دانلود و خرید کتاب فلسفه زندگی آرنه نیس ترجمه نسترن خسروی

معرفی کتاب فلسفه زندگی

کتاب فلسفه زندگی؛ منطق و احساس در جهانی ژرف‌تر اثری از آرنه نیس و پِر اینگوار هوکِلان است که با ترجمه نسترن خسروی منتشر شده است.

 درباره کتاب فلسفه زندگی؛ منطق و احساس در جهانی ژرف‌تر

 نیس در کتاب فلسفه زندگی، ما را به تفکر درباره ارزش‌های خود تشویق می‌کند تا کنش‌های خود را با امنیت بیشتری بر این ارزش‌ها استوار کنیم. یک اصل بنیادی در فلسفه زندگی او این اعتقاد راسخ است که «ما باید به درکی بازگردیم که فقط اگر چیزی با ژرف‌ترین و گسترده‌ترین هنجارهای عقلانی و منطقی معتبر به نظر می‌رسید، آن را عقلانی و منطقی بدانیم؛ چیزی که برای فرد و جامعه بسیار ضروری باشد»   او با لبخندی گشوده و حالتی بسیار جدی ما را دعوت می‌کند در پی مرکز کشمکش باشیم و در حاشیه آن نپلکیم. هم‌زمان او از ما می‌خواهد به شدت به اصول بدون خشونت گاندی پایبند باشیم. نیس از ما می‌خواهد مخالفان‌مان را با روی خوش به چای و قهوه دعوت کنیم. ما باید کنش‌های ضدمحفاظت از محیط زیست آنان را تقبیح کنیم، نه خود آنان را. هر کسی یک متحد بالقوه است.

 نیس خود درباره کتابش می‌گوید: 

«فلسفه زندگی رساله‌ای حرفه‌ای نیست؛ کتابی کوتاه درباره چند درون‌مایه است که برای شخص من اهمیت دارند؛ درون‌مایه‌هایی که احساسات نقطه آغازین و مرکز همه آن‌ها است. به دلایل بسیاری من خود را دارای صلاحیت لازم برای نوشتن این کتاب نمی‌دانم، شایستگی من اصلا بیش‌تر از شایستگی تمام افراد دیگری که زیسته و کمی اندیشیده‌اند نیست.

این کتابی است که در آن تعداد پرسش‌ها بسیار بیشتر از پاسخ‌ها است. هدف من این است که دست‌کم به یک نفر ایده‌های خوب، افکاری برای تفکر بیشتر، پرسش‌های تازه‌ای برای پرسیدن از خود و دوستان نزدیکش بدهم. بهتر از همه این که شاید آن یک نفر را وادار کنم به هستی خود به شکل تازه‌ای بیندیشد.»

 خواندن کتاب فلسفه زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه دوست‌داران کتاب‌های حوزه فلسفه و زندگی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب فلسفه زندگی

دشواری‌های بیان احساسات

بیایید تصور کنیم که از بالای تپه‌ای قدم می‌زنیم و وارد منظره جدیدی می‌شویم. ابتدا -کمتر از یک ثانیه- احساس روشنی داریم اما هنوز یک ثانیه نگذشته این احساس ناپدید می‌شود. شاید ما انتظار داشتیم منظره‌ای کاملا متفاوت ببینیم و احتمالا ناامید شده‌ایم. دو ماده اولیه قابل تشخیص هستند: احساس غافلگیری و ناامیدی. اما شاید اجزای دیگری هم وجود داشته باشد، مثلا آسودگی از این که سرانجام به بالای تپه رسیده‌ایم. همه ما لحظاتی را تجربه کرده‌ایم که محو لحظه شده‌ایم و ابعاد زمان و مکان فراموش شده‌اند. در قالب واژگان در آوردن چنین لحظاتی غیرممکن است. این صحبت کوتاه حاشیه‌ای سَنت آگوستین معروف شده است: «اگر از من بپرسید زمان چیست، نمی‌توانم بگویم اما می‌دانم زمان چیست.» وسوسه می‌شوم که از او تقلید کنم: «اگر از من بپرسید چه احساسی داشتم نمی‌توانم بگویم اما می‌دانم چه بود.»

