دانلود و خرید کتاب صوتی بخشنده ستارگان
معرفی کتاب صوتی بخشنده ستارگان
کتاب صوتی بخشنده ستارگان نوشتهٔ جوجو مویز و ترجمهٔ مریم مفتاحی و با صدای مریم پاکذات است و آوانامه آن را منتشر کرده است. این کتاب دربارهٔ زنانی است که تصمیم میگیرند در برابر قوانین جامعه مردسالار قد علم کنند و به مردمی که هرگز کتابی نخواندهاند کتاب برسانند. این اثر در سال ۲۰۱۹ نامزد بهترین رمان سال به انتخاب کاربران گودریدز شده است.
درباره کتاب صوتی بخشنده ستارگان
داستان بخشنده ستارگان در زمان فشارهای اقتصادی امریکا و در ایالت کنتاکی میگذرد. این داستان روایت گروهی از زنان جوان است. زنانی که متفاوت فکر میکنند و در تلاشاند تا در یک اقدام دستهجمعی این تفاوت فکری را به نمایش بگذارند. آنها میخواهند برای آدمهایی که هرگز کتابی نداشتهاند، کتابی برای خواندن بدهند. چراکه مطمئن هستند این کار آنها، دانش و بینشی تازه برایشان به همراه میآورد و کمک میکند تا جامعه با قدرت و امیدواری گام بردارد. آنها به کتابداری در کنتاکی ملحق میشوند و تیمشان شروع به کار میکند. در این میان ماجراهایی برای هرکدام اتفاق میافتد و در کنارش، عشق نیز در دلشان جوانه میزند.
داستان کتاب از این قرار است: آلیس رایت با بنت ون، جوان خوشتیپ آمریکایی ازدواج میکند و به امید فرار از زندگی خفهکنندهٔ خود در انگلیس به آمریکا مهاجرت میکند. اما در شهر کوچک کنتاکی خیلی سریع مشکلات زیادی پیدا میکند، مخصوصا اینکه آنها در کنار پدر و مادر همسرش زندگی میکنند. تااینکه برنامهای برای کتابخانهٔ شهر به راه میافتد و آلیس تصمیم میگیرد در آن مشارکت کند.
این داستان بر اساس یک ماجرای واقعی در دل تاریخ آمریکا نوشته شده است.
شنیدن کتاب صوتی بخشنده ستارگان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران داستانهایی با موضوع زنان و برای زنان پیشنهاد میکنیم.
درباره جوجو مویز
جوجو مویز با نام کامل پائولین سارا جو مویز، در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان متولد شد. او در دانشگاه به تحصیل در رشتهٔ روزنامهنگاری پرداخت. او پیش از آغاز به رماننویسی شغلهای متعددی را تجربه کرده است. مدتی به عنوان کنترلچی تاکسی، بازهای به عنوان تایپیست خط بریل برای نابینایان و مدتی به عنوان نویسنده بروشورهای کلوپ ۱۸-۳۰، کلوپی مسافرتی برای افراد ۱۸ تا ۳۰ ساله، مشغول به کار بود. به عقیده مویز تجاربی که از شغلهای خرد و ریزش به دست آورده تأثیر زیادی در شکلگیری داستانهایش داشته است. «من احساس میکنم زندگیهای بسیاری را تجربه کردهام. وقتی تا دیروقت در یک شرکت تاکسیرانی کار میکنی و یا در یک بار کار میکنی، در خصوص طبیعت انسانی چیزهای بسیار بسیار زیادی یاد میگیری.»
جوجو مویز از سال ۲۰۰۲ شروع به نوشتن رمانهای عاشقانه کرد. آثار او در سراسر دنیا خواننده دارد و به بیش از یازده زبان مختلف ترجمه شدهاند. معروفیت او در ایران به دلیل انتشار کتاب من پیش از تو بود که تا به حال بارها تجدید چاپ شده است. از کتابهای مشهور او که به زبان فارسی هم ترجمه شدهاند میتوانیم به من پیش از تو، پس از تو، میوه خارجی، دختری که رهایش کردی، یک به علاوهی یک و باز هم من اشاره کرد.
