ابوالفضل زرویی نصرآباد
زندگینامه و معرفی کتابهای ابوالفضل زرویی نصرآباد
ابوالفضل زرویی نصرآباد (Abolfazl Zarooee Nasrabad) پژوهشگر، شاعر و طنزپرداز معاصر، با آثار ماندگار خود در عرصهی ادبیات طنز ایران شناخته میشود. او در طی سالهای فعالیتش، آثار مهمی به ادبیات شعر و متن ایرانی اضافه کرد و این از یاد نرفتنی است. کارنامهی گستردهی او، نشاندهندهی نقش مهمش در گسترش و تأثیرگذاری طنز در فرهنگ عمومی ایران است.
بیوگرافی ابوالفضل زرویی نصرآباد
ابوالفضل زرویی نصرآباد در سال ۱۳۴۸ در تهران متولد شد و در سال ۱۳۹۷، در احمدآباد مستوفی-اسلامشهر دار فانی را وداع گفت.
او دارای مدرک کارشناسیارشد در رشتهی زبان و ادبیات فارسی است و از سال ۱۳۶۸، فعالیتهای فرهنگی و مطبوعاتی خود را آغاز کرده است. همکاری با نشریاتی چون «گلآقا»، «مهر»، «انتخاب»، «همشهری»، «ایرانیان» و «جام جم» بخشی از کارنامهی حرفهای زرویی محسوب میشود.
اصلیت ابوالفضل زرویی نصرآباد به استان یزد و شهرستان تفت و روستای نصرآباد میرسد. او نام مستعار «ملانصرالدین» را برای خود برگزید و در مطبوعات با عناوین دیگری نیز فعالیت میکرد، از جمله: «چغندر میرزا»، «ننه قمر»، «کلثوم ننه»، «آمیز ممتقی»، «میرزا یحیی»، «عبدل»، و «توضیح: نامبرده».
فعالیتها و امور اجرایی
ابوالفضل زرویی نصرآباد علاوه بر نوشتن و پژوهش، در عرصههای اجرایی مرتبط با طنز نیز فعالیتهای چشمگیری داشت. او از سال ۱۳۶۹ معاون سردبیر و سپس سردبیر نشریهی گلآقا بود و یک سال دبیر سرویس طنز روزنامهی همشهری شد. همچنین بنیانگذار نخستین جشنوارهی طنز دانشجویی در سراسر کشور بود و از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳، دفتر طنز حوزهی هنری را پایهگذاری و مدیریت کرد. همچنین در داوری جشنوارههای مختلف مطبوعات و دانشجویی فعالیت داشت.
ابوالفضل زرویی نصرآباد به تدریس در دانشگاه آزاد، نویسندگی برای رادیو و برگزاری نشستهای تخصصی در حوزهی طنز نیز پرداخته است. این فعالیتها بخشی از کارنامهی اجرایی او هستند که نشاندهندهی تأثیر گستردهاش در عرصهی طنز و فرهنگ عمومی کشور است.
مروری بر کتابها و آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد
او در حوزهی ادبیات طنز کلاسیک ایران به بررسی آثار شاعران نامآشنا و کمتر شناختهشده از دوران صفویه تا قاجاریه پرداخته است. نتیجهی این پژوهش، مجموعهای ۸ جلدی است که «نشر نیستان» آن را منتشر کرده است. در این پژوهش، خانم «نسیم عرب امیری» نیز مشارکت داشتهاند. در هر کتاب، علاوه بر آثار طنز شعرا، یک واژهنامهای در آخر کتاب برای فهم بهتر معانی و کلمات گنجانده شده است. نوشتن مقدمه برای این مجموعه یکی از آخرین مکتوبات زرویی نصرآباد در زمان حیاتش است.
آثار «عبدالرحمن جامی، انوری ابیوردی، حکیم سوری، فوقالدین یزدی، ابواسحاق حلاج شیرازی و شهاب ترشیزی» در این مجموعه جمعآوری و مورد پژوهش قرار گرفته است.
از کتابهای «ابوالفضل زرویی نصرآباد» که به نثر و سبک ادبیات گذشته نوشته شده است، اثری است با عنوان «خاطرات حسنعلی خان مستوفی». این اثر با دو شخصیت از بُن خیالی شکل میگیرد که یکی از آنها حسنعلیخان مستوفی و دیگری میرزا حسین پیشکار است.
همانطور که از اسمهای شخصیتهای کتاب پیداست، ادبیات آن به سبک ادبیات دورهی «قاجار» است و البته یکی از شاخصههای طنز در این کتاب به جز خود روایت و فرازوفرود قصه، استفادهی نویسنده از اصطلاحات و ترکیبات فارسی جدید در لابهلای ادبیات قاجاری است.
این دو شخصیت کاملاً خیالی که شبیه مردم دوران قاجار حرف میزنند و در جاهایی از کتاب هم بهوضوح فانتزی به نظر میرسند، اما میتوان رنگ و رُخ حقیقتِ تاریخ را نیز در بین مناسباتشان دید. نثر اثر و شیرینسخنی نویسنده از این کتاب یک اثر خوشخوان ساخته است.
اثر دیگری از نویسنده که بهنوعی یک اثر پژوهشی هم محسوب میشود، کتابی است با عنوان «حدیث قند». این کتاب یک مواجهه است با معانیِ نامآشنایی که در ظاهر در یک سبد هستند و در اصل نباید باشند و نیستند. «ابوالفضل زرویی نصرآباد» در حدیث قند، به تعریف «طنز» میپردازد و تفاوتهای معنایی و ساختاری طنز را با «هجو» و «هزل» و «فکاهه» بر میشمارد.