تجربه شخصی تاثیرگذاری را به خاطر می‌آورم که به رابطه میان عواطف و آگاهی از بیان آن عواطف مربوط است. این تجربه مربوط به درس فرانسوی دبیرستانم است. در آن زمان من کلا در مدرسه احساس بدبختی می‌کردم، چون به موضوعاتی غیر از چیزهایی که آموزش داده می‌شد علاقه داشتم. ادیبان کلاسیک را انتخاب کردم چون فکر می‌کردم آسان‌ترین راه برای خلاص شدن از دبیرستان باشند اما اشتباه می‌کردم. هیچ علاقه‌ای به آنان نداشتم. تنها هدفم از سر گذراندن امتحانات بود. اما همیشه چیزی بود که من به شدت به آن علاقه داشتم و تمام «دروس» را کاملا به‌دردنخور می‌کرد. دلم برای معلم فرانسه‌مان می‌سوخت. تظاهر می‌کرد متوجه نیست که من به وضوح چیزی یاد نمی‌گیرم. وظیفه او بود که مرا تجدید کند اما از آن‌جایی که روح مهربانی داشت دلش نمی‌خواست این کار را بکند و مرا نزد مدیر فرستاد تا از شرایط آگاهم کند. آقای رُکست با مهربانی از من خواست قول بدهم خودم را جمع‌وجور کنم تا دست‌کم تجدید نشوم. چند ثانیه فکر کردم و پاسخم یک چشم رک‌وراست نبود بلکه یک نه‌ی رک‌وراست بود.

در آن لحظه اتفاقی فراموش‌نشدنی افتاد. مدیر با این حرف واکنش نشان داد: «تو این حرف لوتر را قبول داری که نیت‌های خیر راه سر در آوردن از دوزخ را آسان می‌کنند؟» دهانم بسته شده بود اما شخصیت مدیر در نظرم تا آسمان بالا رفت. حرف او تفسیری عالی و دوستانه از نه‌ی لجوجانه و بی‌ادبانه من بود. حرف بیشتری زده نشد، دست‌کم من به یاد ندارم اما چیزی که آزارم می‌دهد و حتی وقتی به آن فکر می‌کنم تقریبا اشک به چشمم می‌آید این است که آن‌قدر بالغ نبودم که چند کلمه بیشتر از آن نه‌ی خشک‌وخالی بگویم و با چند کلمه احساس واقعی خود را بیان کنم. باید چیزی مانند این می‌گفتم: «معلم فرانسه من هر کاری که می‌توانست کرد تا کمی فرانسوی یاد بگیرم. بردباری و تحمل رفتار من از سوی او شگفت‌انگیز بوده است.» و سپس به مدیر می‌گفتم «و آقا پاسخ شما به نه‌ی من با نقل‌قولی از لوتر عالی بود. واضح است که شما با نظر من مخالف هستید که نمی‌توان در جهانی که هر اتفاقی ممکن است بیفتد قولی داد.» این احساسی بود که خودم داشتم، پس آن‌طور پاسخ او را دادم اما نتوانستم با خودم کنار بیایم و به جز گفتن یک نه‌ی رُک چیزی که دوست داشتم را هم بگویم و اکنون دیگر خیلی دیر شده است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
این کتابی است که در آن تعداد پرسش‌ها بسیار بیشتر از پاسخ‌ها است. هدف من این است که دست‌کم به یک نفر ایده‌های خوب، افکاری برای تفکر بیشتر، پرسش‌های تازه‌ای برای پرسیدن از خود و دوستان نزدیکش بدهم. بهتر از همه این که شاید آن یک نفر را وادار کنم به هستی خود به شکل تازه‌ای بیندیشد.
احسان رضاپور

حجم

۲۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۱۶,۵۵۰
تومان