دانلود کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج با صدای مرجان عابدینی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج

دانلود و خرید کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج

نویسنده:پیر سینیاک
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج

کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج نوشتهٔ پیر سینیاک و ترجمهٔ آریا نوری و با صدای مرجان عابدینی است و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است. ایگور، استاد بزرگ شطرنج، دوازده نفر از بهترین بازیکنان باشگاهش را برای یک دوره مسابقه دور هم جمع می‌کند. این مسابقات در قصری بزرگ در جایی موسوم به «منطقۀ تاریک» برگزار می‌شود.

درباره کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج

دوازده عضو یک باشگاه بسیار بستهٔ شطرنج برای رقابتی غیرمعمول گرد هم می‌آیند: هر شرکت‌کننده باید با موسس باشگاه، ایگور زاخاروویچ پودورویف، فروشنده الماس روسی و میلیاردر عجیب و غریب که قصد دارد بزرگ‌ترین‌ها را به ارث ببرد، رقابت کند. بازیکن در اتاقی محبوس می‌شود و فقط از طریق تلفن با حریف خود ارتباط برقرار می‌کند.

هرمین همسر سابق فرانسوا دزسارت قصد کشتن او را دارد، اما هر دفعه موفق به عملی‌کردن آن نمی‌شود و در آخر دستش پیش همسر سابقش رو می‌شود، اما دزسارت به علت برخی مشکلات نمی‌تواند از هرمین شکایت کند و همین موضوع هرمین را مشتاق‌تر کرده‌ است. در این بین ایگور، استاد بزرگ شطرنج یک دوره مسابقه‌ٔ خصوصی در قصری که به منطقه‌ٔ تاریک معروف است، برگزار می‌کند. جایزه‌ٔ برنده به قدری چشمگیر است که باعث می‌شود دوازده نفر شرایط عجیب و غریب بازی را که شامل بازی کردن در یک اتاق کوچک که قبلا به عنوان زندان ازش استفاده می‌شد، قبول کنند، اما در طول بازی اتفاقی می‌افتد که بسیار خواندنی است. کتاب دو بخش دارد: بخش اول تهدید نام دارد که کمی ریتمش کند است و بیشتر به شناخت شخصیت‌های اصلی کتاب پرداخته است و شامل چگونگی شکل‌گیری نقشه و مسائل مربوط به برگزاری مسابقه است. بخش دوم معما نام دارد که دارای تعلیق بالایی است و در آن قتلی صورت می‌گیرد و در پی آن به دنبال کشف معما با دیگر شخصیت‌ها پیش می‌رود.

پیِر سینیاک که بیش‌ از چهل‌وپنج رمان پلیسی را در کارنامۀ خود به ثبت رسانده است، این بار به‌سراغ داستان کلاسیک «قتل در مکانی بسته» رفته است. او با الهام گرفتن از اثر کلاسیک و مشهور «معمای اتاق زرد»، داستانی را خلق کرده که شما را تا صفحۀ آخر، همراه خود نگه می‌دارد.

معمای منطقه تاریک یکی از آثار کلیدی پیر سینیاک است. سینیاک با حفظ سبک شورانگیز خود، با پرتره‌های فراوانی که به ما ارائه می‌دهد، با شدت هولناک دسیسه هایش خواننده را میخ‌کوب می‌کند.

شنیدن کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های پلیسی و معمایی پیشنهاد می‌شود.

درباره پیر سینیاک

پیر سینیاک نویسنده‌ٔ فرانسوی، در سال ۱۹۸۱ جایزهٔ بزرگ ادبیات سیاسی را برای سه اثر خود از جمله Aime le Maudit دریافت کرد. یکی از داستان‌های او دربارهٔ خط ۸ مترو پاریس الهام‌گرفته از رمان Le Crime du dernier metro است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.