بخشی از کتاب صوتی بخشنده ستارگان
«اولین خاطرهای که مارجری اوهئر بهخاطر داشت این بود که زیر میز آشپزخانه نشسته بود و از لای انگشتانش صحنه را تماشا میکرد، پدرش در آنطرف آشپزخانه به صورت جک، برادر چهارده سالهاش، مشت زد و دو تا از دندانهایش را شکست، فقط چون جک تلاش کرده بود نگذارد پدرش مادرش را کتک بزند. مادر که خودش کتکهای زیادی از پدرشان میخورد، تحمل چنین تقدیری را برای فرزندانش نداشت و بلافاصله صندلی آشپزخانه را به سر شوهرش کوبید و جای ناصاف زخمش روی پیشانی مرد همچنان تا موقع مرگش بود. البته مرد هم همین که توانست روی پا بایستد، با پایهٔ شکستهٔ صندلی به کمر زن زد، و جاروجنجال زمانی خوابید که بابابزرگ اوهئر عصبانی و برافروخته تفنگ بهدست از خانهٔ بغلی تلوتلوخوران آمد و فرانک اوهئر را تهدید کرد اگر تمامش نکند یک گلوله حرامش میکند و میزند کلهٔ کوفتیاش را از گردن قطع میکند. مارجری بعدآ فهمید دلیلش این نبود که از نظر بابابزرگ کار درستی نبود پسرش زنش را کتک بزند، بلکه چون داشت به رادیو گوش میداد و جیغ و داد خانهشان تا آن طرف دره میرفت. سوراخی روی دیوار چوبی خانه بود که مارجری تا وقتی بچه بود مشتش در آن جای میگرفت.
آن روز جک با پنبهٔ خونی در دهان و یک پیراهن در کیف، خانه را برای همیشه ترک کرد. دفعهٔ بعد که مارجری اسمش را شنید (ترک کردن خانه بیوفایی بهحساب آمد و او عملا از تاریخچهٔ خانواده حذف شد) هشت سال بعد تلگرامی دریافت کردند که اطلاع میداد جک در تصادف با ماشین باری در میسوری کشته شد. مادر داغدارش با دلی شکسته سرش را در پیشبندش کرد و هایهای گریست، اما پدرش کتاب بهطرف مادرش پرت کرد و به او گفت تا کاری نکرده که واقعآ دلیلی برای گریه داشته باشد، خفهخون بگیرد. بعد هم رفت سراغ دستگاه تقطیرش. کتاب «زیبای سیاه» بود و مارجری هرگز او را به این خاطر که وقتی کتاب را پرت کرد جلدش پاره شد، نبخشید، و آن کتاب جلد پاره موجب شد عشقش به برادر از دست رفته و اشتیاقش برای گریختن به دنیای کتابها درهم آمیزد و تبدیل شود به ارادهای آهنین و تزلزلناپذیر.»
زمان
۱۶ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۶۱٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۶ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۶۱٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتاب راجب ۳زنه که کتابدارشدن و دارن زنهارو به چیزی فراتر از زن خانه دار تبدیل میکنن و حتی تابوی صحبت های زناشویی و خواستهای زنان از همسر میشکنن و به علاقه مندان یاد میدن... ولی چیزی که بیشتر باعث شد
بخشنده ئ ستارگان جوجو مویز صوتی در این کتاب در مسیر داستان با زندگی چندین ادم اشنا می شویم . از جمله دختری که با مردی به ظاهر ایدال ازدواج می کند و وارد آمریکا می شود و اونجا متوجه
کتابی که قهرمانانش زنانی بودند که با تمام وجود برای خواسته هایشان جنگیدند و مقاومت کردند. با وجود جذابیتش یه جاهایی تصاویری تیره از مردان ارائه کرده بود، برای همین مطمئن نیستم علیرغم داستان پردازی زیبایی که داره برای بعضی از
عالییییییییی
مثل اکثر رمانهای جوجومویز قشنگ و تأثیر گذار بود مخصوصا چون درباره تاریخ آمریکا وسختی های زنان ۱۰۰ سال پیش درآنجا بود که شباهت زیادی به سختی های زندگی زنان درکشور خودمون دارد .
خیلی قشنگ بود.مثل همیشه
یکی از قشنگ ترین کتاب هایی بود که خوندم