
دانلود و خرید کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان
معرفی کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان
کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان نوشتهی برتولت برشت و با ترجمهی مهدی زمانیان، یکی از نمایشنامههای برجستهی قرن بیستم است که بهوسیلهی گروهی از گویندگان اجرا شده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است. این اثر در قالب نمایشنامه و با محوریت مفاهیم اخلاق، فقر و تناقضهای اجتماعی، داستان زنی به نام شنته را روایت میکند که در ایالت سچوان چین زندگی میکند. شخصیتهای متعددی از جمله وانگ آبفروش، سه تن از خدایان، یانگ سون خلبان بیکار و دیگر اهالی شهر در این نمایشنامه حضور دارند و هرکدام نقشی در پیشبرد داستان و نمایش تضادهای اخلاقی جامعه ایفا میکنند. کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان با گویندگی گروهی از هنرمندان، فضایی شنیداری و نمایشی را برای مخاطبان فراهم کرده است. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زن خوب ایالت سچوان
کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان، نوشتهی برتولت برشت، اثری در ژانر نمایشنامه است که به بررسی مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در بستری داستانی میپردازد. برشت در این نمایشنامه، جامعهای را به تصویر کشیده که در آن فقر، بیعدالتی و خودخواهی بر روابط انسانی سایه افکنده است. داستان حول محور شنته، زنی فقیر و مهربان، شکل میگیرد که با ورود سه خدای آسمانی به شهر، زندگیاش دستخوش تغییر میشود. خدایان برای یافتن انسانهای نیکوکار به زمین آمدهاند و شنته تنها کسی است که حاضر میشود به آنها پناه دهد. این انتخاب، آغاز چالشهای اخلاقی و معیشتی برای اوست. ساختار کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان بهصورت صحنههای نمایشی و گفتوگوهای زنده میان شخصیتهاست که هرکدام نمایندهی بخشی از جامعه و دغدغههای آن هستند. برشت با بهرهگیری از طنز تلخ و موقعیتهای متضاد، مخاطب را به تأمل دربارهی امکان نیکوکاری در جهانی پر از نیاز و بیرحمی دعوت کرده است.
خلاصه کتاب زن خوب ایالت سچوان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان با ورود سه خدای آسمانی به شهری فقیر آغاز میشود. آنها بهدنبال یافتن انسانهای نیکوکار هستند تا ثابت کنند هنوز میتوان در جهان بدیها، خوبی را حفظ کرد. وانگ آبفروش، که از فقر و بیعدالتی شهر رنج میبرد، تلاش میکند برای خدایان جایی برای اقامت پیدا کند اما هیچکس حاضر به پذیرش آنها نیست، جز شنته، زنی فقیر که با وجود مشکلات مالی، خانهی کوچک خود را در اختیار خدایان میگذارد. خدایان در پاسخ به مهربانی او، مبلغی پول به شنته میدهند تا بتواند زندگی بهتری بسازد. شنته با این پول مغازهای میخرد و تلاش میکند به دیگران کمک کند، اما بهزودی با موجی از سوءاستفاده، توقعات بیپایان و فشارهای اقتصادی روبهرو میشود. برای حفظ خود و مغازهاش، شنته مجبور میشود نقش پسرعمویی خیالی به نام شویتا را بازی کند تا بتواند در برابر زیادهخواهی اطرافیان مقاومت کند. این دوگانگی شخصیتی، او را میان نیکوکاری و واقعیتهای تلخ جامعه گرفتار میکند. در طول داستان، شنته با عشق، فقر، خیانت و قضاوتهای اجتماعی دستوپنجه نرم میکند و در نهایت، پرسش اصلی نمایشنامه دربارهی امکان نیکماندن در جهانی بیرحم بیپاسخ میماند.
چرا باید کتاب زن خوب ایالت سچوان را بشنویم؟
کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان با روایت داستانی چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، به بررسی تضاد میان نیکوکاری و بقا در شرایط دشوار اجتماعی میپردازد. این اثر نهتنها تصویری از جامعهای گرفتار فقر و بیعدالتی ارائه میدهد، بلکه با طرح پرسشهایی بنیادین دربارهی اخلاق، مسئولیت فردی و جمعی، و مرزهای نیکی، مخاطب را به اندیشیدن و بازنگری در ارزشهای خود دعوت کرده است. شنیدن این کتاب فرصتی برای تجربهی یک نمایشنامهی کلاسیک با اجرای صوتی و زنده است که فضای نمایشی را بهخوبی منتقل میکند و امکان همذاتپنداری با شخصیتها را فراهم میآورد. همچنین، مواجهه با موقعیتهای پیچیده و انتخابهای دشوار شنته، شنونده را با واقعیتهای تلخ و گاه طنزآمیز زندگی روبهرو میسازد.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان به علاقهمندان نمایشنامه، دوستداران ادبیات اجتماعی و کسانی که دغدغهی مسائل اخلاقی، فقر و عدالت اجتماعی دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای دانشجویان رشتههای هنر، تئاتر و علوم انسانی که به تحلیل آثار نمایشی و مفاهیم فلسفی علاقهمندند، مناسب است.
بخشی از کتاب زن خوب ایالت سچوان
«من اینجا در مرکز ایالت سچوان آب میفروشم. کار پرزحمتی است. اگر آب کم باشد، مجبور میشوم برای آوردن آن راه درازی را طی کنم و اگر زیاد باشد، بازارم کساد میشود. اما به هر صورت، فقر عجیبی بر سراسر ایالت ما حکومت میکند. عقیدهٔ عموم بر این است که دیگر فقط خدایان میتوانند به ما کمک کنند. خوشبختانه از حشمداری که مدام در حال سفر است، شنیدهام که چند تن از خدایان عالیمقام در راهاند و اینجا در سچوان هم میتوان انتظارشان را داشت. ظاهراً آسمان هم از فریاد شکوهٔ ستمدیدگان به ستوه آمده است. الان سه روز است که علیالخصوص نزدیکهای غروب، اینجا جلوی دروازه به انتظار میایستم تا اولین کسی باشم که به آنها خوشآمد میگوید. بعد از ورود آنها به شهر، مسلماً چنین فرصتی نصیبم نخواهد شد، زیرا اشخاص معتبری آنها را احاطه خواهند کرد و آنها سخت گرفتار خواهند شد. امیدوارم که آنها را بشناسم. معلوم نیست که دستهجمعی بیابند. شاید تکتک بیایند که جلب توجه نکنند...»
زمان
۳ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۲۲۲٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۲۲۲٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد