کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند
معرفی کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند
کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند، اثری از لولو میلر با ترجمه محمدرضا شفایی است که در انتشارات میلکان به چاپ رسیده است. این کتاب داستانِ فقدان، عشق و نظم پنهان زندگی است و از راههای مقابله با آشوبهای زندگی میگوید.
درباره کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند
آشوبها تنها چیزی هستند که میتوانیم با اطمینان و با خیال راحت بگوییم همیشه وجود دارند، به وجود میآیند، بزرگ و بزرگتر میشوند و توان و انرژی برای مقابله با آن را از ما میگیرند. آشوبها نظم را برهم میزنند و در واقع این یکی از قوانین طبیعت است. نمیتوان راه فراری از آن جست. شاید آدمهای عاقل این را مانند یک حقیقت بپذیرند و خیال جنگ و مبارزه با آن را از سر بهدر کنند. اما اگر کسی پیدا شود که به مبارزه با آن برخیزد چطور؟
دیوید استار جردن کسی بود که تصمیم گرفت دست به این کار بزند. او که دانشمند بود، نتیجه سالها تحقیق و پژوهشش را در شیشههایی با نام و مشخصات نگهداری میکرد. اما درست زمانی که زلزله، نتیجه سالها زحمت او را به تکههایی از شیشه شکسته و توده درهم و برهمی از بافتها درآورد، او اولین کاری را انجام داد که به ذهنش رسیده بود. هر پلاکی را که حاوی نام و مشخصات بود، به بدن همان موجودی دوخت که متعلق به آن بود.
هرچند این کار او را ما ممکن احمقانه، ابلهانه و یا کوتاهبینانه ببینیم اما درست در زمانی که ناامیدی وجودمان را فرامیگیرد، مانند یک کورسوی امید میشود که میدرخشد.
لولو میلر در کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند، ما را به سفری در دل زندگی دیوید استار جردن میبرد و از روش او برای مقابله و مبارزه با آشوبهای زندگی میگوید.
کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
چرا ماهی ها وجود ندارند کتابی است برای تمام ما تا یاد بگیریم آشوبهای زندگی را بشناسیم و قدرت ایستادگی دربرابر آنها را به دست بیاوریم.
بخشی از کتاب چرا ماهی ها وجود ندارند
بعد از مرگ روفس، نوشتههای دیوید رنگارنگ میشود. نقاشیهای دقیقی میکشید از گلهای وحشی و سرخسها و عشقهها و بوتهٔ تمشک؛ و گویی هر خردهریزهای که میتوانست از طبیعت و از جهان جدا کند. هرچند نقاشیها هنرمندانه نیستند؛ به زحمت کشیده شدهاند و پر از سیاهیهای مداد، لکههای جوهر، جای پاککن و پارگیهای کوچک از رنگآمیزیهای پرفشار هستند؛ اما با وجود ناپختگیهای هنری، کاملاً وسواسش، درماندگیاش، و تلاش نسبتاً زورکیاش مشخص است که میخواهد آن اَشکال ناشناخته را به هر ترتیبی ضبط کند. پای تکتک نقاشیها هم یک نام علمی آورده است، اما حرکت جوهر، اینجا ناگهان روانتر میشود و حروف گردش متبحرانهای دارند. کامپانولا روتوندیفولیا. کالمیا گلائوکا. آستراگالوس کانادنسیس. بهزبانآوردن این نامها و این اعلانهای لاتینی، برای دیوید نوعی حس غلبه و پیروزی، به همراه داشت، او آن حس را چنین توصیف میکند: «اسامیشان مثل عسلاند روی لبهایم.»
