دانلود و خرید کتاب صوتی باورش کنید
معرفی کتاب صوتی باورش کنید
کتاب صوتی باورش کنید نوشتهٔ جیمی کرن لیما و ترجمهٔ مریم نفیسی راد است. مرجان عابدینی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی باورش کنید
کتاب صوتی باورش کنید (Believe It) حاوی روایت پر فرازونشیب زندگی جیمی کرن لیما (Jamie Kern Lima) است. این نویسنده از سفری هیجانانگیز و سرشار از حکایت دربارهٔ استقامت، خودباوری، شهود و پشتکار گفته است؛ ویژگیهایی که میتواند الهامبخش هر فردی باشد. او در کتاب صوتی حاضر بر امید و باور به خود متمرکز شده و داستان زندگی خود را از هنگامی که پیشخدمت بود و بهسختی روزگار میگذراند تا تبدیلشدن به اولین مدیرعامل زن در تاریخچهٔ شرکت L’Oréal’s و اجرای ایدههای ثروتساز خود برای ما تعریف کرده است. این نویسنده در اثر حاضر، لحنی شفاف و صریح و عاری از پردهپوشی و پیچیدگی دارد؛ شاید به همین دلیل است که بهراحتی میتوانید خود را در جای او تصور کرده و با داستانش همراه شوید. او در این کتاب از نگرانیها، آشفتگیها، دلشکستگیها، انعطافپذیری و استقامت خودش گفته است. او بهطور تصادفی و در ۲۰ سالگی متوجه میشود که به فرزندخواندگی پذیرفته شده و کشف این حقیقت بزرگ، بر تمام جنبههای زندگی او اثری عجیب و ماندگار باقی میگذارد؛ همچنین از مشکل پوستیِ خود صحبت کرده است و از مبارزهاش با تصاویری غیرواقعی که شرکتهای آرایشی از استانداردهای زیبایی ارائه میدهد و اثری که این تصویرها بر اعتمادبهنفس زنان و دختران میگذارد.
شنیدن کتاب صوتی باورش کنید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی باورش کنید
«آیا هرگز برایتان پیش آمده که در ندانستنِ محض به سر ببرید یا زیر پایتان را چنان خالی کنند که وقتی به خودتان میآیید، صحتِ تمام باورهایتان را زیر سؤال ببرید؟ شاید رابطهی عاشقانهای بوده که به خودتان میآیید و میبینید که تا خرخره دروغ به خوردتان داده بودند یا باورهای خانوادگی یا داستانهایی که معلوم میشود راست نبودهاند. خُب، این اتفاقی است که در روزی که به طور کاملاً تصادفی، رازی برملا شد، برایم افتاد. رازی که نزدیک به سه دهه در خانوادهام دوام آورد و کشمکشهای پس از آن بود که به من آموخت شیوهی مدیریت این عدم اطمینانها و عدم قطعیتهاست که بهتنهایی میتواند مسیر زندگی شما را تغییر بدهد. وقتی بچه بودم یاد گرفتم از خودم مراقبت کنم و برای سرگرمکردنِ خودم، خیالپردازی میکردم. وقتی شش ساله بودم، والدینم از هم جدا شدند. پدرم، مایک، مردی مهربان و صاحب شخصیتی کاریزماتیک بود اما متأسفانه با اعتیاد به الکل، مبارزه میکرد و تا آن نقطه از زندگیاش، بهعنوان سرآشپز مشغول به کار بود. رستوران محیطی است که همیشه الکل در دسترس است و مسئولیتپذیری و اعتیاد به الکل، با هم همراستا نیستند. وقتی شیفت کاری پدرم به پایان میرسید، اغلب اوقات بیرون میماند و ساعتها الکل مینوشید و حتی بسیاری از شبها به خانه نمیآمد. با شنیدنِ چیزهایی که قرار نبوده من بشنوم، فهمیدم که پدرم بارها به مادرم خیانت کرده است و منظورم این است که با تعداد زیادی از زنان این خیانت را انجام داده است. من خاطرات بسیار خوب و همچنین بدی از او دارم. در دوران رشدم، پدرم در روزهایی که قرار بود از من مراقبت کند، بعدازظهر خوابش میبرد. الان میفهمم که دلیل به خواب رفتنش نوشیدن الکل بوده است. در آن زمان فقط میدانستم که او خوابش برده است و در حالی که او ساعتها خوابیده بود، من روی زمین پای تخت مینشستم و به عقربههای سیاه ساعت که دور عددهای سفید میچرخید، زل میزدم و کارهایی را تصور میکردم که وقتی بیدار شد، قرار است با هم انجام دهیم.»
زمان
۱۲ ساعت و ۵۲ دقیقه
حجم
۷۰۸٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۲ ساعت و ۵۲ دقیقه
حجم
۷۰۸٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب واقعا عالیه