است خالقان متون محبوبمان را نبینیم؟». از جایی کریستال شروع می‌کند که ناباکف را در ویدیویی می‌بیند و تصوراتش به هم می‌ریزد. او باورش نمی‌شود که ناباکف برای حرف زدن درباره کتاب خودش نیاز به پاسخ‌های ازپیش‌آماده و خواندن از روی متن دارد. البته که خودش می‌گوید الزاما نیاز نیست نویسنده‌ها آدم‌های خوش‌صحبتی باشند. درواقع «مطالعه، تحقیق، سکوت و تفکر، مقدمات خوبی برای پرگویی نیستند».

کریستال این جستار از کتاب فقط روزهایی که می‌نویسم را هم مانند جستارهای قبلی با تلنگر جالبی تمام می‌کند؛ ماجرایی را تعریف می‌کند که ممکن است قبلا هم شنیده باشید، اما آمدنش در انتهای این جستار هوشمندانه است.

جستار چهارم؛ زندگی و نویسندگی

یک رمان‌نویس واقعی کار اصلیش علنی کردن لحظه‌های خصوصی است و این همان ایده‌ای است که در پس جستار چهارم کتاب فقط روزهایی که می‌نویسم است. در این جستار کریستال از نبودن مرز بین زندگی و خود نویسنده و کارش صحبت می‌کند، از این می‌گوید که چگونه نویسنده‌ها همیشه سعی می‌کنند یک تجربه را به هنر تبدیل کنند و وقتی واقعا چیزی را تجربه کرده‌اند، قدرش را می‌دانند. چون خوراک خوبی برای نوشته‌هایشان است.

جستار پنجم؛ دیگر کتاب نمی‌خوانم

جستار پنجم اما شاید جذاب‌ترین جستار کتاب فقط روزهایی که می‌نویسم باشد. نویسنده جستار را با خاطره‌ای از یک استاد ادبیات آغاز می‌کند که عطای دانشکده ادبیات را به لقایش بخشیده و راهی یک شغل نان و آب‌دار در هالیوود شده و این تغییر شغل برای او مانند نوعی تغییر هویت بوده و سمبل این تغییر هویت این است که استاد همه‌ی کتاب‌های کتابخانه‌اش را به حراج گذاشته و این کارش انگار مانیفستی با تیتر «دیگر کتاب نمی‌خوانم» است. اما کریستال می‌گوید در آن زمان نتوانسته عمق ماجرا را بفهمد و درک کند.

برای آرتور کریستال که از کودکی در لای کتاب‌ها بزرگ شده، دور شدن از کتاب‌ها مانند دور شدن از معشوق سخت و دشوار است. اما در نهایت کریستال هم موقع نوشتن این جستار درگیر همین احساس رخوت نسبت به ادبیات شده و در این جستار از دلزدگی‌اش نسبت به کتاب خواندن می‌گوید و در جایی هم اعتراف می‌کند که او هم دیگر قصد ندارد کتاب بخواند و دلیل‌هایش را برایمان می‌گوید.

درباره آرتور کریستال

آرتور کریستال (Arthur Krystal) جستارنویس و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی است که اطلاعات کمی از زندگی شخصی‌اش وجود دارد. او یکی از افراد برجسته در جستار روایی است که سال ۲۰۱۰ میلادی جایزه‌ی بهترین جستار آمریکایی را از آن خود کرد. او تسلط کافی بر آثار ادبی دارد و با نگاهی نقادانه و گاهی طنزآمیز جستارهای قابل‌تأملی می‌نویسد. واژگان وسیع، اطلاعات ادبی و اجتماعی فراوان و استدلال‌های محکم او را در کمتر جستارنویسی می‌توان پیدا کرد. به همین خاطر او را یکی از خدایگان‌های جستار روایی نامیده‌اند.جستار روایی مانند مقاله نیست، جستار روایت سال‌ها تجربه و پژوهش همراه با استدلال‌های شخصی‌ نویسنده است.

آرتور کریستال نویسنده‌ی نشریات معتبر نیویورکر و هارپر با نوشتن جستار تجربه‌ی زیسته‌اش از دنیای ادبیات را توصیف و موضوعات مختلف را تحلیل می‌کند.

کتاب فقط روزهایی که می نویسم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

اگر علاقه‌ای به نوشتن نداشته باشید و یا کتاب‌های زیادی نخوانده باشید ممکن است با کتاب ارتباط برقرار نکنید، در غیر این صورت این کتاب که مجموعه‌ای از بهترین جستارها نوشته‌ی آرتور کریستال است، تبدیل به یکی از کتاب‌های محبوبتان خواهد شد!

