رومن گاری
رومن گاری دروغگویی بزرگ بود؛ رماننویس مشهور فرانسوی که آثار ماندگاری همچون «خداحافظ گاری کوپر» را آفرید. تنها نویسندهای که به لطف دروغهای خود توانست جایزه ادبی گونکور را دو بار دریافت کند. گاری را میتوان با یکی دیگر از نویسندگان نامدار جهان مقایسه کرد؛ دوست عزیزش، آلبر کامو. هر دوی آنها مهاجر، یک یهودی اهل شرق اروپا و الجزایری بودند. هر دو طاغی؛ با وجود اینکه جنگ کامو حتی نزدیک به گاری هم نبود. هر دو برای خواص حرف میزدند و بر علیه انتزاع و در تعقیب امید بودند.
درباره رومن گاری
برای شناخت شخصیت رومن گاری و اینکه چطور به یک پیوند عمیق با کمدی پوچگرا و آموزههای انسانی رسیده است، باید کتاب «میعاد در سپیدهدم» را به همراه بیوگرافی بلوس مطالعه کرد. او واقعیت زندگی گاری را در بیوگرافی وی به تصویر میکشد؛ دلایل پنهانکاریهای گاری در این کتاب عنوان شدهاند. گاری در مواجهه با مردم حقایق زندگی خود را مخفی میکرد. او در مورد پدر، مادر، تحصیلات، تاریخ ادبیات و عشقهایش دروغ گفت. گاری در مورد مادرش میگوید: بازیگری به نام نینا بود که در روسیه بزرگ شده و با وجود شرایط حاکم بر جامعه، همواره برای زنده نگه داشتن خود و فرزندش تلاش میکرد. او مینویسد: در زندگی من تنها دو نفر درباره فرانسه با غرور و افتخار صحبت کردهاند؛ یکی مادرم و دیگری ژنرال دو گل. در این داستان پدر رومن هنگام تولد وی، آنها را ترک کرد و تنها گذاشت. نینا نیز با قبول تمامی خطرات، همراه با فرزندش به فرانسه مهاجرت کرد.
بلوس در این باره میگوید: همه چیزهایی که گاری درباره کودکی خود گفته، دروغ هستند و در عین حال حقیقت دارند! او درواقع نسخههای تحریفشدهای از زندگی خود را در داستانهایش میگنجاند. برای مثال، اغلب رمانهای این نویسنده از جمله «بادبادکها»، راوی ۱۴سالهای دارد که در یک لحظه اروتیک و جنسی متولد میشود؛ به این خاطر که خود باکرگیاش را در همین سن از دست داد.
رومن گاری پدر خود را ایوان موسجوکین، بازیگر بزرگ روس معرفی کرده بود که در جوانی روابط پنهانی با هنرپیشه دیگری به نام نینا داشت؛ رومن نیز حاصل همین رابطه بود. اما مادر رومن نه تنها بازیگر موفقی به شمار نمیرفت بلکه در حقیقت، یک نام یهودی شبیه به مینا داشت.
کودکی و نوجوانی رومن گاری
رومن کاتسف متولد ۸ می ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا، کشور لیتوانی است. او در نخستین سالهای فجایع اروپا چشم به جهان گشود و کودکی خود را در یک خانواده فقیر یهودی سپری کرد. زمانی که رومن تنها ۱۰ سال داشت، پدرش خانواده را ترک کرد و دست به ازدواج با زنی دیگر زد. او و مادرش روزگار سختی داشتند و پس از مدتی، تصمیم به مهاجرت گرفتند. آنها ابتدا به ورشوی لهستان رفتند؛ هنگامی که رومن ۱۴ساله بود در شهر نیس فرانسه ساکن شدند.
رومن گاری از همان دوران نوجوانی به نوشتن علاقه داشت. مادرش نیز در این مسیر از او حمایت میکرد؛ همواره مشوقش بود و میکوشید استعدادهایش را در ورزش و هنر پرورش دهد. وی رشته حقوق را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کرد. پس از آن نیز خلبانی آموخت و به استخدام نیروی هوایی فرانسه درآمد.
دوران جوانی
با شروع جنگ جهانی دوم، رومن برای بار سوم مهاجرت کرد و به انگلستان رفت. او به نیروهای آزاد فرانسه ملحق شد و تحت فرماندهی ژنرال دوگل، بهعنوان یک خلبان در ارتش مقاومت حضور یافت. پس از پایان جنگ نیز به خاطر همه رشادتها و دلاوریهایی که از خود نشان داده بود، عنوان لژیون دونور را از شخص شارل دوگل دریافت کرد.
رومن گاری نخستین اثر خود را زمانی که در ارتش بود، با عنوان «تربیت اروپایی» به رشته تحریر درآورد. این کتاب در سال ۱۹۴۵ میلادی توانست جایزه منتقدین (Prix de la critique) را به خود اختصاص دهد.
وی که بخش بزرگی از زندگی خود را در فرانسه گذرانده بود، عقیده داشت نام خانوادگی کاتسف بیش از حد روسی است؛ به همین خاطر آن را به گاری تغییر داد. دلیل انتخاب این اسم، علاقه بسیار او به گاری کوپر، بازیگر آمریکایی بود.
او مدتی را بهعنوان سرکنسول فرانسه در مناطق مختلف اقامت داشت. تا اینکه از فشار کارهای سنگین خسته شد، تصمیم گرفت برای مدتی از دنیای سیاست فاصله بگیرد و استراحت کند. وی در سال ۱۹۵۶ کتاب دیگری با نام «ریشههای بهشتی» منتشر کرد. همین کتاب، یکی از دو جایزه گنکور این نویسنده را به ارمغان آورد.
همسر و فرزندان
رومن گاری در طول زندگی خود دو بار ازدواج کرد. همسر اول او، لسلی بلانش، نویسندهای انگلیسی بود. این رابطه ۱۷ سال دوام آورد، اما سرانجام در سال ۱۹۶۲ به جدایی ختم شد. وی بلافاصله هنرپیشهای به نام جین سیبرگ را به همسری انتخاب کرد و این ازدواج نیز تنها ۷ سال به طول انجامید. ثمره زندگی مشترک جین و رومن، پسری به اسم دیهگو بود.
درگذشت رومن گاری
همسر دوم گاری در سال ۱۹۷۹ میلادی با مصرف بیش از حد موادمخدر خودکشی کرد؛ او نیز یک سال بعد، در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ با شلیک یک گلوله به زندگی خود پایان داد. مرگ آنها مانند فیلمهای کلاسیک هالیوود تراژیک بود. در یادداشتی که از این نویسنده به جای مانده، نوشته شده است: به خاطر همسرم نبود؛ دیگر کاری نداشتم... . به من خیلی خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!
معرفی آثار رومن گاری
رومن گاری در طول زندگی خود بیش از ۳۰ رمان، مقاله و یادداشت نوشت که در این میان، چند اثر با نامهای مستعار «شاتان بوگا»، «فوسکو سینی بالدی» و «امیل آژار» منتشر شدند. برخی عقیده دارند دلیل او برای انجام این کار، اعتماد به نفس پایین بود. گاری با انتشار رمانهای خود شهرت خوبی به دست آورد؛ اما درباره موفقیت آثار جدیدش چندان اطمینان نداشت. پس آنها را با نام مستعار به چاپ رساند تا در صورت شکست، شهرتی که پیش از این کسب کرده بود، خدشهدار نشود. در مقابل، عدهای دیگر دلیل این کار را فقط و فقط به فریبکاری رومن ربط میدهند و او را دروغگو مینامند. هدف او از انجام این کار، کسب تجربههای جدید در نوشتن بود. همین موضوع نیز سبب شد، او تنها نویسندهای باشد که دو بار جایزه ادبی گنکور را دریافت کرده است. طبق قوانین هر چهره ادبی فقط یک بار میتواند این جایزه را کسب نماید.
مشهورترین اثر این رماننویس فرانسوی «خداحافظ گاری کوپر» نام دارد. او این کتاب را به خاطر دیدگاه منفی که نسبت به جنگ داشت، نگاشت. داستان این اثر در زمان جنگ ویتنام به وقوع میپیوندد و فرار از وابستگی را با زبانی طنز روایت میکند. در سال ۱۳۹۳ شمسی، نشر ثالث اثر دیگری از رومن گاری به نام «مردی با کبوتر» را با ترجمه لیلی گلستان منتشر کرد. کتاب «گذار روزگار» نیز به قلم همین نویسنده نوشته شده است؛ در سال ۱۳۹۴ شمسی، سمیه نوروزی، این اثر را ترجمه و با همکاری نشر ماهی روانه بازار کرد. کیومرث پارسای یکی دیگر از مترجمان سرشناس ایرانی به شمار میرود که رمان «شاه سلیمان» را به زبان فارسی برگردانده است.
رمان «زندگی در پیش رو» اثر دیگری از رومن گاری است که در ایران با استقبال خوبی روبرو شد. او این کتاب را با نام امیل آژار منتشر کرد. «زندگی در پیش رو»، روایتگر داستان پسربچهای مسلمان به نام محمد است که در فرانسه زندگی میکند. از دیگر آثار رومن گاری میتوان به «رقص چنگیز کوهن» که در ایران با نام «شبح سرگردان» شناخته میشود، اشاره کرد. او همچنین، کتابی با عنوان «سگ سفید» به رشته تحریر درآورد که داستان یک سگ تربیتشده برای حمله به سیاهپوستها را روایت میکند.
رومن گاری بیشتر یک داستانسرا بود تا نویسنده ادبی. با این حال انجمن ادبی فرانسه هیچوقت او را جدی نگرفت. از دیگر آثار این نویسنده بزرگ میتوان به «قلابی»، «لیدی ال»، «اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است»، «مهتاب عشق»، «تولیپ»، «پیمان سحرگاهی» و «مرگ و چند داستان دیگر» اشاره کرد.
نوشتههای رومن گاری نه فقط در جهان ادبیات بلکه در دنیای هنر نیز موردتوجه قرار گرفت. نخستین فیلم ساختهشده با اقتباس از آثار این نویسنده، «لیدی ال» به کارگردانی پیتر اوستینوف بود. این فیلم در سال ۱۹۶۵ میلادی به روی پرده رفت تا داستان عشق دو مبارز سیاسی را با زبانی طنز روایت کند.
سال ۱۹۶۸ میلادی، رومن کارگردانی فیلمی براساس یکی از آثار خود با عنوان «پرندگان میروند در پرو بمیرند» را بر عهده گرفت. همسر دوم رومن نیز به ایفای نقش در آن پرداخت. در سال ۱۹۷۷ میلادی یک فیلمساز اسرائیلی، اثر «مادام رزا» را با اقتباس از کتاب «زندگی در پیش رو» ساخت. این فیلم توانست در سال ۱۹۷۸ میلادی، جوایز «بهترین فیلم خارجی زبان» و «بهترین بازیگر نقش اول زن» را در جشنواره اسکار به خود اختصاص دهد.
فیلم «زندگی در پیش رو»، آخرین اثر اقتباسشده از کتابهای رومن گاری تا به امروز است که کارگردان ایتالیایی، ادواردو پونتی، آن را به نمایش درآورد. این فیلم در سال ۲۰۲۰ و با بازی سوفیا لورن ساخته شد.