در این اثر بهاجمال از تاریخ طنز در ایران و طنزپردازان بزرگ سخن میرود و برخی پرسشهای مخاطبین در طول ایام، راجع به طنزپردازی و خنده آفرینی را پاسخ دهد. او در این کتاب از حافظ نیز سخن گفته است و به طنز حافظ نیز گریزی زده است.
ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند مشتاقم، از برای خدا، یک شکر بخند (حافظ)
اثر دیگری از زرویی نصرآباد که در اردیبهشتماه سال ۱۳۹۰، برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران توسط «انتشارات نیستان هنر» منتشر شد، کتابی است با عنوان «رفوزهها». این اثر یک مجموعهی نسبتاً کاملی است از شعرهای دو دهه فعالیت شاعر که در یکجا جمع شده و با این عنوان - که خود طنزی در بر دارد - منتشر گردیده است.
در این کتاب، حتی از یکی دو جلد دیگر از آثار شاعر هم جمع شده و در کنار برخی از آثار چاپ نشده (نه در مطبوعات و نه در دیگر کتابهایشان) به چاپ رسیده است.
یکی از شعرهای این دفتر:
بنده شاعری هزارپیشهام
رفته تا فراخنای تنگ شعر
ریشهام
بعد از این که آب حیرت از سرم گذشت،
شد هزارتوی شعرم اندکی،
آبکی!
***
من کنار بغض سبز گربهها لمیدهام
از نگاه عنکبوت
شعلهی غرور چنجه را چشیدهام
گر نداری ای عمو، به گفتههای من، یقین
دفتر سرودههای بنده را بیا ببین!
«غلاغه به خونهاش نرسید» یکی دیگر از آثار نثرِ زرویی نصرآیاد است. این اثر ۵۶ افسانهی دنیای امروز است. افسانههایی که به زبان طنز و با هشدارها و گوشزدهای شیرین، مخاطب را به دنبال خود میکشد.
تسلط نویسنده به مباحث افسانههای کهن، متلها و مثلها و روایات، کمک بسیاری برای نوشتن این «نقیضهها» بوده است. افسانههای جدیدی که نویسنده ساخته است و پارودیای بر برخی از افسانههای جهان است، حرفش را میزند و خنده را هم بر لبِ مخاطبش میآورد.
در این افسانهها اینترنت وجود دارد، شترمرغها پرواز میکنند و البته «جعبه سیاه» دارند، شاهزادهای که هم شاهزاده است و هم قاچاق کالا میکند... افسانههای این کتاب همه ایرانی نیستند و نویسنده به سراغ نقیضهنویسی بر افسانههای آشنای جهان هم رفته است. نام اثر یادآور این است که هرچه قصه هست اگر بخوانیم، باز هم قصه هست برای گفتن و خواندن.
اثر دیگری از این محقق، شاعر و نویسنده که در زمرهی آثار پژوهشی ماندگار در ادبیات ایران قرار میگیرد، کتابی است با نام «خر پژوهی». در این اثر نویسنده با دسترسی به منابع مختلف در متون و اشعار قدمایی تا معاصر، به «خر» پرداخته است. خر بهعنوان حیوان چهارپایِ آشنایی که در طول اعصار و در عرض حضار معانی و کاربردهای فراوانی داشته است و در طنز بسیار از او کار کشیدهاند. سرفصلها و عناوین برخی از بخشهای این کتاب چنین است: «خر در ادبیات کهن ایران، خر در افسانههای ملل مختلف، خر در ادیان و کتب آسمانی، خر در یونان باستان و عصر رنسانس، نقش خر در تبادل فرهنگی میان ملل مختلف»
«با معرفتهای عالم» مجموعه اشعاری از «ابوالفضل زرویی نصرآباد» است. اما این مجموعه توسط مؤسسهی «آوای باربد» بهصورت صوتی با صدای خود شاعر و آهنگسازی «محمد سالاروند» منتشر شد و در بستهبندی این کتاب صوتی (که در زمان انتشار، کتابهای صوتی چندان بابِ روز نبودند) اشعار بهصورت یک کتابچه گنجانده شده بودند. شنیدن صدای شاعر به هنگام خواندن اشعارش همیشه درستترین خوانش است و شیرینیِ خودش را دارد.
نقدی بر آثار
«ابوالفضل زرویی نصرآباد» هم در وادی شعر و هم در عرصهی متن، همیشه سعی کرده است که نگاه اجتماعی داشته باشد و از قابلیت «نقد» در طنز استفاده کند. البته که او و استادش «کیومرث صابری فومنی» بهگونهای از طنز قلم میزدند که نقد اجتماعی و سیاسی در معتدلترین حال خود باشد. این طنز در سالهای اول انقلاب، کار بزرگی بود و هیچکس نیست که در آن سالها خواندن بلد باشد و «گلآقا» نخوانده باشد و یا آن را از یاد برده باشد. «یک دهان دارم دو تا دندان لق، میزنم تا میتوانم حرف حق» شعار مجله بود و افرادی مثل زرویی نصرآباد و صابری فومنی، بهواقع آن را سرلوحه داشتند و برای آن سالها بسیار قدمهای بزرگی برداشتند.