بخشی از کتاب فقط روزهایی که می نویسم

سخت است که مثلاً آدم روایتِ او از تنبلی، کتاب نخواندن یا لذتِ ادبیاتِ ژانر را بخواند و اگر در کشمکش درونیِ این وضعیت‌ها با او شریک است، احساسِ گناهش حداقل کمی تسلی پیدا نکند. کریستال - چه معتقد باشیم این کار را در نوشته‌هایش می‌کند چه نباشیم - توجیه‌گرِ - یا بهتر بگوییم - وکیل‌مدافعِ خوبی به نظر می‌آید، به خصوص برای مخمصه‌ها و محکمه‌های درونی، بر سر چالش‌هایی که خود را مقابلِ خود می‌نشانند. بر خلاف آنچه ممکن است از لحن خون‌سردِ نوشته‌های کریستال برآید، این گزاره‌های ناهنجار و دلایل و اسناد او برای اثبات‌شان، انتخاب‌های لحظه‌ای نیستند. می‌شود حدس زد این گزاره‌ها، عنوان و صورت‌جلسهٔ دادگاه‌هایی‌اند که مدت‌هاست در ذهن نویسنده‌شان برقرارند. انگار روی کاغذ آمدن‌شان تلاشی‌ست برای ختم جلسات و آرامش ذهن کسی که همچنان از خودش می‌پرسد چرا تنبلم؟ چرا نویسنده نشدم؟ چرا دیگر نمی‌توانم کتاب بخوانم؟

Mohamad Nikzad
۱۴۰۱/۰۷/۱۵

نسخه چاپی کتاب رو دارم. قصدم مرور نوشتن نیست. حرفم درباره قیمت هست. نشر اطراف از بدترین کاغذ استفاده می کنه و بیشترین قیمت رو می گذاره. نسخه الکترونیک هم که به همین سرنوشت دچار شده. یک جای خالی توی صنف نشر بود که این

- بیشتر
حسام
۱۴۰۱/۰۲/۰۵

جستارهای جذاب و با نمکی دارد. اگر میخواهید با جستار روایی آشنا شوید کتاب بسیار خوبی است. البته اگر به خواندن و نوشتن علاقه‌مندید.

banooye mehr
۱۴۰۱/۰۷/۱۵

سلام. لطفا این کتاب را در طاقچه بی نهایت قرار دهید.🙏

M Kh
۱۴۰۱/۰۲/۱۷

خواندن این کتاب مثل صحبت با یک دوست بود و حین خوندن کتاب می شد بلند بلند خندید. اگر نویسندگی مورد علاقه ی شماست این کتاب بیشتر براتون لذت بخش میشه.

Mono
۱۴۰۲/۰۲/۰۵

چقدر من با خوندن این جستارها به آقای کریستال علاقه‌مند شدم! این کتاب خیلی خوبه! موقع خوندنش احساس صمیمیت می‌کنید و لبخند روی لب‌هاتون می‌آد. با خیلی از عقاید آقای کریستال موافقم؛ به‌ویژه درمورد آخرین جستار و تحولی که توی ادبیات

- بیشتر
mayabidar
۱۴۰۱/۱۲/۲۳

برای اونهایی که مثل من جستار روایی رو دوس دارن کتاب شگفت انگیزیه مضاف بر اینکه ترجمه ی بی نظیر آقای لطفی موجب خوش خوانی و گیرایی و جذابیت صد چندان این کتاب شده.

R.Khabazian
۱۴۰۲/۰۷/۲۶

ویژگی بارز جستارهای آقای کریستال، بمباران اطلاعاتی مخاطب (در حوزه تاریخ ادبیات) و به چالش کشیدنِ مکرر خواننده هست. همین دو ویژگی باعث شد تا دو فصل اول کتاب رو به سختی بخونم و صرفا به خاطر اطلاعات خوبی که از تاریخ ادبیات اروپا، (تاحدودی)

- بیشتر
12345
۱۴۰۰/۱۱/۳۰

جستاری واقعگرایانه و درخشان

محمدرضا
۱۴۰۳/۰۱/۲۴

برای آنان که به نوشتن علاقه دارند و سودای نویسندگی را در سر می‌پرورانند، میتواند نکات خوب و قابل تأملی را در اختیارشان قرار دهد. و این کتاب، نمونه خوبی است از جستار روایی چراکه خود افشاگری نویسنده درکنار بیان

- بیشتر
soheila
۱۴۰۳/۰۱/۱۸

جذاب و گیرا و صادقانه نوشته شده. از خواندنش لذت میبرم!

بعضی از پسرها و دخترها نویسنده می‌شوند چون تنها دفترِ کاری که دوست دارند، داخل سرشان است.
Narjes
زندگی امتحانی است که فقط یک سؤال دارد: اصلا چرا داری امتحان می‌دهی؟
رضا
همه چیزِ پول را دوست داشتم به جز پاشنه ورکشیدن و به دست آوردنش را.
khazar
همچنان از خودش می‌پرسد چرا تنبلم؟ چرا نویسنده نشدم؟ چرا دیگر نمی‌توانم کتاب بخوانم؟
khazar
«نه چیزی هست که بگویی، نه چیزی که با آن بگویی، نه چیزی که از آن بگویی، نه توانی برای گفتن، نه میلی به گفتن، اما باید گفت.»
کاربر ۲۳۷۱۵۹۲
آدم‌ها بدون کار پژمرده می‌شوند. اما از آن طرف بعضی آدم‌ها از اساس، پژمرده و افسرده‌اند.
.GH.
فقط وقتی می‌نویسم، فکر می‌کنم.
Hamed Khajeh
چون دانستنِ این نکته تسلی‌بخش است زمانی، جایی، کسی حس کرده باید حرف بزند، کسی که به یک برگ کاغذ خیره شده و سفیدیِ بداخمِ ابدیت را با علائمِ کوچک و ناموزونی آلوده که فارغ از شکل و ترکیب‌شان همیشه می‌گویند: مرا بشناس.
boogi.lu
«نه چیزی هست که بگویی، نه چیزی که با آن بگویی، نه چیزی که از آن بگویی، نه توانی برای گفتن، نه میلی به گفتن، اما باید گفت.»
Atena
ظاهراً ما هنوز هم بر اساس کتاب‌هایی که می‌خوانیم قضاوت می‌شویم.
Hamed Khajeh
بیشتر ماها می‌خواهیم به قله برسیم اما همه‌مان ارادهٔ صعود نداریم
.GH.
این سؤال آزاردهندهٔ دوران کودکی - وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه کاره بشوی؟ - مرا همیشه در بهت و حیرت فرو می‌بُرد.
.GH.
ممکن است به نظر خیلی‌ها این اعتراف چندان تکان‌دهنده نباشد اما برای کسی که لابه‌لای کتاب‌ها بزرگ شده، کسی که اولین دوستانش کسانی بوده‌اند که می‌توانسته با آن‌ها دربارهٔ کتاب‌ها حرف بزند و کسی که نوشتن و خواندن و درس دادنِ کتاب‌ها برایش محتوم و ناگزیر بوده است، بی‌علاقه شدن به ادبیات دست‌کمی از دست کشیدن از عشق ندارد
bahrami.ah
و اگر قلم چیز دیگری نداند، این را می‌داند که روزی باید از حرکت بایستد؛ این هم بخشی از راز و رمز ماجرا است. مرگ منتظر است و ما، هر کدام به شیوهٔ خود، به ملاقاتش می‌رویم.
venus
انگار که آگاه بودن از زندگی، وقتی از حد بگذرد زندگی را مختل می‌کند.
Sina Iravanian
ساموئل بکت این‌طور توضیحش می‌دهد: «نه چیزی هست که بگویی، نه چیزی که با آن بگویی، نه چیزی که از آن بگویی، نه توانی برای گفتن، نه میلی به گفتن، اما باید گفت.»
Rezabtin
بیشتر ماها می‌خواهیم به قله برسیم اما همه‌مان ارادهٔ صعود نداریم.
Atena
رابرت برتونِ پرتلاش نوشت «من از اندوه می‌نویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم.»
honey
ظاهراً ما هنوز هم بر اساس کتاب‌هایی که می‌خوانیم قضاوت می‌شویم. شاید هم باید بشویم.
bahrami.ah
وقتی می‌نویسیم جریان فکر، تغییر می‌کند و باعث آزاد شدن جملاتی می‌شود که در کرانه‌های آگاهی، پنهان بوده‌اند. انگار ریتمی در نوشتن هست که نت‌های ناشنیده را به چنگ می‌آورد. در فاصلهٔ بین سر و شکل دادن به یک فکر و نوشتن‌اش، نانوثانیه‌ای وجود دارد که در آن فکر به جمله تبدیل می‌شود؛ جمله‌ای که احتمالاً اگر قرار بود به زبانش بیاوریم شکل دیگری پیدا می‌کرد. این ریتم، که بیشتر احساس می‌شود تا شنیده، فقط موقع نوشتن محقق می‌شود و از آنجا که حرف زدن، به صورت زنده اتفاق می‌افتد و تا حدی به مخاطب نیز بستگی دارد نمی‌توان این ریتم را در آن بازآفرینی کرد. بنابراین نویسندگان بزرگ ممکن است سخن‌گویان متوسطی از آب دربیایند و آن‌هایی که داستان‌گویان شفاهی فوق‌العاده‌ای هستند وقتی پای نوشتن وسط بیاید بال بال بزنند.
باران

حجم

۱۴۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

حجم

۱۴۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۲۰%
تومان