دانلود و خرید کتاب صوتی شهریار
معرفی کتاب صوتی شهریار
کتاب صوتی شهریار نوشتهٔ نیکولو ماکیاولی و ترجمهٔ محمود محمود و با صدای تایماز رضوانی و مهدی صفری است و آوانامه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی شهریار
نیکولو ماکیاولی در فرهنگ سیاسی بهعنوان چهرهای نکوهش شده، ستاینده قدرت و طرفدار رذایل اخلاقی حاکمان شناخته شده است، شهرت او به عنوان یک نظریهپرداز سیاسی از زمان انتشار کتاب شگفت او «شهریار» جهانگیر شده و در ایران نیز آثار او خوانندگانی بسیار داشته است، او کیست و این همه نام و بدنامی از کجا ریشه میگیرد. تلاش میکنیم در گذری بر زندگی او به بررسی اندیشههایش نیز بپردازیم تا پرتوی به چهره او انداخته شود.
شهرت اصلی ماکیاولی بهعنوان مبلغ و مدافع سیاست قدرت، تا به امروز در جهان سیاست و تاریخ پابرجا مانده است، آثار سیاسی او از طرف برخی منتقدان با عنوان توجیهگر منافع دارندگان قدرت و توجیه استفاده از هر وسیله برای رسیدن به هدف شناسانده شده است، اما علیرغم اینگونه برداشتها هنوز اندیشههای او روزآمد و تازه است و با گذشت نزدیک پنج قرن از دوران او، اندیشههای سیاسی او مورد توجه کسانی است که با سیاست درگیرند یا خود را نظریهپرداز سیاسی میدانند.
شاید در میان اصطلاحات سیاسی، واژهای بدنامتر از «ماکیاولیسم» دیده نشود، فراگیری این اصطلاح پس از آنکه فرانسویان آن را برساختند و اطلاق آن به هر آنچه معنای فریبکاری، عدم پایبندی به اصول اخلاقی در زندگی سیاسی و نیرنگبازی میدهد باعث شد تا این واژه مطلقیت فرصتطلبی و بهرهجویی یکسویه از قدرت را در طی چند سده در اختیار خود بگیرد. بنیاد چنین اندیشهای همان رهنمودهایی است که ماکیاولی در «شهریار» به جویندگان قدرت میدهد.
ماکیاولی به جد بر این باور بود که نیرنگبازی و فریب در بازیهای قدرت، اصلی ناگزیر و ضروری است و بهخاطر بیان گستاخانه چنین نظریهای از وقتی دستنویس اثرش پراکنده شد در زیر بار سنگینترین اتهامات و ناسزاها قرار گرفت و نام وی همسو با نام شیطان شد، اما با این وجود نمیتوان جایگاه رفیع او را در تاریخ اندیشه سیاسی از نظر دور داشت، او را از کسانی میدانند که درهمشکنی اندیشه بسته قرون وسطایی و فرا کشیدن آن به قلمرو تفکر مدرن نقشی به غایت مهم داشته است. گروهی را باور بر این است، که اصطلاح nickold که در زبان انگلیسی عامیانه به معنای شیطان میآید، از نام نخست او نیکولو گرفته شده است. اگرچه شاید مهمترین اثر ماکیاولی «گفتارها» ی او باشد، اما «شهریار» است که نام وی را عالمگیر کرده است، این اثر در زمان خود ماکیاولی منتشر نشد، ولی پس از مرگ او و پس از انتشار در مدت پنج سال بیستوپنج بار چاپ مکرر شد. اگر به ارفاق به داوری درباره اثر او بپردازیم باید بگوییم که او «شهریار» را به قصد انتشار برای عامه مردم ننوشته بود، او تنها میخواست در دل فرمانروایان فلورانس به هر حیله راهی بجوید. در این اثر او بیپروا بسیاری از رذایل اخلاقی را میستاید و کاربرد آنها را برای فرمانروا حیاتی میداند، و این از یک سیاستمدار نامبردار بسیار بعید مینماید.
اگرچه «شهریار» اثری بدنام بود، اما از آغاز قرن نوزدهم نگاهی نو به آن به عنوان اثری کلاسیک در سیاست و نقد منصفانه اندیشههای درج شده در آن باعث شد تا جایگاه ماکیاولی در علم سیاست رفیعتر شود، اگرچه «شهریار» پس از انتشار چه در ایتالیا و یا در دیگر کشورها جزو «کتابهای ضاله» به حساب آمد.
در ۱۵۵۹ پاپ خواندن آن را بر مؤمنان مسیحی ممنوع کرد، مفتشان عقاید، دستور دادند تا تمام آثار ماکیاولی را نابود کنند و شورای «ترنت» که از ۱۵۴۵ تا ۱۵۶۳ برای دفاع از کلیسای کاتولیک در برابر مخالفان و خردهگیران برگزار شد، این حکم را تأیید کرد. اما تنها در ایتالیا این برخورد با اندیشههای او صورت نگرفت، در ۱۵۷۲ قتلعام دهشتناک «سنبارتولومه» در فرانسه روی داد، نویسندگان پروتستان آن را «خدعه نوع فلورانس» به الهام از کتاب «شهریار» خواندند. بدینسان با آغاز قرن هفدهم، همه فرقههای دینی و سیاسی، ماکیاولی را یکی از منفورترین چهرههای تاریخ اروپا دانستند.
اما پیدایی اندیشه ناسیونالیستی و رهایی مردم اروپا از قید تعصبات مذهبی از قرن هجدهم و معیارهایی که انقلاب کبیر فرانسه پدید آورده بود باعث شد تا اندیشههای ماکیاولی دیگربار به محک داوری نهاده شود، کمکم از سختگیریها کاسته شد و به این باور رسیدند که او در بسیاری از مواضع سخنانی به ناحق نگفته است و بالاخره در قرن نوزدهم او را در زمره متفکران بزرگ سیاسی غرب به حساب آوردند. دلیل عمده چنین نگرشی آنست که او خود را از پیشداوریهای اخلاقی قرون وسطایی درباره رفتار سیاسی رها کرده و با جسارتی یگانه به واقعیات رفتار و زندگی سیاسی نگریسته و آنچه را برای نگاهداشت قدرت لازم است با چشم باز دیده و بدون ترس و ریاکاری باز گفته است. سیاستشناسان عصر جدید، ماکیاولی را نخستین کاوشگر ماهیت قدرت و پیشرو اندیشه علمی در این زمینه میشناسند، او به جای نگریستن بر صحنه سیاست به کاوش در اعماق آن پرداخت و پرده از نهانکاری سیاسی به کنار زد. یکی از مهمترین نکات ارزشمند در «شهریار» بخش پایانی آن در ستایش از وطن و مردم است، لحن پرشور و حماسی در این بخش از اثر که آن را کاملا از بسیاری بخشهای ملالآور کتاب «شهریار» مجزا میکند، مدتها باعث رواج این شایعه شد که این بخشی افزوده بر کتاب و از آنِ ماکیاولی نیست، ولی امروز دیگر شکی در این باره نیست.
هنگامی که ایتالیا در نیمه دوم قرن نوزدهم به کوشش در راه یگانگی ملی برخاست، آثار ماکیاولی از قید به در آمد و خود او را تا پایه قدیس بر کشیدند و در ۱۸۶۹ میلادی چهارصدمین سال تولد او را جشن گرفتند و لوحهای با این نوشته بر فراز گورش برافراشتند: «نامی چنین بزرگ را هیچ ستایشی بس نیست.»
چرا ماکیاولی و اندیشههای او تا این حد مورد توجه بوده است، بهدرستی که او فرزند روزگار خود و اندیشههایش بازتابی از آن بود. در بررسی نوشتههایش، میتوان دریافت که در پس آموزشهای سیاسی و مسایلی که در پیرامون رابطه اخلاق و سیاست مطرح میکند، بینشی عمیقتر و نیرومندتر وجود دارد که برای نخستین بار عمل و رفتار سیاسی را در پهنه واقعیت و نمود آن بیپرده و صریح مینگرد و میخواهد آن را همانگونه که هست در برابر دیدگان همه قرار دهد.