بخشی از کتاب صوتی معمای اتاق شطرنج

«هر دوازده شرکت‌کننده آنجا بودند. دزسارت هم بالاخره به‌همراه سنت‌فلوران، از اتاقش خارج شده بود. آن‌ها به بخش شمالی قصر رفته و به بقیۀ بازیکنانی پیوستند که در گالری منتظر بودند. همه آنجا بودند. ماژران هم با حالتی سرخوش منتظر بود. شاید می‌خواست به این شکل اضطرابش را پنهان کند. کرامروالد حسابی رنگ‌پریده شده بود، دکتر ژرژ به‌نظر بی‌تفاوت می‌رسید، بروویوسکی آرام بود و سیگار می‌کشید و بقیه هم در عالم خودشان بودند. پول بوشِل، ده‌اوبره، ده‌بلم، مِیِر، دوترلوپ و داکسیه. دزسارت و سنت‌فلوران در گوشه‌ای، دور از دیگران، جا گرفتند و سعی کردند تا حد ممکن خود را آرام نشان دهند. هرچند نزدیک بود قلب دزسارت از سینه بیرون بزند و دائم به بخش‌های مختلف اتاق نگاه می‌کرد. در یک سمت راه‌پله‌ای قرار داشت که به طبقۀ همکف می‌رسید و در بخش دیگر پلکانی که به راه‌پلۀ دیگری می‌رسید که آن هم به طبقۀ دوم راه داشت.

در میانۀ اتاق هم یک در شیشه‌ای بزرگ بود که به سالن کوچکی راه داشت. نام آن را سالن صورتی گذاشته بودند. در انتهای این سالن هم در دیگری بود که به راهرو می‌رسید. هرمین دیوانه از کدام یکی از این درها بیرون می‌پرید تا او را به قتل برساند؟ سنت‌فلوران هم دائم به بخش‌های مختلف سالن نگاه می‌کرد. پسران دزسارت ترجیح داده بودند در اتاقشان بمانند و کامیک‌بوک بخوانند. چند نفری که همراه بازیکنان آمده بودند هم در گالری بودند. به این ترتیب، حدوداً پانزده نفر در گالری بودند. همۀ آن‌ها جلوی اتاق بازی تجمع کرده بودند. سمت راست، از پنجرۀ کوچکی، نور به داخل می‌آمد. سنت‌فلوران به پنجرۀ کوچکی که روی در اتاق بازی تعبیه شده بود نزدیک شد تا نگاهی به داخل بیندازد. بروویوسکی پیش از او به آنجا رفته و داشت داخل اتاق را بررسی می‌کرد. دزسارت به دوستش نزدیک شد. بروویوسکی لبخندی زد و گفت:

خب، آقای دزسارت عزیز، سرحالید؟ بالاخره مجبور شدید از اتاق بیایید بیرون.

بروویوسکی عقب رفت تا سنت‌فلوران و دزسارت جایش را بگیرند.

بله! مجبور بودم.

بروویسکی با خنده گفت:

خیلی جالبه که قبلاً سلطنت‌طلب‌ها اینجا زندانی می‌شدن و حالا قراره ما زندانی بشیم.

سنت‌فلوران از جلوی پنجرۀ کوچک کنار رفت و از پروفسور لاکوساد پرسید:

امکانش نیست ما این اتاق رو از نزدیک‌تر ببینیم؟

دوترلوپ در همان لحظه سر رسید و سه نفر دیگر را کنار زد تا خودش بتواند داخل اتاق را ببیند:

ولی ما که قبلاً اینجا رو دیدیم!

همه می‌خواستند کنجکاوی خود را با دیدن اتاق ارضا کنند. درست مثل بچه‌هایی که برای بار اول تلسکوپ می‌بینند. پروفسور لاکوساد گفت:

بسیارخب، من درخواست شما رو قبول می‌کنم. اتاق رو بازهم بهت نشون می‌دم.

داکسیه اعتراض کرد:

واقعیتش از این پنجره نمی‌شه چیزی دید! ذره‌بین که نیست!

به نظر من درخواست شما برای دیدن اتاقی که قراره بازی زندگی‌تون رو توش انجام بدید، تا حدی منطقیه. هرچند قبلاً هم اینجا رو دیدید. ولی باید بهتون یادآوری کنم که اینجا صرفاً یه اتاقه و هیچ‌چیز خاصی نداره. قرار نیست هیچ راه مخفی‌ای توی این اتاق پیدا کنید.

پروفسور لاکوساد یک میز و صندلی کوچک را کنار درِ اتاق قرار داده بود.»

وحیده
۱۴۰۲/۱۱/۳۰

تا اواخر کتاب خوب بود و با معمای خوبی روبه رو بودیم ولی آخر کتاب هم بد تموم شد هم سریع

آناهیتا
۱۴۰۲/۰۶/۱۴

گوش دادم ولی بسیار معمولی بود

زمان

۱۰ ساعت و ۱۸ دقیقه

حجم

۵۷۲٫۱ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۰ ساعت و ۱۸ دقیقه

حجم

۵۷۲٫۱ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۹۳,۶۰۰
۶۵,۵۲۰
۳۰%
تومان