دانلود و خرید کتاب صوتی نفرین پنگوئنینه
معرفی کتاب صوتی نفرین پنگوئنینه
کتاب صوتی نفرین پنگوئنینه نوشتهی آلن وودرو و ترجمه طناز مغازهای داستانی ترسناک و خندهدار است. کتاب نفرین پنگوئنینه دربارهی مردی است که شغلش دلالی حیوانات باغوحش است.
درباره کتاب نفرین پنگوئنینه
کتاب نفرین پنگوئنینه یک داستان جذاب ترسناک است که این توانایی را دارد که شما را به خنده بیندازد و البته به فکر فرو ببرد. داستان کتاب نفرین پنگوئنینه داستان مردی است که حسابی به حیوانات حساسیت دارد. او همیشه وقتی دور و بر حیوانها است، عطسه میکند و همیشه باید دستمالش همراهش باشد. اما از قضای روزگار شغلش هم دلالی حیوانات باغوحش است! شما را به خدا تا به حال چنین چیز مسخرهای شنیده بودید؟
خلاصه، همهی ماجرا از آنجا شروع میشود که او برای خریدن پنگوئنها به باغوحش سنت آوز میرود. چهارده پنگوئن در آن باغ وحش با چشمهای زرد و آزاردهنده به او خیره میشوند و همهچیز آغاز میشود...
شنیدن کتاب نفرین پنگوئنینه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر اهل خواندن داستانهای پر ماجرا و ترسناک هستید، کتاب نفرین پنگوئنینه را بخوانید. اگر نوجوانی را میشناسید که از خواندن داستانهای ترسناک لذت میبرد، کتاب نفرین پنگوئنینه را به او هدیه دهید.
بخشی از کتاب صوتی نفرین پنگوئنینه
صدای شیپوری در فضا بلند شد و چندین سنگ از کمانهایی که تقریباً بالای همهی خانهها قرار داشت، به سمت آسمان پر کشیدند. بولت که انتظار داشت سنگهای کوچک و بزرگ به او برخورد کند، از ترس خودش را جمع کرد؛ تا اینکه متوجه شد از کمانها ماهی پرتاب شده است.
میلیونها ماهی به حالت کمان اعجابانگیز و زیبایی در حال پرواز بودند. آنها آسمان را با بدنهای خاکستریشان ابری کردند و بعد روی زمین افتادند و همهجا پخش شدند؛ در خیابان، روی نیمکتها، روی ساختمانها، روی سکو و همینطور روی مردم. دو تا ماهی روی سر بولت افتاد و نزدیک بود نوک کاغذی او را از روی صورتش تکان دهد.
بلازندا از بالای سکو فریاد زد: «ما ماهیها رو برای بزرگداشت خاطرهی نبرد بزرگ به هوا پرتاب کردیم.» جمعیت با تشویق و فریاد منفجر شد.
بوی ماهی مرده از زمین بلند شد. تکههای ماهی بین موهای بولت گیر کرده بودند. او تکههای مرطوب را بیرون کشید و آنها را در دهانش انداخت.
شکمش قنج میرفت که بیشتر بخورد. با خودش فکر کرد که اگر شروع به بالاکشیدن لاشهی ماهیها کند، ممکن است مردم به او مشکوک شوند؛ بنابراین با خودش مبارزه کرد تا روی زانو ننشیند و آنها را نخورد.
جمعیت ساکت بود. هیچکس تکان نمیخورد. آنها منتظر چیزی بودند.
بلازندا به وسط جمعیت اشاره کرد. مردم که انگشت او را دنبال میکردند، برگشتند.
سه نفر به سکو نزدیک شدند. روستاییها کنار رفتند تا به آنها اجازهی عبور بدهند. بولت حدس زد دو تا از آنها زندانبان باشند؛ چراکه لباسهای تیرهی مشکی و کلاههایی پوشیده بودند که روی آنها نوشته شده بود ما زندانبان هستیم. نفر سوم دختری بود که لباسهای پاره به تن داشت و ظاهرش کمی شبیه پنگوئنها بود.
زمان
۸ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۴۹۴٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۸ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۴۹۴٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
کتابی جالب (گرگینه پنگوئنی!) و خواندنی که گویندگی گرم جناب آقای خسروی واقعا شنیدنیش کرده بود. صدای گوینده به شخصه خیلی به دلم نشست ارزش خرید رو داشت
ای کاش ارزون تر بود من نمونه رو گوش دادم عالییییی بود همین طور عاشقش شدم💖
می شه ارزون تر بزارید کتا خیلب گرونن😬😕 خوب ما هم می خونیم
خوب بود از صدای گوینده خوشم اومد ارزش خوندن داره اما از ترجمه خوشم نیامد و قیمت خیلی زیاد بود و همینطور خیلی هم فصل ها زیاد بود اما در کل خوب بود
کسی میتونه بگه قسمت نشان گذاری شده ها کجاست¿
خیلی قشنگ و جذاب بود.اصلا ترسناک نبود اما ماجراجویی و هیجان انگیز بود.
من این کتاب را قبلا خواندم و کتاب خوبی بود و از تاقچه خواهش میکنم کتاب های صوتی را به صورت کتبی هم بگذارد🙏🏼
اولا که خود کتاب یه کتاب متوسط رو به پایین هست انتظارات بیشتری داشتم ترجمه افتضاح و تنها چیزی که باعث شده من به کتاب دو ستاره بدم صدای گوینده بود واقعا گوینده کارش حرف نداشت اما با این ترجمه
جالبه حتما گوش کنید.👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧
خیلی خوب بود