کتاب قصه دخترای ننه دریا

کتاب قصه دخترای ننه دریا سرودهٔ احمد شاملو است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب قصه دخترای ننه دریا 

عموصحرا چند پسر داشت، پسرها لب دریا بودند، چون خاطرخواه دخترهای ننه‌دریا بودند، طفلکی‌ها خسته و مُرده، از سر مزرعه‌شان می‌آمدند دنبال دخترهای ننه‌دریا. دخترهای ننه‌دریا هم اعتقاد داشتند روی زمین دیگر عشق نیست، دیگر مثل قدیم، دلْ عاشق و شیدا نمی‌شود، توی کتاب‌ها هم دیگر این جور چیزها پیدا نمی‌شود... .

قصهٔ منظوم دخترای ننه دریا، قصهٔ دلتنگی پسرهای عمو صحرا برای دخترای ننه دریاست. پسرها هر روز پس از برگشتن از صحرا لب دریا می‌روند و از روزگار پریشان با آن‌ها درددل می‌کنند.

احمد شاملو در دوران نوجوانی علاقهٔ بسیاری به موسیقی داشت اما به خاطر فقر مادی و فرهنگی خانواده جای آن را شوق مطالعه پر کرد. او تحصیلات دبیرستان را نیمه‌کاره رها کرد اما از همان سال‌ها به نوشتن قصه‌های کوتاه، شعر و سردبیری مجلات ادبی پرداخت. سرودن اشعاری مثل قصه دخترای ننه دریا حاصل همین علاقهٔ او به ریتم و موسیقی و شعر است.

خواندن کتاب قصه دخترای ننه دریا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان و نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم. بزرگ‌ترها و شیفتگان آثار احمد شاملو هم از این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب قصه دخترای ننه دریا

شبا شب نیس دیگه، یخدون غمه

عنکبوتای سیا شب تو هوا تار می‌تنه.

دیگه شب مرواری‌دوزون نمی‌شه

آسمون مثل قدیم شب‌ها چراغون نمی‌شه.

غصهٔ کوچک سردی،‌ مث اشک،

جای هر ستاره سوسو می‌زنه؛

سر هر شاخهٔ خشک

از سحر تا دل شب جغده که هوهو می‌زنه.

دلا از غصه سیاس

آخه پس خونهٔ خورشید کجاس؟

قفله ــ وازش می‌کنیم

قهره ــ نازش می‌کنیم

می‌کشیم منتشو

می‌خریم همتشو...

مگه زوره؟ به‌خدا هیچکی به تاریکی شب تن نمی‌ده

موش کورم که می‌گن دشمن نوره،

به تیغ تاریکی گردن نمی‌ده.