دانلود و خرید کتاب صوتی علف شبانه
معرفی کتاب صوتی علف شبانه
کتاب صوتی علف شبانه نوشته پاتریک مودیانو، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبی است. این کتاب درباره رازهایی است که در دفترچه سیاه یک نویسنده دفن شدهاند و حالا با بیرون آمدنشان، دوباره به گذشته سفر میکنیم و به دنیایی پر از ابهام، ترس و تردید قدم میگذاریم.
علف شبانه هم مانند همه آثار دیگر نویسنده، پر است از دنیایی پاریسی و پر از مالیخولیا، خطرات و غافلگیریهایی نامعلوم، فریاد رو به خاموشی عشقهای از دست رفته از زمانهای دور.
نسخه صوتی این اثر را با ترجمه شبنم درویش و صدای زیبا و گرم احسان چریکی میشنویم.
درباره کتاب صوتی علف شبانه
علف شبانه هم مانند آثار دیگر پاتریک مودیانو است؛ او میتواند با یک روایت ساده ذهن مخاطبان را مسحور خود کند و البته به تردید درباره چیستی آنچه در گذشته اتفاق افتاده و ترس از ناپدید یا نابود شدن وادارد.
ژان نویسندهای جوان است که در پاریس پر از خشونت پس از جنگ استقلالطلبی الجزایر، عاشق زنی به اسم دنی میشود. اما دنی زنی مرموز و همیشه در حال فرار که گذشتهای پر از آشفتگی است. نیم قرن بعد ژان را میبینیم که در دفتر سیاه قدیمیاش به دنبال خاطرات آن دوره میگردد و آنها را بازخوانی میکند. او با بازخوانی دفترش، رازهای عجیب زندگیاش را به یاد میآورد؛ او به یاد میآورد که چطور به واسطه دنی شریک جرم افراد ناخوشایندی شد و جرمی از او سر زد.
زمانی که یک کارآگاه مسئول این پرونده شد، تاریکترین رازهای دنی را شنید...
سبک نوشتاری مودیانو در این اثر هم به خوبی مشهود و واضح است. علف شبانه و تمام وقایعش با رویاها و خوابها و واقعیت زندگی درآمیختهاند و در پیچوخم زمان گاهی کم نور و بیرنگ شدهاند. و به راحتی نمیشود آنها را رمزگشایی کرد.
کتاب صوتی علف شبانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به ادبیات داستانی و دوستداران آثار پاتریک مودیانو را به شنیدن کتاب صوتی علف شبانه دعوت میکنیم.
درباره پاتریک مودیانو
پاتریک مودیانو ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۵ در فرانسه به دنیا آمد. او نویسنده و فیلمنامهنویس قرن بیستم میلادی اهل فرانسه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۴ است. مودیانو یکی از چهرههای مهم ادبی فرانسه محسوب میشود که علاوه بر نوبل، جوایز بسیار دیگری مانند جایزه بزرگ آکادمی فرانسه، جایزه گنکور و جایزه دلدوکای فرانسه را هم از آن خود کرده است.
او نویسندهای نوگرا است که رمانهای تاریخی هم مینویسد و اشغال فرانسه به دست آلمان نازی یکی از تمهای کارش است. آکادمی نوبل او را «پروست زمانه» توصیف کرده است.
بسیاری از آثار پاتریک مودیانو به فارسی ترجمه شدند و با استقبال علاقهمندان مواجه شدند. از میان آثار او میتوان به تصادف شبانه، جوانی، ویلای دلگیر، سیرکی که میگذرد و خیابان بوتیکهای خاموش اشاره کرد.
درباره احسان چریکی
احسان چریکی در سال ۱۳۶۵ در گچساران متولد شد. او تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته مطالعات فرانسه در دانشگاه تهران ادامه داد و دورههای گویندگی را نزد استاد بزرگ، نصرالله مدقالچی گذراند.
احسان چریکی در حال حاضر علاوه بر تدریس و ترجمه زبان فرانسه به گویندگی و تولید کتاب صوتی مشغول است. او درباره کارش اینطور میگوید:
«با حوصله پای حرف كتابها مینشينم، با چشم و دست و گوش و شامهام، لمس شان میكنم، كتاب كه به من اجازه داد، میآيم مینشينم پشت ميكروفن، هرچه آهسته به من گفته را به شما هم میگويم.»
بخشی از کتاب صوتی علف شبانه
در کافهتریای خوابگاه دانشجویی، که اغلب به آنجا پناه میبردم، با او آشنا شده بودم. اتاقی در بخش امریکایی گرفته بود، و از خودم میپرسیدم با چه عنوانی، چون او نه دانشجو بود نه امریکایی. از وقتی باهم آشنا شده بودیم خیلی آنجا نماند. نهایتاً ده روز. علاقهای به نوشتن کامل نامخانوادگیاش ندارم، نامی که در اولین ملاقاتمان در دفترچهیادداشت سیاهرنگ نوشته بودم: دَنی. ر.، بخش امریکایی، شماره ۱۵، بلوار جوردان. شاید امروز هم به همین نام خوانده شود ــ بعد همه نامهای دیگر ــ و نمیخواهم توجهی را به او جلب کنم، شاید هنوز جایی زنده باشد. با وجود این اگر نام چاپشدهاش را بخواند شاید یادش بیاید که زمانی به آن نام خوانده میشده و بتوانم از او خبری بگیرم. اما نه، آنقدرها هم خودم را گول نمیزنم.
روز دیدارمان، در دفترچه یادداشت نوشته بودم «دانی». و او خودش با خودنویس من دوباره املای دقیق نامش را نوشته بود «دَنی». بعدها فهمیدم نامش، دَنی، عنوان شعری از نویسندهای بود که در آن وقتها ستایشش میکردم و بعضی اوقات او را در حال خارج شدن از هتل تاران در بلوار سن ژرمن میدیدم. گاهی وقتها تصادفهای عجیبی رخ میدهد.
یکشنبهشبی که بخش امریکایی را ترک کرده بود، از من خواسته بود بروم خوابگاه دانشجویی دنبالش. جلو ورودی با دو کیفدستی مسافرتی منتظرم بود. به من گفت که یک اتاق در هتلی در مونپارناس پیدا کرده. ازش خواستم پیاده برویم. دو کیفدستی، وزنی نداشتند.
از خیابان بزرگ مِن رفتیم. خلوت بود، مثل آن شب، که یکشنبه بود و همان ساعت. دوستی مراکشی از خوابگاه دانشجویی، هتل را به او نشان داده بود، همان کسی که در نخستین دیدارمان در کافهتریا به من معرفی کرده بود، کسی به نام آگاموری.
زمان
۵ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۴۱۶٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۵ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۴۱۶٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
یعنی واقعا کتابی بود که اگر نبود بهتر بود . این ۵ ساعت رو واقعا متاسفم که وقت گذاشتم برای این کتاب. کتابی پر از اسم و آدرس و اطلاعات اضافه که اصلا معلوم نیست چی به چیه. هرچی بیشتر
کتاب خوبیه اگر اهلش باشی!
مودیانو رو دوست دارم بخاطر سبک منحصر به فردش، اینکه همش راجع به گذشته می نویسه و همه چیز مه آلود و گنگ هست و انگار کتابهاش همدیگه رو کامل میکنن. میدونم خیلی ها کتابهاش رو نمی پسندن و نقد
بسیار زیبا بود . واقعا لذت بخش . البته اگر به نوشته های پاتریک مودیانو علاقمند هستید . گویش هم بسیار دلنشین بود
به شدت خسته کننده س
ترجمه بسیار بد. راوی بدتر. انگار داره شعر عاشقانه میخونه!