کتاب قصه های کولیما (جلد اول)
معرفی کتاب قصه های کولیما (جلد اول)
کتاب الکترونیکی قصه های کولیما (جلد اول) نوشته از وارلام شالاموف با ترجمه نازلی اصغرزاده در انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. وارلام شالاموف نویسندهی کتاب در سال ۱۹۳۷ توسط حکومت شوروی دستگیر و به منطقهی کولیما در شمال شرقی سیبری فرستاده شد. او نزدیک به دو دهه از زندگیاش را در این منطقه سپری کرد. و پس ازآن حدود دوازده سال از زندگیاش را صرف نگارش قصههای کولیما کرد.
شالاموف در پرداختن به وضوح بی رحمانه به یکی از غم انگیزترین پدیده های قرن ، سیستم اردوگاه کار شوروی ، روح جریحه دار شده بشریت را به نمایش می گذارد. کتاب حاضر با توجه به ماهیت سیاست معاصر شرق و غرب ، در درجه اول به عنوان یک سند تاریخی به حساب می آید. این داستان ها در واقع شخصیت دیکتاتوری شوروی را از درون نشان می دهد و این که آن ها چگونه به انسان با چشم تحقیر نگاه می کردند. از آن جا که نفی بلد شالاموف در وطنش حتی تا مدت ها پس از مرگش در سال ۱۹۸۲ هم ادامه داشت، این کتاب او در سال ۱۹۸۹ در روسیه منتشر شد.
درباره قصه های کولیما (جلد اول)
این قصهها از تأثیرگذارترین آثار ادبی مدرنیتهٔ روسی قرن بیستم شناخته شدهاند که برای نخستین بار توسط خانم «گابریله لیهود»، یکی از برجستهترین و جسورترین مترجمان آثار وی در آلمان، برنده جایزه «یوهان هاینر ریش ووس» در سال ۲۰۱۲، به طور کامل، در چهار مجلد، به زبان آلمانی برگردانده شدهاند. این حقیقت که به این سادگی به چنین سهم بزرگی در ادبیات قرن بیستم رسیده است را میتوان تا حد زیادی در تاریخ آشفته انتشار آن جستجو کرد که خود بازتابی از مبارزات سیاسی آن دوران است. داستانهای شالاموف در اواخر ۱۹۵۰ به چاپ رسید. مجلات مهاجر غربی، تعدادی از داستانهای شالاموف را در مدت ده سال از سال ۱۹۶۶ منتشر کردند. برای آنها نیز، کار شالاموف در درجه اول یک ابزار سیاسی بود. این امر به همان اندازه در مورد ترجمههایی که اغلب برای حمایت از شعارهای جنگ سرد انجام میشد صادق است.
قصههای کولیما اثر ادبی شگفت و بینظیر قرن بیستم است. این کتاب مجموعهایست از تجارب مخوف و باورنکردنی زندگی در اردوگاههای کار اجباری شوروی که توسط نگاه تیزبین یکی از محکومان نقل میشود و بهصورت داستانهایی پراکنده تمامی زیروبمهای دردها و امیدهای این زندگی را بیان میکند. در این اثر علل سقوط آدمی تا حد یک حیوان وحشی و درندهخو، در اثر زندگی در شرایط دردناک و همهی حقایق دور از ذهن آن را بیان میکند و بدینسان آدمی را برای بیداری وجدان، تأمل و تفکر ژرفتر دربارهی گذشتهها، حال و آینده فرا میخواند.
شالاموف میگوید: «قوه آدمی در تحمل درد و رنج نیز حد و مرزی دارد تا برای او فوایدی به بار آورد و برای تزکیه روح و رهایی از شهوات دنیویاش روشنگر راهش باشد که دراینصورت شاید بتواند حتی قدردان آن باشد و اما اگر این درد و رنج از محدوده توان آدمی فراتر رود، تمامی خصوصیات والای انسانی ذاتی او نابود خواهند شد و در نهایت، در وجودش چیزی بهجز احساس نفرت، انزجار و خشم جنونآمیز باقی نخواهد ماند.
کتاب قصه های کولیما (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کسانی که میخواهند درباره قسمتهای پنهان حکومت شوروی اطلاعات بیشتری کسب کنند، منبع کامل و معتبری است.
بخشی از کتاب قصه های کولیما (جلد اول)
لایهٔ ضخیم برفی جاده، چگونه کوبیده میشود؟ بدینسان که یک نفر از دستهٔ پنج شش نفرهٔ محکومان، پیشاپیش دیگران، بهسختی و زحمت زیاد، افتانوخیزان و درحالیکه از فرط خستگی و شدت سرما، به زمین و زمان کفر میگوید و دشنام میدهد و پاهایش را بهسختی روی برف ضخیم جابهجا میکند، بهکندی روی لایهٔ پوک برفی پیش میرود، تا اینکه راهِ پیمودهاش با چالههای تیره و ناهمواری نمایان شود. گاه از فرط خستگی مکث میکند و تن و بدن خسته و بیرمقش را روی برف رها میکند تا شاید اندکی بیاساید و توتون ماخورکایی دود کند که دود آن در فضای سپید و شفاف برفی، همچون ابری تیره و کبود ظاهر میشود و بدینسان، دورتر و دورتر میرود، اما ابر کبود، ازآنجاکه هوا تقریباً بیحرکت و ساکن است، در همانجا ثابت میماند.
جاده را معمولاً در روزهای آرام و بیکمترین وزش باد صاف میکنند تا مبادا ردپای عابر با وزش باد محو شود. این فرد از همان ابتدا در این فضای سپید برفی بیانتها، با نشانکردن صخره یا درختی بلند، مسیرش را مشخص میکند و بهنحوی پیش میرود که گویی قایقرانی است که قایقش را در آبهای طوفانی و پرتلاطم رود، از سمت دماغهای به دماغهٔ دیگر میراند.
از همین کورهراه طبعاً ناهموار و پر از چاله، سایر افراد دسته نیز شانه به شانهٔ هم به راه میافتند. اما هر یک پایشان را کنار جای پای فرد اول قرار میدهند، نه جای پای او و بعد از رسیدن به مکانی که از پیش نشان کردهاند، از راه پیمودهشان بازمیگردند و این بار نیز پایشان را کنار جای پای قبلی قرار میدهند، تا بدینسان برف بهخوبی کوبیده و جاده هموار شود. وقتی برف جاده کوبیده شد، دیگران، سورتمههای حمل باروبنه و تراکتورها، بهسهولت روی این جاده به حرکت درمیآیند و اما اگر جمع افراد از روی ردپای فرد اول پیشروی کنند، شاید مسیر مشخصتری نمایان شود، اما این مسیر بیشتر کورهراه خواهد بود تا جادهای تقریباً صاف و هموار وانگهی عبور از این مسیر ناهموار و پر از چاله نیز بهمراتب دشوارتر از راه کوبیدهشده و هموار خواهد شد. مأموریت نخستین فرد، نسبت به دیگران، بهمراتب دشوارتر است. وقتی نخستین فرد از شدت خستگی بیرمق و در جایی روی برفها ولو میشود، از جمع این دستهٔ پنج شش نفره، فرد دیگری قدم پیش میگذارد تا کار نیمهتمام او را به سرانجام برساند. هر یک از نفرات دسته، حتی تکیدهترین و ضعیفترینشان، موظفند، در حد توان، پایشان را جای بکر و دستنخوردهٔ برف بگذارند، نه جای پای دیگران و اما تراکتورها و اسبها نیز خوانندگان را سوار میکنند، نه نویسندگان.
حجم
۲۵۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۰۶ صفحه
حجم
۲۵۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۰۶ صفحه