اگر یکی از دستآوردهای دوران نوزایی فرهنگی (رنسانس) ایتالیا در نقاشی نمود یافت و آن نمایش اشیاء در چشمانداز واقعی آنهاست. ماکیاولی نیز نقاب ریا از چهره رفتار بشری به کنار زد و چهره کریه قدرت را برملا نمود، کاری البته خطرناک که بسیاری از ریاکاران را برمیانگیخت که چرا فردی چنین پردهدری میکند.
ماکیاولی تصویرگر دقیق دوران خویش است، دورانی که سرزمین او گرفتار بازیهای سیاسی و نبرد قدرت میان پاپها و پادشاهان و جمهوریهای کوچک محلی است، نبردی که هدف آن تنها گسترش حوزه قدرت است و در آن پاپهای جنگاوری چون یولیوس و الکساندر نیز چیزی کم از فرمانروایان غیرروحانی ندارند، اما شگفت آنکه قهرمان دلخواه ماکیاولی، سزار بورژیا، فرزند حرامزاده پاپ الکساندر؛ مردی است که در نیرنگ و بهکارگیری رذیلانهترین شگردهای قدرت، دارای توانایی بیمانندی است، اگرچه روزگار به کام او نمیگردد.
اهمیت کتاب شهریار در این است که ماکیاولی اگرچه واضع یا نظریهپرداز ملتباوری (ناسیونالیسم) نیست، ولی او شبحی از این اندیشه را دید و از آن اگرچه مبهم سخن گفت، اما آنچه را به روشنی باز گشود، کاربرد واقعگرایانه قدرت از یک مرکز بود، یعنی شیوهای که یکپارچگی ملی با آن قابل دستیابی است. به واقع ماکیاولی دستور نامهای سیاسی نه تنها برای روزگار خود، که برای همه روزگاران بعد از خود نگاشت. کتاب او را میتوان دستورنامه قدرت دانست.
شهریار راهجویی کلی به سیاست است و طبیعی است که در چنین رهیافتی رابطه اخلاق و سیاست مطرح شود و این پرسش همیشگی که رفتار سیاسی میتواند اخلاقی باشد یا با بیرحمی به واقعیت تکیه زند. شهریار با بیرحمی جانب واقعگرایی را میگیرد و میانهای با آرمانخواهی سیاسی ندارد، به این جهت ماکیاولی را پیشرو اندیشه سیاسی نوین میدانند، ماکیاولی در اثرش به ماهیت قدرت مینگرد و نوع کاربرد آن را در عمل، ابزار دستیابی و نگاهداشت آن را آموزش میدهد و به همین دلیل وی از پیشروان اندیشه عملی و واقعنگری مدرن محسوب میشود.
اما شهریار علیرغم اهمیت آن در سیاست مدرن، برکشیدهای از کتاب بزرگتر و مهمتر وی، یعنی گفتارهاست، در گفتارها ماکیاولی اندیشههای اصلی خویش درباره نظام سیاسی را، که بنیادش بر جمهوریخواهی است و فلسفه تاریخ خویش را شرح میدهد. مهمترین اندیشههای ماکیاولی در کتابِ گفتارها عبارتند از: اول، برتری جمهوری مردمسالار بر هر شکل دیگری از دولت؛ دوم، اتکاء هر نوع رژیم، حتی رژیمهای استبدادی و دیکتاتوری، به رضایت مردم؛ سوم، همبستگی ارگانیک دولت و یکپارچگی آن؛ چهارم، نقش پررنگ رهبری که ماکیاولی از آن به عنوان «نقش قانونگذار» یاد میکند در ایجاد آن همبستگی و ماندگاری؛ پنجم، اصل نیروی نظامی برای حفاظت و نگهداری دولت و نیاز به پایگاه مردمی برای آن، ماکیاولی بر این باور بود که جنگ مایه سلامت دولت است؛ ششم، بهکارگیری دینی ملی در خدمتِ دولت و انتخاب یک دین به دلیل اهمیت مابعدالطبیعی آن در قدرت اسطورهای برای وحدت مردم و استحکام روحی آنان؛ هفتم، نیاز به ماندگاری یک دولت و در صورت نیاز دست زدن به کارهای بیرحمانه هرگاه که ضرورت داشته باشد و خودداری از تردید و دودلی در انجام این امور؛ هشتم، اندیشه فراز و فرود تمدنها که با تباهی و رسوخ فساد در یکی، دیگری توان میگیرد و سر بر میکشد.
در واقع آنچه در شهریار به اجمال گفته میشود، در گفتارها گسترش یافته و شاخ و برگ میگیرد. لرد اکتن، کتاب شهریار را گزارشگر تمام تاریخ بعد از خود میخواند، زیرا این کتاب دستورنامهای است که هر دولتی پس از ماکیاولی خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته آن را در عمل بهکار میگیرد.
شنیدن کتاب صوتی شهریار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به تمام علاقهمندان به علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی شهریار
«اینک به موضوع دوم کتاب وارد میشویم که مربوط به شهریاران انتخابی است. بدین قسم که اهالی کشوری یکی از مبرزترین و معروفترین اهالی را نه از راه جنایت و نه از طریق شورش و عصیان بلکه از راه مسالمت و به میل خودشان به پادشاهی برمیگزینند. این را میتوان شهریاری انتخابی نامید و رسیدن به این جایگاه منحصر به داشتن بخت و اقبال و یا لیاقت شخصی نیست بلکه چنین مردی باید دارای هوش و ذکاوت فطری و مهارت خاصی باشد و شیوه رسیدن به این مقام نیز یا باید از راه گزینش توده مردم باشد و یا بهوسیله انتخاب اعیان و نجبای مملکت، زیرا در هر شهر و کشوری دو روح متباین وجود دارد و منشاء آنها نیز اینجاست که توده مردم میل ندارند زیر دستاندازیها و فشار نجبا و اعیان و اشراف قرار گیرند، از طرف دیگر نجبای مملکت مدام مایلند توده جماعت و مردم را در تحت اوامر خود داشته بر آنها آقایی و حکمرانی کنند و از تمایلات این دو دسته مخالف در شهرها یکی از این سه نتیجه بهدست میآید: سلطنت، آزادی، خودمختاری.
پیدایی سلطنت یا توسط توده مردم است و یا با طبقات اعیان و اشراف و البته در این مرحله موفقیت نصیب آن دسته میشود که نفوذ و قدرت بیشتری داشته باشند.
ولی وقتی که اعیان ببینند که قادر نیستند و نمیتوانند در برابر توده مردم ایستادگی کنند سعی خواهند داشت یکی از خودشان را جلو انداخته شهرت و معروفیت او را بالا ببرند تا به حدّی که مردم به او گرویده او را به شهریاری برگزینند و بهواسطه نفوذ و قدرت او به آرزوی قلبی خود نایل شوند، از طرف دیگر زمانی که مردم ملاحظه میکنند نمیتوانند در برابر اعیان و اشراف مملکت اظهار وجود نمایند ناچار میشوند یک نفر را از میان خود عَلَم کرده و تمام قوایی که دارند بهکار گیرند تا او را به سریر شهریاری رسانیده و خود را در سایه عنایت او قرار دهند که از تعدیات روزافزون اعیان و اشراف مملکت ایمن باشند. آن کس که به یاری اعیان و اشراف به سلطنت میرسید مصایب و محن او در حفظ مقام خویش چندین برابر بیش از آن پادشاهی است که به وسیله توده مردم برگزیده میشود، زیرا که عده زیادی از اعیان و اشراف را دایمآ در اطراف خود دارد که آنها خود را همدوش شاه میدانند و به همین دلیل شاه نمیتواند بر آنها تحکم کرده آنها را اداره کند، امّا آن کسی که به توسط توده مردم برگزیده شده و به پادشاهی میرسد خود را از این حیث راحت و آسوده میبیند، زیرا مدعی ندارد و اگر داشته باشد عده آنها بسیار اندک و تنها ممکن است چند نفری از او پیروی نکنند.»
زمان
۶ ساعت و ۵۰ دقیقه
حجم
۵۶۶٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۶ ساعت و ۵۰ دقیقه
حجم
۵۶۶٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد