کتاب ادبیات من
معرفی کتاب ادبیات من
کتاب ادبیات من؛ راهی به فهم خود زندگی نگاری و روایتهای شخصی نوشتهٔ سدونی اسمیت و جولیا واتسون و ترجمهٔ رویا پورآذر است و نشر اطراف آن را منتشر کرده است. ادبیات من با نگاهی نقادانه، رویکردی نظری و انبوهی از مثالهای آشنا از کتابها، فیلمها و انواع گوناگون آثار هنریِ خودارجاع، مباحثی شیرین و فهمیدنی را در اختیار علاقهمندان به خودزندگینامه، خاطرهپردازی و روایت زندگیِ خود در رسانههای گوناگون میگذارد و با ارائهٔ ۲۴ استراتژی مشخص، مخاطبان آثار خودزندگینامهای را با راه و رسم خوانش و نقد این آثار آشنا میکند.
درباره کتاب ادبیات من
نوشتن از «خود» کار نویی نیست و شاید هیچ سخنی بر کاغذ نیامده باشد که وجهی از خودِ نویسندهاش را بازتاب ندهد؛ اما عوامل گوناگون از جمله بهکارگیری رسانههای متعدد و بسترهای گوناگون فضای مجازی برای بازنمایی و روایت «خود»، علاوه بر ایجاد جذابیت برای مخاطبان و پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری، بحثهای نقادانهٔ حوزهٔ خودزندگینامهنویسی را به شکلی بیسابقه داغ کردهاند.
سِدونی اسمیت و جولیا واتسون پیشینه، تعریفها، کاربردها، نظریهها و نمونههای ژانرهای خودارجاع آشنا مانند خاطرهپردازی و خودزندگینامهنویسی را توصیف کردهاند و مفهوم خودرسانگی و بافتهای کلامی، تصویری و مجازی جدید خودروایتگری مثل چیدمانها، اتوگرافیکها، هنرهای اجرایی و وبلاگها را شرح دادهاند. نویسندگان مهمترین هدف خود از تألیف کتاب حاضر را بحث دربارهٔ نکاتی دانستهاند که باید در خوانش روایتهای شخصی و خودارجاع در نظر گرفته شوند.
کتاب ادبیات من سعی میکند به این پرسشهای مهم پاسخ دهد: چه ارتباطی بین ژانر، مضمون و محتوای اثر وجود دارد؟ چگونه میتوان با پرهیز از فروکاستن ژانرها به قالبهایی منجمد برای بیان و بازنمایی، درک خود از آثار ادبی و هنری را عمیقتر کرد؟ بررسی تعامل ژانر و محتوا چه تأثیری بر خوانش اثر دارد؟ چرا گاهی ژانری نو پدید میآید، ژانری قدیمی تعریف، کاربرد و ویژگیهایی جدید مییابد یا ژانری بهناگاه پرطرفدار میشود؟ بررسی درهمتنیدگی ژانرهای مشابه و همجوار در نقد آثار ادبی و هنری چه اهمیتی دارد؟ و توجه به کاربرد ژانرهای گوناگون چه جنبههایی از اثر ادبی یا هنری را برای مخاطب آشکار میکند و گسترهٔ گفتوگوی ما با اثر را به چه میزان وسعت میبخشد؟
خواندن کتاب ادبیات من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ نقد ادبی و دوستداران نویسندگی خلاق پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ادبیات من
«وقتی بین روایت خودزندگینامهای و زندگینامه، رمان و نوشتههای تاریخی تمایز قائل میشویم، پرسشهایی اساسی پیش رویمان قرار میگیرند: جایگاه حقیقت در افشاگری خودزندگینامهای کجا است؟ از کجا بدانیم راوی راست میگوید؟ آیا راست و دروغش اهمیت دارد؟ معمولاً این پرسشها خوانندگان متون خودزندگینامهای را سردرگم میکنند. مثلاً راوی خودزندگینگاری شاید پیشینهٔ خود را از زبان فرد کمسنوسالی با توهمهای فراوان روایت کند؛ توهمهایی که بعدها از ذهن راوی بزرگسال زدوده میشود. مهاجر جوانی به نام ادوارد بوک در کتابش همین کار را کرده است. خودروایتگران شاید نظرهای متغیر یا متناقضی دربارهٔ خودشان ارائه بدهند. همانطور که تیموتی داو آدامز دربارهٔ تصمیمهای استراتژیک برای فریفتن مخاطب در خودزندگینگاری ادبی گفته، امکان دارد راوی برای آزمودن مخاطب یا اشاره به «واقعیت» متناقضنمای خودِ تجربه، مخاطب را عمداً و با شیطنت فریب دهد. پس آیا میتوان گفت نوشتههای خودزندگینامهای، به تعبیر مارک تواین، فقط گونهای از «دروغهای لعنتی» هستند؟
باید توجه کنیم که از خودروایتگران انتظار داریم دربارهٔ چه چیزی راست بگویند. آیا از آنها انتظار داریم به واقعیتهای زندگینامهای یا تجربهٔ زیستهشان وفادار باشند یا به فهمی که از خود دارند یا به مقطعی تاریخی، گروهی اجتماعی، باورهای رایج دربارهٔ هویتهای خاص، یا هنجارهای ژانری ادبی به نام خودزندگینامه؟ حقیقت مورد نظر ما حقیقت از نظر چه کسی و دربارهٔ چه چیزی است؟ از نظر خوانندگان دیگر، کسی که راوی به او عشق میورزد، منِ راوی یا فردی که او را، مثل خودمان، خوانندهای منطقی در نظر میگیریم؟
جان استارراک با تأسف گفته است «خودزندگینامهنویس نمیتواند چیزی بنویسد که خودزندگینامهای نباشد.» پس از او هم استنلی فیش گفت «خودزندگینامهنویسها نمیتوانند دروغ بگویند چون هر چه بگویند، هر قدر هم نادرست باشد، چه خودشان بدانند و چه ندانند، حقیقتی را دربارهشان افشا میکند.» هر پارهگفتار در متن خودزندگینامهای، حتی اگر دقیق نباشد یا تحریفشده باشد، توصیف جنبهای از شخصیت نویسنده است. بنابراین وقتی در متنی مثل خودزندگینگاری، کسی همزمان راوی و شخصیت اصلی روایت است، درستی و حقیقت روایت مشخص نمیشود. نه میتوان آن را کاملاً تأیید کرد و نه در اعتبارش تردید کرد. بدین ترتیب، ما هستیم که باید انتظاراتمان را با حقیقت موجود در نوشتههایی که دربارهٔ خود نویسندهاند، تطبیق دهیم.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
نظرات کاربران
چطور از خود گفتن و از خود نوشتن دغدغهایه که سدونی اسمیت و جولیا واتسون در این کتاب به اون پرداختن به نظرم کتاب اینقدر جامع و کامل بود که در زمینه چگونگی خودزندگینگاری و روایتهای شخصی کتاب مرجع به حساب