کتاب ذهن فریبکار شما
معرفی کتاب ذهن فریبکار شما
کتاب ذهن فریبکار شما اثر استیون نوولا از مجموعه تفکر نقاد، راهنمای علمی برای آموختن مهارتهای تفکر نقاد است. فرض بنیادین مجموعهٔ تفکر نقاد این است: ما چیزی جز تفکر خود نیستیم. «احساسات» ما (خشم، ترس، اندوه، محبت)، آرمانهایمان، تصمیمها و اعمالمان، همه محصول فرایندی است که نامش را فکر کردن گذاشتهایم. کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست. اگر تفکر ما نامتفکرانه و ناآگاهانه باشد، اگر سازوکارش را نفهمیم، نمیتوانیم تشخیص بدهیم کجایش معیوب است تا اصلاحش کنیم. تفکر نقاد اندیشیدن دربارهٔ خود تفکر را به ما میآموزد. یاد میگیریم این ماشین ذهن چطور کار میکند، و میآموزیم که چطور با در اختیار گرفتن تفکرمان، فرمان اعمال خود، فرمان احساسات خود، فرمان نفس خود و مسئولیت زندگیمان را بر عهده بگیریم.
مجموعهٔ تفکر نقاد طرحی است برای بهبود کیفیت روابط، یادگیری، و زندگی. برای اخلاقی زیستن. برای آزادی.
درباره کتاب ذهن فریبکار شما
بیشتر چیزهایی که به یاد میآوریم و باور داریم، یا مخدوش است یا کاملاً اشتباه. به نظر میرسد مغز ما پیوسته در حال تولید مشاهدهها، خاطرهها و باورهای گمراهکننده است؛ با وجود این ما همچنان تمایل داریم درستی تجربیات خود را مسلم فرض کنیم. شما در این کتاب با ترفندهای مغز برای گمراه کردن و سوق دادن ما به سمت نتیجهگیریهایی آشنا میشوید که ارتباط چندانی با واقعیت ندارند. همچنین راهبردهایی به شما معرفی میشوند که میتوان از آنها برای مبارزه با فریبهای ذهن بهره برد. در واقع در این کتاب به بررسی «فراشناخت» میپردازد؛ یعنی اندیشیدن دربارهٔ خود تفکر.
در اولین بخش این دوره، شیوهٔ ادراک جهان پیرامون خود را بررسی میکنیم. هر چیزی که فکر میکنیم میبینیم، میشنویم و تجربه میکنیم، نه ثبت مستقیم جهان خارج که برساخته و تفسیری از جهان است. در این دوره، مغالطههای منطقی و سوگیریهای شناختی را بهدقت بررسی میکنیم و با نحوهٔ تأثیرگذاری نامحسوس آنها بر تفکر آشنا میشویم. همچنین با قواعد تجربی و اکتشافی نیز آشنا خواهیم شد؛ میانبرهایی ذهنی که ما به هنگام تفکر از آنها استفاده میکنیم. این میانبرها هرچند در بسیاری موقعیتها کارآمد هستند ولی ممکن است باعث گمراهی ما هم بشوند.
پس از بررسی این موضوع که مغز ما چگونه واقعیت را تحریف میکند، به این مسئله میپردازیم که چگونه میتوان با استفاده از مهارتها و ابزارهای تفکر نقاد با فریبهای ذهن مقابله کرد.
در بخش دوم به تاریخ علم میپردازیم و به اینکه چگونه میتوان تفاوت بین علم خوب، علم بد و شبهعلم را تشخیص داد. در این بخش، نمونههای متعددی از شبهعلم مطرح شده که در آنها تلاشهای متعدد برای رسیدن به اکتشافات جدید به بیراهه رفته است. همچنین اشتباههای بزرگ علمی را بررسی میکنیم و درسهایی را که باید از این اشتباهها فراگرفت.
در بخش پایانی این دوره یاد میگیریم که چگونه تفکر نقاد، دانش علمی و دانش سازوکارهای خودفریبی را در زندگی روزمره بهکار ببندیم. همچنین، با نقش علم و تفکر نقاد در دموکراسی، ضرورت آموزش علم و چگونگی رویکرد شکاکانه به رسانهها آشنا میشویم. این بخش از دوره در واقع راهنمایی برای جلوگیری از فریب خوردن و کلاهبرداری است.
هدف این است که در پایان کتاب به درک جامعی از تفکر نقاد، مؤلفههای آن و همچنین ضرورت فراگیری این تفکر برسیم. اگر به صورتی آگاهانه در روند تفکر دخالت نکنیم ـ چیزی که روانشناسان آن را حالت پیشفرض تفکر انسان مینامند ـ تحت تأثیر بازیهای ادراک و حافظه قرار میگیریم و اسیرِ نیازهای هیجانی و سوگیریهای خود میشویم.
خواندن کتاب ذهن فریبکار شما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به کتابهای روانشناسی و شناخت ذهن مخاطبان این کتاباند.
درباره استیون نوولا
پروفسور استیون نوولا، نورولوژیست و استاد دانشکدهٔ پزشکی ییل، در زمینههای مختلف آموزش پزشکی فعالیت میکند: درمان بیماران، آموزشهای عمومی، تدریس برای دانشجویان و نیز آموزشهای تکمیلی برای متخصصان حرفهٔ پزشکی. او همچنین در تحقیقات بالینی در زمینهٔ تخصصی خود فعال بوده و نوشتههای متعددی دربارهٔ بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک، میاستنی گراو و نوروپاتی به چاپ رسانده است.
پروفسور نوولا مدرک دکترای خود را از دانشگاه جرجتاون اخذ کرد و برای تکمیل دورهٔ رزیدنتی خود در زمینهٔ مغز و اعصاب به دانشکدهٔ پزشکی ییل رفت. وی همچنین دارای بورد تخصصی در زمینهٔ اختلالهای عصبی عضلانی است که بخش مهمی از فعالیتهای وی را شامل میشود. کار درمانی دکتر نوولا همهٔ انواع اختلالهای عصبی را شامل میشود، اما بیشتر به سردردها و بیماریهای اعصاب و عضلات میپردازد.
دکتر نوولا، رئیس و یکی از مؤسسان انجمن شکاندیشی نیوانگلند است که یک موسسهٔ آموزشی غیرانتفاعی با هدف ارتقای درک عمومی از علم است. او همچنین مجری و تهیهکنندهٔ برنامهٔ محبوب و هفتگی راهنمای جهان برای شکاکان است. این برنامهٔ تلویزیونی علمی تاکنون برندهٔ جوایزی همچون جایزهٔ پادکست منتخب مردم در سال ۲۰۰۹ در زمینهٔ آموزش و در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در زمینهٔ علم شده است و به بررسی آخرین اکتشافهای علمی، بازنمود علم در رسانههای پرمخاطب، درک عمومی از علم و گرایشهای مختلف نسبت به علم، فلسفهٔ علم و تفکر نقاد میپردازد. دکتر نوولا همچنین برنامهٔ افسانههای پزشکی، دروغها و شبهحقیقتها: آنچه فکر میکنیم میدانیم ممکن است به ما صدمه بزند را با همکاری مجموعهٔ «دورههای بزرگ» ضبط کرده است.
دکتر نوولا در سال ۲۰۰۹ به عضویت کمیتهٔ Skeptical Inquiry درآمد که سازمانی بینالمللی با هدف ارتقای علم و منطق است. وی بهطور منظم مقالات خود را در ستون ثابتی در نشریهٔ این سازمان منتشر میکند. وی همچنین در سال ۲۰۱۱ به مقام عضو ارشد بنیاد آموزشی جیمز رندی۳ و مدیر پروژهٔ پزشکی علمبنیاد منصوب شده است. دکتر نوولا وبلاگی شخصی به نام «نورولوژیکا بلاگ» دارد که یکی از مهمترین وبلاگهای علم عصبشناسی محسوب میشود. او در این وبلاگ بیشتر به مباحث مربوط به عصبشناسی میپردازد ولی دربارهٔ علم، شکورزی علمی، فلسفهٔ علم، تفکر نقاد و برهمکنش علم با جامعه و رسانه نیز مطالبی نوشته است.
دکتر نوولا بنیانگذار و ویراستار ارشد «پزشکی علمبنیاد» است که وبلاگی گروهی با همکاری تعدادی از پزشکان و دانشمندان است و به مسائل سلامت و پزشکی میپردازد. هدف این وبلاگ، ارتقای استانداردهای علوم پایه و بالینی درحرفهٔ پزشکی است. این وبلاگ که مطالب آن برای پزشکان متخصص و همچنین مخاطبان عام نوشته میشود، یکی از برترین سایتها در زمینهٔ سلامت است و تأثیر روزافزونی بر بحث نقش علم در پزشکی گذاشته است.
بخشی از کتاب ذهن فریبکار شما
از تفکر نقاد برای بررسی نحوهٔ ادارهٔ جامعه هم استفاده میکنیم. جمعیت زمین از مرز هفت میلیارد نفر گذشته و باید بتوانیم بهنحوی تعادل منابع و جمعیت را حفظ کنیم. ناچاریم فرآوردههای بهداشتی و دارویی را بخریم و تصمیم بگیریم چه غذایی بخوریم و چه تغییراتی در سبک زندگی خود بدهیم تا سالم بمانیم. این ادعاها، مبتنی بر منطق و شواهد هستند. در نتیجه به تفکر نقاد نیاز داریم تا بتوانیم آنها را بهدرستی ارزیابی کنیم.
- یکی از پیشفرضهای این دوره این است که انسان چیزی جز مغز خود نیست. مغز اندامی است که توانایی تفکر دارد و خودآگاه است. مغز انسان نه تنها پیچیدهترین اندام بلکه به احتمال زیاد پیچیدهترین چیز در جهانی است که میشناسیم. به خاطر سپردن، احساسکردن، باور، محاسبه، استنتاج، استنباط، قیاس و همهٔ فعالیتهایی که به عنوان تفکر میشناسیم با مغز انجام میشود.
- مغز، ابزاری همگانی و بزرگترین نقطهٔ قوت ماست. بیشتر مردم معتقدند هوش ما بزرگترین امتیاز و برتری ما نسبت به سایر موجودات این سیاره است. در عین حال، مغز به طرز عجیبی گمراهکننده و منشأ بسیاری از خطاها و نقاط ضعف ما هم هست.
- در این دوره، سرشت انسانی را هم بررسی میکنیم. انسانها واجد منطق هستند ولی ما ذاتاً موجوداتی منطقی نیستیم. ما علاوه بر منطقی بودن، موجوداتی هستیم بهشدت هیجانی و عاطفی، و اغلب تابع هیجانهای تکاملیافته و منطقتراشیهای خود هستیم. افکار ما معمولاً راحتترین مسیر ممکن را در پیش میگیرد؛ مسیری که همواره مطلوب نیست.
- منطق و تفکر نقاد مهارتهایی آموختنی هستند. ما هر چند درکی ذاتی از منطق داریم، موجوداتی بهشدت هیجانی هستیم. ظرفیت استفاده از منطق در ما وجود دارد ولی تفکر نقاد و منطق، مهارتهایی هستند که باید آموخت. هیچکس متفکر نقاد به دنیا نمیآید ـ همچنان که هیچکس ویولننواز متولد نمیشود. هم تفکر نقاد و هم نواختن ویولن، مهارتهایی هستند که باید سالها برای رسیدن به آن تمرین کرد و ممارست داشت.
حجم
۲۷۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۲۷۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
نظرات کاربران
بیشتر چیزهایی که ما به یاد میآوریم و باور داریم یا مخدوش است یا کاملاً اشتباه. به نظر میرسد مغز ما پیوسته در حال تولید مشاهدهها، خاطرهها و باورهای گمراهکننده است. باوجوداین، ما همچنان تمایل داریم درستی تجربیات خود را
سلام لطفا داخل طاقچه ی بی نهایت بزارینش
لطفا در طاقچه بی نهایت قرارش بدید
این کتاب فوق العاده اس شاید با یه بار خوندن حس کنید براتون گنگ و مبهمه اما من ۳-۴ بار خوندمش تا فهمیدم مفهوم اصلی سخن چیه و توی زندگی خودم دیدمش و مغالطه ها و تله های فکری ای که
در کل کتاب مطالب خوبی راجع به تفکر نقادانه و سوگیریهای شناختی داره. ولی توصیه میکنم اگر از تفکر نقاد و سوگیریهای شناختی چیزی نمیدونید با این شروعش نکنید! اول یکمی راجع به این مفاهیم سرچ کنید بعدش بیاید شروع
این کتاب با توجه به نامی که دارد فراتر از سبک روانشناسی و خودشناسی رفته و ادبیات سختی دارد ولی در عین حال بسیار بسیار علمی و فوق العاده درست و کمک کننده است. خیلی از این اتفاقات روزمره مثل