دانلود کتاب صوتی ظلمت آشکار با صدای مهدی صفری + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی ظلمت آشکار

دانلود و خرید کتاب صوتی ظلمت آشکار

گوینده:مهدی صفری
انتشارات:آوانامه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی ظلمت آشکار

کتاب صوتی ظلمت آشکار؛ خاطرات افسردگی نوشته ویلیام استایرن است و با ترجمه افشین رضا‌پور و صدای مهدی صفری در انتشارات آوانامه منتشر شده است.

درباره کتاب ظلمت آشکار

این کتاب نوشته نویسنده مشهور آمریکایی ویلیام استایرن است که با رمان‌ انتخاب سوفی به شهرت رسید. نویسنده در دهه هفتم زندگی‌اش به افسردگی شدید مبتلا شد و ماه‌ها از کارش را رها کرد.  او خاطراتش را از این دوران سخت در این کتاب نوشته است کتابی که شهرت او را چند برابر کرد.  کتاب با سفر استاینر به پاریس شروع می‌شود، سفری که کمک زیادی به درمانش کرد.

نویسنده در این کتاب احوالات خودش را توضیح می‌دهد، او می‌خواهد به دیگران نشان دهد که افسردگی اختلالی ذهنی است و رنجی چنان رازآلود و دیرفهم که برای هرکس تجربه حسی متفاوتی است. غم و اندوحی که دیگران نمی‌توانند آن را در وجود فرد درگیر کاملا درک کنند وانتظار دارند او بتواند احساساتش را بیان کند. او توضیح می‌دهد در مطالعه این بیماری فهمیده است که بیش‌تر مبتلایان به بیماری صبح‌ها در بسترند و بیماری چنان تأثیر فاجعه‌باری بر آن‌ها دارد که قادر به بیرون‌رفتن از بستر نیستند اما با سپری‌شدن روز حالشان بهتر می‌شود. ولی وضعیت او درست برعکس بوده. اوائل روز از بستر درمی‌آمده و کارهای عادی‌اش را انجام می‌داده، و حملهٔ بیماری را اواسط بعدازظهر یا کمی دیرتر احساس می‌کرده ــ افسردگی او را فرامی‌گرفت، حس ترس و بیگانگی، و بالاتر از همه، اضطراب خفقان‌آور و تفاوت چندانی ندارد که صبح به‌سراغ آدم بیاید یا شب. 

او در این کتاب احساساتش و تمام تجربیاتش را با دیگران به اشتراک می‌گذارد، تجربیاتی که می‌تواند به خواننده کمک کند افسردگی را بهتر درک کند.

شنیدن کتاب ظلمت آشکار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به خواندن روایت‌های حقیقی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ظلمت آشکار

آنچه نگفتم و شوخی هم نبود، این بود که پولی که برای خودم نگه می‌داشتم، هزینهٔ دو بلیطی بود که باید روز بعد برای کنکورد می‌پرداختم، تا بتوانم روز بعد همراه با رُز به‌سرعت به امریکا برگردم، چون چند روز قبل قرار ملاقاتی با یک روان‌شناس گذاشته بودم. به دلائلی که مطمئنم ناشی از این بود که نمی‌خواستم فروپاشی ذهنم را بپذیرم، در چند هفتهٔ قبل، یعنی همان موقع که پریشانی‌ام تشدید شده بود، از دیدار با روان‌شناسان سر باز زده بودم. ولی می‌دانستم که تا ابد نمی‌توانم از این مواجهه فرار کنم و وقتی سرانجام تلفنی با روان‌شناس سرشناسی تماس گرفتم، او تشویقم کرد به سفر پاریس بروم و گفت به‌محض بازگشت، من را خواهد دید.

به‌شدت نیاز داشتم که برگردم و زود هم برگردم. به‌رغم شواهدی که ثابت می‌کرد اوضاع جالبی ندارم، هنوز می‌خواستم خوش‌بین باشم. به نظر من بیش‌تر نوشته‌هایی که به موضوع افسردگی می‌پردازد، همچون نسیمی ملایم خوش‌بینانه است و این اطمینان را منتشر می‌کند که تقریبآ تمام حالت‌های افسردگی، در صورت یافتن ضدافسردگی مناسب، کنترل خواهد شد و از بین خواهد رفت. خواننده به‌سرعت تحت تأثیر وعدهٔ درمان سریع قرار می‌گیرد. در پاریس، حتی هنگام سخنرانی، دلم می‌خواست روز هرچه زودتر به پایان برسد و به‌سرعت به امریکا پرواز کنم و به مطب دکترم بروم تا با داروهای معجزه‌آسای خود فورآ بیماری‌ام را پاک کند و دور بریزد. الان دقیقآ آن لحظه را به یاد دارم و باورم نمی‌شود که به چنین امید احمقانه‌ای دل بسته بودم و آن‌قدر ناآگاه بودم که نمی‌دانستم چه مشکلات و مخاطراتی پیش رو دارم.

وقتی بعد از مراسم گفتم که نمی‌توانم در ضیافت ناهارِ طبقهٔ بالای خانهٔ بزرگ و مجلل همراه با ده دوازده عضو آکادمی فرانسه که من را برای دریافت جایزه انتخاب کرده بودند، شرکت کنم، سیمون دل دوکا، زن بلندبالای سیاه‌مویی با رفتار ملکه‌وار، ابتدا چنان‌که انتظارش می‌رفت باورش نشد و بعد از کوره دررفت. رد دعوتم هم قاطعانه بود و هم ساده‌لوحانه. رک وراست گفتم که قرار است با ناشر فرانسوی‌ام، فرانسوا گالیمار، در رستورانی ناهار بخورم. البته این تصمیم من توهین‌آمیز بود. از ماه‌ها قبل به من و دیگران اعلام کرده بودند که مراسم ناهار ــ ناهاری به افتخار من ــ بخشی از مراسم است. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۰

حجم

۰

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۰

حجم

۰

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۶۴,۰۰۰
۴۴,۸۰۰
۳۰%
تومان