نظرات کاربران درباره کتاب ۱۹۸۴

بعد یه وقفه خیلی طولانی که در دوران نوجوونی مزرعه حیوانات رو خوندم و پادآرمانشهر بهم معرفی شد رسیدم به ۱۹۸۴! کتاب متن انگلیسیش رو خوندم و گاها با این ترجمه تطبیقش دادم و ازش کمک گرفتم. (پایینتر توضیح میدم) درباره کتاب: جدیت و قلم هشدار دهنده خاص جورج اورول توی این کتاب چند برابره. دنیا خیلی تیره تره و جو داستان به شدت خاکستری و سرده. شخصیت پردازی ها عمدا سطحی انجام شدن تا مطابق دیدگاه شخصیت ها از هم باشن و نبوغی که باعث خلق این داستان با این کیفیت و درک پذیری بوده و این ایده هارو کنار هم قرار داده جدا فوق العادست. نه تنها اصلا متوجه این نمیشید که این کتاب هفتاد و دوسال پیش نوشته شده، بلکه به طرز تکان دهنده ای دنیای توصیف شده که حاصل تخیلات نویسنده ست، اتفاقات و دیالوگ های داستان براتون آشنا و تامل برانگیز خواهد بود. به شدت خوندنش پیشنهاد میشه و ازون کتاب هایی هم هست که نباید فدای سرعت خوانش بشه. آروم و با دقت بخونید. درباره متن و ترجمه: متن انگلیسی کتاب جزو مورد علاقه های منه با توجه به اینکه رشته م مترجمیه و زیاد با متن سرو کار دارم، این مدل متن هارو در مطالعه های آزاد و طولانی ترجیح میدم. این ترجمه به شدت به اصل کتاب نزدیکه و نسبت به بقیه ترجمه های کتاب ترجیحش میدم به دلیل همین وفاداری به اصلش و درست حسابی بودنش. نگران بحث حذفیات هم نباشید. امانتداری به طرز دلگرم کننده ای رعایت شده.

به نظر من همه باید حداقل یک بار این کتاب رو بخونن قسمتی از کتاب: "ولی مردم در زیر آسمان در همه جا مانند هم بودند، همه جا در تمام دنیا صدها و هزارها میلیون مردم دیگر که از وجود یکدیگر نیز بی خبرند با حصار های دروغ و تنفر از هم جدا شده و با این حال دقیقا مثل هم بودند. مردمی که یاد نگرفته بودند فکر کنند که در اعماق قلب ها و بدن ها و عضلاتشان نیرویی دارند که میتوانست دنیا را زیر و رو کنند"

این دقیقا همون کتابیه که ما خودمون زندگیش کردیم

من این کتاب رو تازه تموم کردم ابتدا وقتی شروعش کردم فکر میکردم آیا چنین فضای خفقانی میتونه واقعیت داشته باشه یا زاده تخیل نویسنده س ؟؟ اما هر قدر جلوتر رفتم و با مقایسه بین حال و گذشته فهمیدم چرا کتابی که سال ها پیش نوشته شده هنوز هم مصادیق اون در جوامع کنونی یافت میشه و مهمترین مفهومی که بهم منتقل کرد مفهموم دوگانه باوریه که چقدر تو جامعه ملموس بود و اتفاقات اخیر روی اون صحه گذاشت. (جنگ صلح است) صحنه پایان کتاب فوق العاده بود..در مجموع خیلی خوشحالم که ی شاهکار ادبی رو خوندم

لطفا تو این وضعیت بی اینترنتی همه این کتاب یا کتاب قلعه حیوانات رو بخونید، ترجیحا نسخه چاپیش رو بگیرین و بخونید همین حرکات کوچیک نتیجه های بزرگ دارن

واجبه هرکسی که تو عصر حاضر زندگی می‌کنه حداقل یک‌بار بخونه! این کتاب حرف‌های خیلی زیادی برای گفتن داره... از حکومت‌ها و سیاست‌ها (نمی‌خوام کتاب رو تنها به مفهومی مثل توتالیتاریسم محدود کنم) تا نقش رسانه و شستشوی مغزی و «دوگانه‌باوری»هایی که توسط توده‌ها و احزاب مختلف به مردم القاء می‌شه. فقط برای کسانی که انتظار هپی اندینگ دارن یا قصه‌ای برای خوابیدن می‌خوان مناسب نیست! درباره ترجمه هم فکر می‌کنم بهترین ترجمه باشه.

این کتاب شاهکاری کم نظیر از نویسنده توانا جورج اورول هست. درحالیکه زندگی بسیاری از ما با "توتالیتاریسم" گره خورده خواندن چنین کتاب هایی بسیار برای هر فرد روشنگر و آگاهی دهنده است. این کتاب ساز و کار حکومت های دیکتاتوری و تمامیت خواه رو برامون شرح میده، علاوه بر اون اورول گذری هم به فلسفه میزنه و چندین پرسش فلسفی هم در کتاب طرح می کنه و نکته جالب توجه اینه که همه این مطالب با زبانی ساده بیان میشه. کتاب روایتی است از زندگی در جهانی دروغین، با خیال‌بافی های ایدئولوژیک که هیچ فردیتی را به رسمیت نمی‌شناسد و همه را یکسان می خواهد، زندگی در سایه ترس و وحشت، عاری از هرگونه امید و عشق زندگی، بردگانی که فقط زنده اند و جان هایی که به ناحق گرفته می شوند و "برادر بزرگ" که خداوندگار این جهان است.... پ ن ۱: برخلاف بسیاری از روشنفکران که غرق در رویاهای متوهمانه کمونیستی بودند و آن را بهشت برین می‌دانستند، اورول از نخستین کسانی بود که حقیقت جهنم گونه استالینیسم و دوستان را به جهانیان نشان داد. پ ن ۲: با توجه به ارتباط موضوعی "قلعه حیوانات" و "۱۹۸۴" بهتر اینه که ابتدا قلعه حیوانات مطالعه بشه بعد ۱۹۸۴ پ ن ۳: با وجود اینکه ده‌ها سال از انتشار کتاب اورول می گذرد اما هنوز که هنوز است در گوشه و کنارهای این جهان، دنیای خلق شده توسط اورول مصداق دارد و قدیمی نشده است.

من این کتاب چند سال پیش خوندم البته اون موقع سنم کم بود (۱۵ سال) تا مدت ها بعد از این کتاب حالم بد بود به همه چیز بی اعتماد بودم به تلویزیون خونه مون خیلی شک داشتم!!! ( کتاب بخونید متوجه میشید چرا تلویزیون ؟!) کتاب متن روانی داره. برخلاف بعضی کتاب ها که فهم شون خیلی سخته این کتاب برعکسه ! اما حقایق خیلی تلخی از زندگی و تمدن بشری بازگو میکنه اما درنهایت همه ی حرفاش حقیقت داره! وقتی که کتاب تموم کردم با خودم گفتم این نویسنده چی میگه ؟! مگه همچین جایی وجود داره ؟! طی این چند سال بود که فهمیدم نه ! نویسنده درست می گفت ...

نظرات خیلی ها را خواندم .همه نکات را گفته بودید ولی یه نکته در مورد کتاب که از نظر ها دور مانده بود این بود که در آخر بعد از همه وقایع به حزب و برادر بزرگ اعتقاد پیدا می کنن. من این کتاب را قبل از قطع شدن صفحات اجتماعی خواندم. فضا خیلی از ذهنم دور بود ولی الان فکر می کنم چه سریع داریم به فضای قصه نزدیک می شویم. آخر کار احتمالا من هم برادر بزرگ را می پرستم

چندین خط نوشتم و می‌خواستم ثبت کنم اما پشیمان شدم و همه را پاک کردم و فقط می‌خواهم همین را بگویم: تا زمانی‌‌که حکومت های استبدادی و استثمار مردم توسط حکومت ها هست، آثار نویسندگانی مانند جرج اورول، بخصوص قلعه حیوانات و ۱۹۸۴، هم تازه هستند و مصداق دارند. این آثار به استبداد معترضند، چه استبداد چپ و چه راست. حکومت ها و انقلاب هایی که با شعار های زیبا به سر کار می‌آیند اما در عمل، ضد شعار هایشان عمل می‌کنند. . حتما بخوانید. . این کتاب از قلعه حیوانات سیاسی تر و مفهومی تر است و مطالب بیشتر و تخصصی تری را بیان می‌کند. . ترجمه‌ی آقای بلوچ روان و خوب بود و به نظر می‌آید کمتر دچار سانسور شده است. .

اگه زندگی ما مزرعه حیوانات باشه داریم به سمت 1984 حرکت میکنیم کتاب فوق العاده ای بود میشه گفت پایانشم اون طور که فکر میکردم نبود

بکی از بهترین کتابایی بود که پارسال خوندم وموقع خوندن مدام میتونستم با ایران تطبیقش بدم و واقعا برام ناراحت کننده بود👍🏻

دقیقا وضعیت حال حاضر جمهوری اسلامی

این ترجمه رو نمیدونم ولی کلا کتاب عالی هست و قطعا جز برترین های تاریخ ادبیات هست. بخصوص مردمی که گرفتار استبداد هستند ارتباط بیشتری با کتاب برقرار میکنند. من بیشتر از ده سال پیش خوندمش دلم میخواد دوباره بخونمش.

محتوی کتاب درمورد یک شهر خیالی ست که تحت سلطه دیکتاتوری مخوفی اداره می شود قهرمان داستان کارمندی است در این شهر که از وضع موجود ناراضی ست. داستان بطور دقیق و کامل و زیبا توضیح می دهد که حکومت های دیکتاتور چگونه عمل می کنند و عملکرد آن ها چه تاثیری بر جامعه دارد

کتاب فوق العاده زیبایی هست که فضایی کاملا سیاه داره ولی روزنه ای از لذت و امید به زندگی باز میشود به نام عشق. و در این کتاب هست که قدرت افراد عادی مثل مردم کارگر رو درک میکنیم و حتی ارزش اشیای ساده مثل بلور شیشه ای که از یک مغازه خرت وپرت فروشی پیدا میشه رو هم بیان میکنه . البته با یک نگاه عمیق تر و سیاسی تر این کتاب فضای جهان رو در صورت حکومت یهودیان بیان میکنه که قصد داشتند بر روی مسیحیت اثر بگذارند . در کل کتابی هست که باید خوند و به نظر من با یکبار خوندن نمیشه کامل کشفش کرد.

من این کتابو با ترجمه وحید کیان خوندم که البته صوتی بود با صدای فرهاد اتقیایی . به جرعت میتونم بگم این اثر یه شاهکاره و در زمان خودش حتی همین الان بسیار هوشمندانه و متفکرانه ست که سیستم نظام دیکتاتوری هرجایی در هر زمانی رو نشون میده که سعی داره هرچیز از جمله گذشته را اونجور که میخواد تحریف و تعریف کنه واذهان مردم رو تسخیر و خواسته های خودش را به آن دیکته کنه . هر ایرانی باید این کتاب رو بخونه تا بهتر فضای اطرافش رو بشناسه واقعا داستانیه که میشه با تمام وجود حسش کرد و اگه کمی فکر بکار انداخته بشه دقیقا شخصیت ها و اجزای داستان و اتفاقات اون متناظرشون رو میشه یافت .البته من فیلمش رو هم دیدم که در واقع خلاصه ای بود از این کتاب و خیلی چیز ها حذف شده بود.

نکته بسیار جالب در این کتاب، آشنا بودن ماجراهای درون اونه...بسیار آشنا! این کتاب رو به یک عده به شدت پیشنهاد می‌کنم و از یک عده می‌خوام که اصلا اونو نخونن. به کسانی که درب ذهنشون رو به روی تفکر نبستن و مدت‌ها است که با تعصب و سینه چاکی بی‌دلیل فاصله گرفتن پیشنهاد می‌کنم که حتما این کتاب رو بخونن. اما به کسانی که در چهاردیواری تنگ ذهنی خودشون گیر کردن و تحمل خواندن و شنیدن روایتی متفاوت از روزگار خودشون رو ندارن، پیشنهاد می‌کنم که الکی خودشون رو اذیت نکنن و به جای این کتاب به سراغ ژانری متفاوت و آرام برن...آرام و بی‌حاشیه... سپاس

باسلام کتابی بسیار جذاب با انبوهی از نکات و جملات پر مفهوم متن روان و ترجمه عالی غم انگیز و سیاسی با کمی چاشنی عشق خوندنش به هر انسانی توصیه میشه موفق باشید‌.

من بعد از خواندن مزرعه حیوانات، مشتاق شدم که ۱۹۸۴ را نیز بخوانم و البته که پشیمان نشدم. کتابی در نقد فاشیسم و استبداد. با داستانی ملموس و خواندنی برآمده از ذهن آشنا با سیاست و جامعه شناسی. از کتاب‌هایی که باید خوانده شود.

به این کتاب به چشم رمان نگاه نکنید. همیشه سعی کنید از کتاب درس بگیرید. این کتاب خیلی دید آدم رو باز میکنه

دوست داشتم وقتی نویسنده داره جمله ی آخر کتاب را می نویسد فقط به او خیره نگاه کنم!😶😶😶

می‌خوام در یک کلمه توصیفش کنم ، بی نظیررررر، پیشنهاد میکنم حتما مطالعش کنید ، زمانه ما رو به خوبی داره توصیف می‌کنه

سلام دوستان در مورد خود اورول پیشنهاد می کنم که خلاصه کتاب سیا و جنگ سرد فرهنگی نوشته یه محقق انگلیسی رو تو گوگل بخونید. کتاب استعاره های بسیار جالبی داره ولی بعضی جاها روند داستان واقعا حوصله سر بره و حس می کنی که خوندنت بیهودس،بخصوص آخرا واقعا به طور بیش از حد کش اومده.گرچه این کش اومدن نشون دهنده انتظار کاراکتر اصلیه ولی حتی با این وجود هم قابل تحمل نیست😅 نکته خیلی جالبی که تو کتاب بهش اشاره شده اون صفحه های عجیب و غریبن که امروز گوشی هامون فقط یک قدم باهاش فاصله دارن و برخلاف تصور نویسنده برادر بزرگ اونو نصب نمی‌کنه بلکه ما خودمون با شوق و ذوق می خریمش

دو کتاب از جوروج اورول خوندم، همین کتاب و کتاب قلعه حیوانات. تا تموم نشده بودن نمیتونستم از کتاب جدا شم عالی هستند . حتما بخونید دوستان

خواندن این کتاب رو به شدت توصیه میکنم چون باعث بالا رفتن آگاهی سیاسی افراد میشود

کتاب خوبیه که به بهترین شکل کمونیسم رو توصیف می کنه

زیبا و تاثیرگذار بود

کتابی بود که با اشتیاق شروع کردم ولی حالا که تموم شده انتظاراتی که من میخواستمو براورده نکرد.فضای خیلی تیره ای داره و خیلی برام مبهمه و خیلی از ابهام های من برطرف نشده.

اوایلش رو خوندم ولی اونقدر برام کشش نداشت که ادامش بدم و جزئیاتی رو میگفت که برام اصلا جالب نبود. کتاب مزرعه حیوانات چیز دیگه ای بود.

بهترین ترجمه کتاب... فوق العادس

این کتاب فوق‌العاده رو حتماً بخوانید، نگذاریدش توی لیست که بعداً بخونید، من الان پشیمونم چرا زودتر نخوندمش. خیلی تاثیر گذاره، طوری که من هر روز قسمتاییش رو به شکل ناخودآگاه با واقعیتی که میبینم تطبیق میدم و به عنوان یک دانشجوی کامپیوتر و آشنا با سلطه‌ای که گوگل فیسبوک و در کل اینترنت بر ما داره مطالبش رو جذاب دیدم.

بنظر همه باید این دست کتابها بخونیم تا بازیچه قرار نگیریم و مسخ نشیم...دردناک هست اما هوشیارت میکنه👌

آزادی،عشق هرگز قبل از این رمان انقدر قدرشونو نمیدونستم از اون دسته رمان هاییه که وقتی تمومش میکنید آرزوم میکنید از حافظتون پاک بشه که بتونید دوباره بخونیدش(:

"۱۹۸۴"رو به فاصله کمی بعد از "قلعه حیوانات" مطالعه کردم. نبوغ و ظرافتِ قلم فرسایی اورول در زمینه ادبیات داستانی هرکسی را وادار به تعریف و تمجید از وی میکند... شرایط حاکم برجامعه در زمان جنگ جهانی دوم و تنفر مردم از جنگ و حاکمیت دیکتاتوری و درمقابل،عدم توانایی و آگاهی آنها برای مقابله با اینچنین نظامی بی شباهت به شرایط امروز بسیاری از جوامع نیست... به تصویر کشیدن چهره ی یک دیکتاتور و بیان تفاوتهای یک حکومت "استبدادی" با یک حکومت "دیکتاتوری" و تلقین الزام آگاهی برای ایجاد تحول در یک جامعه باعث ایجاد غلیان درونی خواننده و تفکر او میشود... تفکر پیش زمینه آگاهیست و ایجاد آگاهی در خواننده اصلی ترین هدف اورول از نوشتن این دو رمان است... وجه مشترک تمام دیکتاتورها برای بقا و حفظ قدرت از نظر جورج: متناقض نمایی ها و خوب نشان دادن شرایط بد... عدم وجود حریم خصوصی برای افراد جامعه ... نیست شدن افراد معترض در کسری از ثانیه... دوباره متولد کردن زندانیان سیاسی(تغییر نگرش ذهنی به اجبار و شستشوی مغزی)... ایجاد احزاب مختلف و آموزش کودکان برای کمک به دیکتاتور ها در آینده ... از بین بردن تاریخ و تاریخ نویسان... جعل و تحریف حقایق... ساده نشان دادن شخصیت و ساده نشان دادن نحوه زندگی شخصیتِ اول حکومت دیکتاتوری... تشویق مردم به زندگی معمولی و پایین آوردن سطح توقعات... بیشعور و نفهم پنداشتن مردم(دور از جون خواننده) بوده هست و خواهد بود... به امید روزهای خوب...🌹

این کتاب و کتاب قلعه حیوانات را هر کسی هر جایی دنیا و در هر زمانی که بخونه میتونه با وضع کنونی جهان و اطراف خود مقایسه کنه وبسیار قابل هضم و ملموس جهانی پر از دروغ وریا حتی عشق واژه ای که در همه جای دنیا با شور و شعف از اون سخن گفته میشه هم دروغها و ریا کاریهای زیادی را با خود حمل میکن

چقدر برام معنی داشت... زیبا...کامل...تلخ... تمام دیکتاتوری ها شاید بدینگونه و بدین منظورن...

موقعی که این کتابو می‌خوندم مدام جامعه‌ی خودمون و رفتارایی که باهامون میشه رو با فضای کتاب مقایسه می‌کردم و همه‌چیز به هم شباهت داشتن! پایان داستان در عین این که برام شوکه کننده بود، قابل پیش‌بینی بود. در کل به شدت شبیه کتاب دیگه‌ی این نویسنده" قلعه‌ی حیوانات " بود و فضای سیاسی و تاریکی داشت.

با خواندن کتاب ۱۹۸۴ کتاب قلعه حیوانات و اسم جرج ارول تداعی میشود جرج ارول مخالف نظام های توتالیتر چپگر است ودر آثارش این نوع حکومت را نقد میکند اما تفاوتی که بین این دو کتاب در این است کتاب ۱۹۸۴ کاملا واقعی و بر خلاف کتاب مزرعه حیوانات که نمادین بود

من نسخه چاپی همین ترجمه رو خوندم خوبه ولی عالی هم نیست. محیط خشک و پلیسی حکومت کمونیستی رو خوب منتقل میکنه. داستان هم کشش داره بجز اون چند صفحه ای که اواخر کتاب رو بیانیه گروه مخالف مانور میداد بنظرم با بقیه قصه بی ارتباط و نچسب بود!

کد تخفیف 50 درصدی صلواتی SB986UVTXN14AV

این کتاب یه کتاب نیست یه شاهکاره

واقعا کتابیه که از یک بار بیشتر باید خوند و همه باید بخونن

فوق‌العاده‌ترین نکته، اینه که شما حین مطالعه متوجه نمیشید که این کتاب ۷۳ سال پیش ( در ۱۹۴۹ ) نوشته شده! دردِ موجود در صفحات کتاب رو عمیقا حس کردم. برخلاف چیزی که شد، انتظار پایانی خوشایند برای کتاب داشتم. اما مطمئنم دنیای حقیقی، پایانی خوش و بدون درد و ستم خواهد داشت :)✌🏼 پ‌ن: ترجمه هم خوب بود.

واقعی و قابل لمس بودن این دنیایی که نویسنده طراحی کرده داستان رو جذاب تر میکنه.

این کتاب در واقع از نگاه لیبرالیسم نوشته شده و به نقد از سوسیالیسم و نظام های تمامیت خواه توتالیتاریسم می‌پردازد. ولی این باعث بد بودن کتاب نمیشه حتی با اینکه با ایدئولوژی‌ شخصی من تناقص هایی داشت اما یکبار خواندن این کتاب خالی از لطف نیست. . . اما قطعا این کتاب برای پیدا کردن بینش سیاسی کافی نیست چه هدف آگاهی از شرایط حکومت های توتالیتاریسم یا سوسیالیسم باشد چه در حد ترسیم یک شمای کلی ذهنی.

باسلام. کتاب تماماً سیاسی با چاشنی عاشقانه... ما عمری این کتاب رو زندگی کردیم ،جامعه ای سراسر از نفرت و پلیدی و دشمنی. سراسر از اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی و جملات پر مفهومی که واقعا قابل تامل بودند و کتاب رو‌جذابتر میکرد. دقیقا رویکردهای جوامع امروزی و دیکتاتوری رو شرح میداد گویا حال‌ و روز امروزه همه ما بود. در کل فوق العاده بود. به همه دوستان کتابخوان پیشنهاد میشه، به امید آگاهی جمعی. موفق و پیروز باشید.

من قلم جورج اورول رو ستایش میکنم داستان پردازی هاش فوق العادس و برای اینکه با سیاست حتی در سطح جهانی بیشتر آشنا بشیم عالیه فقط کافیه از سطح داستان بگذریم و یکم عمیق تر بهش فکر کنیم اون وقت متوجه خیلی از فیلترها و شعارها و ایدئولوژی های سیاسی در جهان میشیم.

ترسناک‌ترین جای کتاب، اون‌جاست که میفهمی شخصیت‌های داستان رو بیهوده سرزنش می‌کردی و نویسنده اونقدر قشنگ فشار روانی رو بهت القا کرده که تو هم مجبوری نتیجه بگیری ۲ به علاوه ۲ میشه ۵ و همه چیز و هرکسی از حزب رو باید باور کنی!

گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود