دانلود و خرید کتاب سالی که از آسمان افتادیم ایمی سریگ کینگ ترجمه مهسا خراسانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سالی که از آسمان افتادیم اثر ایمی سریگ کینگ

کتاب سالی که از آسمان افتادیم

امتیاز:
۴.۵از ۲۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سالی که از آسمان افتادیم

کتاب سالی که از آسمان افتادیم نوشته ایمی سریگ کینگ و ترجمه مهسا خراسانی است. کتاب سالی که از آسمان افتادیم را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب سالی که از آسمان افتادیم 

این کتاب داستان لیبرتی است. او دختر نوجوانی است که خانواده‌اش در حال فروپاشی است. خواهر کوچک و ۹ ساله‌اش هرگز از خانه بیرون نمی‌رود، مادر و پدرش می‌خواهند از هم جدا شوند و افرادی که یک زمانی دوستش بودند حالا اذیتش می‌کنند. 

او دوست دارد تصویر خودش از ستاره‌ها را بکشد اما یک روز اتفاق عجیبی می‌افتد یک شهاب سنگ سقوط می‌کند و حالا مال لیبرتی است. 

خواندن کتاب سالی که از آسمان افتادیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کودکانی که قصه دوست دارند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سالی که از آسمان افتادیم

بابا گفت: «من رو مدام می‌بینین. می‌خوام چندتا تخت بخرم؛ بنابراین هروقت دلتون خواست می‌تونین بیاین و پیش من بمونین.» موقع حرف زدن به چشم‌های ما نگاه نمی‌کرد. بیشتر اوقات زُل زده بود به فرش.

مامان گفت: «ازتون می‌خوایم دربارهٔ هرچیزی که ذهنتون رو مشغول کرده با ما حرف بزنین و درمورد احساسی که دارین نگران نباشین. چون هر احساسی که داشته باشین کاملاً طبیعیه.»

نگران احساساتم نبودم. احساساتم به‌ترتیب این‌طوری بودند: آسودگی، سردرگمی و ترس. احتمالاً احساسات دیگری هم داشتم؛ اما این سه‌تا از همه واضح‌تر بودند. جیلی غرق در غم‌وغصه بود. بدنش می‌لرزید. خودم را به او نزدیک کردم و دستم را دور گردنش انداختم.

بابا گفت: «ببینین، همه‌ش تقصیر منه. واقعاً متأسفم. ما تموم تلاشمون رو می‌کنیم تا اوضاع رو درست کنیم و دوباره یه خانواده بشیم.»

این حرف همه‌چیز را تغییر داد. مثلاً احساساتم این‌طوری شد: سردرگمی، ترس و سردرگمیِ بیشتر. لرزش بدن جیلی کمتر شد و چشم‌هایش چنان گشاد شد که انگار فکر می‌کرد خانواده‌مان از هم نپاشیده. اما خودش هم می‌دانست که پاشیده. من هم می‌دانستم. مامان هم می‌دانست. انگار فقط این وسط بابا بود که نمی‌دانست چه اتفاقی افتاده.

بابا همین‌طوری یک چیزهایی می‌گفت تا وانمود کند اوضاع خیلی هم بد نیست و نگذارد جیلی بزند زیر گریه.

به زندگی من خوش آمدید:

مثال ۱: هر تابستان من و جیلی می‌نشینیم روی صندلی پشت ماشین و بابا هم ما را از اردوی یک‌روزه برمی‌گرداند به خانه. من از بابا خواهش می‌کنم بایستیم و بستنی بخریم. بابا قبول نمی‌کند. من هم دوباره شروع می‌کنم به تماشای درخت‌هایی که از کنارشان می‌گذریم. جیلی شروع می‌کند به گریه. یک چیزی می‌گوید مثل این: «من واقعاً دلم بستنی می‌خواد!» و بابا ماشین را نگه می‌دارد و بستنی می‌خرد.

مثال ۲: تعطیلات تابستان سال گذشته. مامان با دوستش پتی رفته پیاده‌روی. از بابا می‌خواهم اجازه بدهد من و جیلی تا دیروقت بیدار بمانیم و یک قسمت از سریال پیشتازان فضا را ببینیم. بابا قبول نمی‌کند. من هم راه می‌افتم تا از پله‌ها بروم بالا و دندان‌هایم را مسواک کنم و بروم توی تختم. جیلی یک‌دفعه می‌زند زیر گریه و چیزی می‌گوید مثل: «اما من واقعاً دلم می‌خواد این سریال رو ببینم! تعطیلات تابستونمونه!» بعد بابا کانال تلویزیون را عوض می‌کند و من را صدا می‌کند تا به طبقهٔ پایین برگردم و پیشتازان فضا را تماشا کنم. 

نظرات کاربران

arv
۱۴۰۰/۰۵/۰۲

این کتاب فوق العاده بود

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۶/۰۴

«زندگی لیبرتی حال دگر گونی دارد ، همه چیز بر علیه اوست . مادر و پدرش میخواهند ازهم جدا شوند. خواهر نه ساله اش خودش را در خانه حبس کرده و به مدرسه نمیرود. وبدتر از این ها ، دوستانش

- بیشتر
☆عاشق کتاب♡
۱۴۰۱/۰۴/۲۳

خیلی کتاب قشنگی بود برای کسایی که هم عاشق نجوم هسن هم دچار طلاق خانوادگی شدن خیلی خوبه چون اون هارو درک میکنه💫

کتابخانه‌ی‌بنفش
۱۴۰۲/۰۵/۰۸

با خوندن این کتاب تو داستانش غرق می شید💕💟 پیشنهاد میکنم کسانی که پدر و مادشون به هر دلیلی جدا شدن این کتاب رو بخونن بهشون کمک میکنه با اوضاع کنار بیان و حالشون بهتر شه🍓🍒

Hana
۱۴۰۱/۰۸/۲۶

اگر می‌خواهید با روحیات و شرح اتفاقات درونی یک کودک طلاق یا یک نوجوان طلاق آشنا بشین بخونیدش و قابل توجه اینکه بعد از خوندن این کتاب بیشتر به آسمون شب فکر میکنم و برام جالب تر شده.

T.sh
۱۴۰۱/۰۱/۰۷

فوقعالعاده بود من که خیلی دوستش داشتم

نرگس کاهه
۱۴۰۱/۰۶/۰۲

بهترین کتاب برای کودک نوجوان عالیه و حرف هاش خیلی وازه

امیرحسن
۱۴۰۱/۰۱/۰۹

این کتاب ژانر رئال هستش و داستان جذابی دار و از نظر من دیدگاه جالبی داره و حس خوبی از خوندنش بهم دست میده. نویسنده این کتاب خانم ایمی سریگ کینگ(A.S.KING)که نویسنده کتاب من و ماروین گاردنز هستش که اونم

- بیشتر
بلو
۱۴۰۲/۰۶/۲۲

شخصا نتونستم با داستان ارتباط بگیرم و چندان جذاب نبود شاید اگر کسی که ۱۲ الی ۱۴ ساله باشه این کتاب براش جذابیت داشته باشه ...

کاربر 6149568
۱۴۰۲/۱۲/۱۹

خیلی کتاب قشنگی بود پیشنهاد میکنم حتما بخونینش

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۱۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۴۱۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان