کتاب معجون سحرآمیز در کارخانهی متروک
معرفی کتاب معجون سحرآمیز در کارخانهی متروک
معجون سحرآمیز در کارخانهی متروک نوشته تینا جمالی داستانی فانتزی و خیالی برای نوجوانان عاشق دنیاهای شگفتانگیز و پرهیجان است.
خواندن معجون سحرآمیز در کارخانه متروک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این داستان برای نوجوانان عاشق داستانهای فانتزی نوشته شده است.
خلاصه کتاب معجون سحرآمیز در کارخانه متروک
تولد هلیا روز عجیبوغریبی است. هدیه تولدش اما از آن هم عجیبوغریبتر است. کتابی که او را به آرزوهایش میرساند و پُر از رمز و رازهایی است که باید کشف شوند، این کتاب هلیا را به دنیای شگفتانگیز موشها میبرد، به دنیایی دور از خانهاش، به دنیای یک موش فاضلاب بازیگوش به اسم پوریل. اما تنها کسانی که میتوانند به او کمک کند به خانه برگردد، پیربابا و آدمبیریختانِ غولصفتان هستند.
جملاتی از کتاب معجون سحرآمیز در کارخانه متروک
همهجا ساکت بود. هلیا یخ کرده بود. نمیتوانست چیزی بگوید. فقط این سؤال در ذهنش بود: «از کجا فهمیده؟ حتی اسم نگین رو هم میدونه. از کجا آخه؟» مادر شانههای هلیا را محکم به عقب و جلو تکان داد و گفت: «با اون دختره کجا رفتی؟ تو که زیاد نمیشناختی این دختره رو ... چرا باهاش بیرون رفتی؟ اگه یه بلایی سرت میاومد من چه خاکی تو سرم میریختم؟ ها؟ ها؟» دو کلمهی آخر را که میگفت، کم مانده بود سقف پایین بیاید. آنقدر دهانش را باز کرده بود که میتوانست هلیا را درسته قورت بدهد. هلیا دست و پایش را گم کرده بود. لبهایش میلرزیدند و به تِته پِته افتاده بود:
- من ... ن ... ن ... رفتم ... یه کتاب ... بِ ...بِ ... خَ ... رم
حجم
۷۲۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۷۲۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
نظرات کاربران
کتابی جذاب و هیجانی بود
لطفا در طاقچه بی نهایت بذارید
من این کتاب رو انلاین نخوندم و کتاب رو خریدم این کتاب محشره این کتاب رو به دختران توصیه میکنم خصوصا دخترانی که زود گول میخورند😍
عالی
عالیییییییی بود
🎈عالییی🎈
هلیا در روز تولدش به کتابخانه ایی می رود و به فروشنده کتاب فروشی میگوید کتابی میخواهم که تمام آرزوهامو براورده کنه،کتاب فروش هم یک کتاب با جلد سبز به هلیا میدهد. وقتی هلیا به خانه اش میرسد میبیند هیچ
عالی توصیه میکنم
من تازه کتاب رو شروع کردم فوق العاده شروع خوبی داره شخصیت اصلی کتاب (هلیا ) خیلی بامزه اس
عالی بود