راستی، روانشناسان دربارهٔ این مرهم شیرین که گردآوری مجموعهها میتواند در مواقع رنج و اندوه به ارمغان بیاورد، پژوهشها کردهاند. ورنر مونستربرگر، روانشناسی که دهها سال است به مجموعهداران وسواسی مشاوره میدهد، در کتاب مجموعهداری: عشقی سرکش، مینویسد: این عادت اغلب پس از نوعی «محرومیت یا فقدان یا آسیبپذیری» تشدید میشود؛ و هر یافتهٔ تازهای برای مجموعه، مجموعهدار را از انفجار مستکنندهٔ یک «قدرت مطلق خیالی» پر میکند. فرانسیسکا لوپز-تورسیاس، که سالهاست در دانشگاه گرانادا روی مجموعهداران تحقیق میکند، از پدیدهٔ مشابهی سخن میگوید: افرادی که دچار تنش یا اضطراب هستند برای تسکین دردشان به گردآوری مجموعهها روی میآورند. او مینویسد: «افراد وقتی دچار این حس بیکفایتی فردی هستند، گردآوری بیمارگونه کمک میکند احساس بهتری کنند.» مونستربرگر هشدار میدهد که تنها خطر این کار ــ مثل هر وسواس دیگری ــ این است که ظاهراً مرزی وجود دارد که با عبور از آن، این عادت از «نشاطآور» به «ویرانگر» بدل میشود.
حجم
۸٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
حجم
۸٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
نظرات کاربران
فوق العاده بود. فراتر از داستان بود و بسیار نثر جذاب و روانی داشت. بخصوص که محتوای علمی و فلسفی داره و در بسیاری از سطرها و جملات ش داره آموزش میده که چطور نگاهمون رو به زندگی تغییر بدیم
اولش فکر میکردم اسم کتاب یه مفهوم کنایی هستش ولی آخرش فهمیدم که واقعا ماهی ها وجود ندارند😅. این کتاب هم یه کتاب زندگی نامه هستش هم بحث های فلسفی داخلش وجود داره. تمام آیتم های این کتاب عالی بود. متن روان
«چرا ماهیها وجود ندارند» که لسآنجلس تایمز آن را کتابی «استثنایی» و وال استریت ژورنال آن را «فریبنده» توصیف میکند، اولین اثر لولو میلر، روایتگر قصهی عشق، آشوب، وسواس علمی و شاید حتی قتل است. دیوید استار جردن آرایهشناس بود؛ مردی
این کتاب رو توصیه میکنم برای کسانی که مثل من دوست دارند در زمینه روانشناسی مطالعه کنند ولی حوصله شان سر میرود... نویسنده، زندگی نامهی دیوید استار جردن را به روشی برایتان بازگو میکند که انگار با یک منتقد نشسته
این کتاب رو به افرادی توصیه میکنم که از مطالعه کتابهایی با موضوع «فلسفه زندگی» لذت میبرند اما اونقدر در این حیطه خوندن و خوندن و خوندن که دیگه اشباع شدن و کم کم دارن به این باور میرسن که
داستانی زیبا، رهایی بخش، و متفاوت.. با شرح ماجرایی جالب در جستجوی پاسخِ پرسشی از جنسِ معنا. به نظرم حتما ارزش خوندن داره. برای من تجربهای بینظیر بود. توصیهم اینه که در طول مطالعهی کتاب سعی نکنید با جزئیات درگیر
چقدر برای اولین اثر نویسنده بودن خوب و تاثیر گذار بود ، خوشحالم که دارم میخونمش مطمئنما در ادامه هم چیزهای زیادی برای گفتن داره...
سخت کوشی،ناامیدنشدن،پیام اصلی داستان.
آقای مجتبی شکوری یک قسمت از رادیوراه دربارهی این کتاب صحبت کردن. از اونجا با کتاب آشنا شدم. ابتدای کتاب یکم حوصله سر بر بود و دنبال کردنش سخت بود. کتاب حالت رمان و داستان گونه داره. اما از یه جایی به بعد،
غیر از داستان دیوید که به نظرم شاهکار است نویسنده بعد از رهاکردن ماهی ها به اصل قاصدک میرسد او مینویسد قاصدکها به چشم بعضی ها شاید علف هرزی باسد ولی همین گیاه برای بعضی دیگر خیلی فراتر از ان