احمد شاملو
زندگینامه احمد شاملو
احمد شاملو که با نامهای مستعار الف. صبح و الف. بامداد نیز شناخته میشود، یکی از تاثیرگذارترین افراد در ادبیات فارسی به شمار میرود. شعر آزاد بدیع او که شعر سپید نام دارد، شعر فارسی را که قرنها در بند قواعد کلاسیک شعر قرار داشت، احیا کرد و نقشی اساسی در گذار آن به عصر مدرن داشت.
شاملو علاوه بر تاثیر انقلابیاش در شعر، روزنامهنگار، محقق، نویسنده، مترجم و منتقد ماهر و موفقی بود. او در سلسلهکتابهای پژوهشی کتاب کوچه خدمات عظیمی را برای حفظ فرهنگ عامیانه و محاورهای ایران انجام داد. او همچنین با ترجمههای برجستهای که از نویسندگان و شاعرانی چون اکتاویو پاز و فدریکو گارسیا لورکا انجام داد، دروازههای ادبیات جهان را به روی فارسیزبانان گشود. او با انتشار کتابی دربارهی هایکو (قالب شعر کوتاه ژاپنی) پیشگام شکل جدیدی از شعر به نام هایکوی فارسی شد. شاملو با انتشار چندین مجلهی ادبی موفق و با مشارکت و نوشتن در بسیاری از مجلات دیگر، از چهرههای برجستهی روزنامهنگاری نیز محسوب میشد.
بیوگرافی و کتاب های احمد شاملو
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. خانوادهی شاملو به واسطهی شغل پدر، مرتبا مجبور بودند از شهری به شهر دیگر مهاجرت کنند. زندگی در استانهای مختلف ایران آغازگر تحقیقات او در زمینهی فولکلور ایرانی بود. شاملو ذوق بسیاری در موسیقی نیز داشت، اما هرگز نتوانست آن را به صورت دانشگاهی دنبال کند. شاید این اشتیاق سرکوبشده به موسیقی بود که بعدها در شعرهای او آشکار شد و او را وادار کرد که در شعر، به دنبال موسیقی کلام بگردد.
یادگیری زبان فرانسه و آلمانی در دبیرستان، دامنهی وسیعی از ادبیات را به روی شاملو گشود. در همین دوران بود که شاملو شروع به نوشتن شعرهای اولیه خود کرد. دوران نوجوانی شاملو مصادف با جنگ جهانی دوم بود. او در این دوره به دلیل فعالیت در یک گروه سیاسی، مدتی را در زندان گذراند. پس از آزادی، او دیگر به مدرسه نرفت و در طول زندگی خود نیز هرگز تحصیلات دانشگاهی رسمی دریافت نکرد.
احمد شاملو پس از آزادی از زندان در تهران ساکن شد و در سال ۱۳۲۶ برای اولینبار ازدواج کرد. در همان سال شاملو اولین دفتر شعر خود را با نام آهنگهای فراموششده با نام مستعار الف. صبح منتشر کرد و شاید هیچکس از جمله خود شاملو، انتظار نداشت این مجموعه جزو بهترین آثار او باشد.
مدت زیادی از انتشار ترانههای فراموششده نگذشته بود که شاملو با نیما یوشیج آشنا شد و شعر نیمایی را در حضور او آموخت. در سال ۱۳۳۰، شاملو دومین مجموعهشعر خود را به نام قطعنامه منتشر کرد. او در این مجموعهشعر از قالب شعری جدیدی به نام شعر سپید استفاده کرد که شاعران پیش از او از آن استفاده نکرده بودند و بنابراین، تغییری در افکار و جهانبینی او ایجاد شد. این مجموعه شامل چهار شعر است.
شاملو حین کار بر روی کتابهای شعرش به عنوان روزنامهنگار، فعال اجتماعی و مترجم نیز فعالیت میکرد. او چند داستان کوتاه ترجمه کرد و آنها را در نشریات ادبی به چاپ رساند. اولین سمت او در یک مجله به عنوان سردبیر هفتهنامهی ادبی ادیب در سال ۱۳۲۵ بود. پس از آن در سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۰، احمد شاملو سردبیر نشریات مختلف ادبی و هنری مختلف از جمله سخن نو شد. او در سال ۱۳۳۱ مدیر مسئول روزنامهی آتشبار شد که یک مجلهی ضد سرمایهداری محسوب میشد. در این دوره، شاملو به دلیل فعالیتهای سیاسی تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و سپس بیش از یک سال زندانی شد. همزمان، او مشغول چاپ مجموعهشعر جدید خود به نام آهنها و احساسات بود، اما پلیس تمام نسخههای چاپی کتاب او را در خانهاش از بین برد. از جملهی این یادداشتها، پیشنویسهای کتاب کوچه بود که او ماهها روی آن کار کرده بود.
شاملو در سال ۱۳۳۶ کتاب هوای تازه را منتشر کرد که باعث شد بیشتر شناخته شود. این مجموعه شامل ۷۵ شعر از اشعار موزون کلاسیک تا نیمایی و شعر آزاد بود. یکی از اشعار این کتاب به نام پریا که در دوران حبس شاملو سروده شد، یک شعر تمثیلی طولانی است که در آن از زبانی کودکانه استفاده شده است، با این حال درونمایهای سیاسی دارد و از امیدها و غمهای یک ملت سخن میگوید.
در سال ۱۳۳۸ احمد شاملو به تهیهی فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسولت پرداخت. این فیلم آغاز فعالیت سینمایی جنجالآفرین شاملو محسوب میشود، اما او خود چندان علاقهای به فیلم خواندن این آثار نداشت. بسیاری نیز معتقد هستند که فعالیتهای سینمایی شاملو صرفاً برای امرار معاش بوده است. برخی نیز فیلمنامهی گنج قارون را که در سالهای میانی دههی ۴۰ سینما را از ورشکستگی نجات داد، منتسب به شاملو میدانند.
در سال ۱۳۴۰، شاملو با همکاری محسن هشترودی، کتاب هفته را تاسیس کرد. او مالک این مجله نبود، اما اولین مدیر مسئول و نظریهپرداز اصلی آن بود. این نشریه مقالاتی در باب موضوعاتی از جمله هنر، علم، مسائل اجتماعی و سرگرمی منتشر میکرد. بخشی از این مجله نیز به کتاب کوچه که حاوی تحقیقات فولکلور شاملو بود، اختصاص داشت. در مدت کوتاهی که شاملو با کتاب هفته کار میکرد، تیراژ این مجله برای هر نسخه به مقدار باورنکردنی بیست و چهار هزار نسخه رسید.
احمد شاملو در سال ۱۳۴۱ با آیدا سرکیسیان (ریتا آتانث سرکیسیان) آشنا شد. این آشنایی تاثیر بسیاری بر زندگی او گذاشت. شاملو تحت تاثیر این آشنایی، شعرهای مجموعهی آیدا: درخت و خنجر و خاطره!، آیدا در آینه و لحظهها و همیشه را سرود. آیدا و شاملو در سال ۱۳۴۳ ازدواج کردند و تا پایان عمر شاملو نیز با یکدیگر زندگی کردند.
شاملو از بیماری دیابت رنج میبرد و در اواخر عمر او، پزشکان در نهایت مجبور شدند پای راستش را قطع کنند. اگرچه شاملو بقیهی عمر خود را روی ویلچر گذراند، با این وجود به شکلی خستگیناپذیر روی مجموعهی کتاب کوچه کار کرد و تنها در عرض سه سال، هفت نسخهی دیگر از آن را به چاپ رساند. پیشبینی میشد که پروژهی کتاب کوچه در ۴۰ تا ۵۰ جلد پوشش داده شود، اگرچه عمر احمد شاملو تنها به انتشار مجموعا ۱۴ جلد از این مجموعه قد داد. در سال ۱۹۹۹، جایزه استیگ داگرمن، جایزهای سوئدی که به افتخار نویسندهی سوئدی، استیگ داگرمن نامگذاری شده است، به شاملو اهدا شد، اما به دلیل وخامت وضعیت جسمانی، او نتوانست این جایزه را به صورت حضوری دریافت کند. او جوایز دیگری را از جمله جایزهی فروغ فرخزاد (۱۳۵۱)، جایزهی Free Expression از سازمان حقوق بشر نیویورک (۱۳۶۹) و جایزهی واژهی آزاد هلند (۱۳۷۹) را دریافت کرد.
بیماری احمد شاملو در سال آخر عمرش رو به وخامت گذاشت و او سرانجام در هفتادوچهارسالگی، در ۲ مرداد ۱۳۷۹ چشم از جهان فروبست. انجمن قلم سوئد، انجمن قلم آلمان، چند انجمن داخلی و برخی محافل سیاسی پیامهای تسلیتی خود را به مناسبت درگذشت شاملو در این مراسم ارسال داشتند.
از جمله سایر دفترهای شعر شاملو میتوان به بیستوسه (۱۳۳۰)، باغ آینه (۱۳۳۸-۱۳۳۶)، ققنوس در باران (۱۳۴۴-۱۳۴۵)، مرثیههای خاک (۱۳۴۸-۱۳۴۵)، ابراهیم در آتش (۱۳۵۲-۱۳۴۸)، ترانههای کوچک غربت (۱۳۵۶-۱۳۵۹) و مدایح بیصله (۱۳۶۹) اشاره کرد.
شاملو علاوه بر دفاتر شعر، داستان، رمان و فیلمنامههایی از جمله داستان زن پشت در مفرغی (۱۳۲۹)، زیر خیمهی گرگرفتهی شب (۱۳۳۴)، درها و دیوار بزرگ چین (۱۳۵۲) و میراث (۱۳۶۵) را منتشر کرد و شعر و قصههایی از جمله قصهی هفت کلاغون (با نقاشیهای ضیاالدین جاوید، ۱۳۴۷)، دخترای ننهدریا (با نقاشیهای ضیاالدین جاوید، ۱۳۵۷)، دروازهی بخت (با نقاشیهای ابراهیم حقیقی، ۱۳۵۷) و قصهی مردی که لب نداشت (۱۳۷۸) را برای کودکان و نوجوانان به انتشار رساند.