
کتاب خانوم ماه
معرفی کتاب خانوم ماه
کتاب خانوم ماه نوشتهی ساجده تقیزاده روایتی است از زندگی زنان در بستر سنت، خانواده و جامعهی ایرانی، بیآنکه پسوندی به نام یا هویتشان افزوده شود. این اثر با نگاهی صمیمی و جزئینگر، قصهی دختری را روایت میکند که در میان فرازونشیبهای زندگی خانوادگی، عشق، فقدان و امید، بزرگ میشود و هویت زنانهی خود را در دل سنتها و باورهای بومی جستوجو میکند. روایت کتاب از دل روستا و شهرهای جنوب ایران میگذرد و با زبانی ملموس، تجربههای زیستهی زنان را در قالب خاطره، روایت و گفتوگو به تصویر میکشد. نشر به نشر آن را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خانوم ماه
کتاب خانوم ماه با قلم ساجده تقیزاده، تصویری زنده و پرجزئیات از زندگی زنان در خانوادهای روستایی و مذهبی ارائه میدهد. داستان با محوریت دختری نوجوان آغاز میشود که در میان خواهران و مادرش، با دغدغهها و آرزوهای کودکانه و نوجوانانه دستوپنجه نرم میکند. روایت کتاب در بستری از سنتهای محلی، باورهای مذهبی و مناسبات خانوادگی شکل میگیرد و بهتدریج با ورود به دورهی نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی، ابعاد تازهای از هویت زنانه، عشق، ازدواج و مادرشدن را پیش روی مخاطب میگذارد. تقیزاده در این کتاب، با نگاهی جزئینگر و صادقانه، لحظات تلخ و شیرین زندگی زنان را از تولد تا ازدواج و مادری، در کنار سوگواریها، جشنها و آیینهای محلی روایت میکند. ساختار کتاب مبتنی بر روایت خطی و خاطرهمحور است و با استفاده از زبان محاورهای و توصیفهای دقیق، فضای روستا، روابط خانوادگی و دغدغههای زنان را بهخوبی بازتاب میدهد. خانوم ماه نهتنها داستانی دربارهی یک زن، بلکه روایتی از زیست جمعی زنان در دل سنتها و تغییرات اجتماعی است.
خلاصه داستان خانوم ماه
کتاب خانوم ماه با روایت زندگی دختری به نام خانومناز آغاز میشود که در خانوادهای پرجمعیت و روستایی به دنیا آمده است. او در کنار مادر، پدر و خواهرانش، با تجربههای تلخ و شیرین بزرگ میشود؛ از تولد برادر مورد انتظار خانواده تا فقدان ناگهانی او و سوگواری مادر، از بازیهای کودکانه با خواهران تا ورود به دنیای نوجوانی و مواجهه با عشق و ازدواج. روایت کتاب، لحظهبهلحظه با جزئیات زندگی روزمره، آیینها و باورهای محلی پیش میرود: مراسم عزاداری، جشنهای روستا، کارهای خانه و باغ، و دغدغههای دخترانهای که در دل سنتها و محدودیتها شکل میگیرند. خانومناز با ازدواج وارد مرحلهی تازهای از زندگی میشود؛ تجربهی مادرشدن، مسئولیتهای خانهداری و روابط با خانوادهی همسر، بخش دیگری از روایت را تشکیل میدهد. کتاب، در کنار روایت فردی، به تجربههای جمعی زنان، نقش آنها در خانواده و جامعه، و چالشهای هویت زنانه در بستر سنت و مذهب میپردازد. دغدغهی اصلی کتاب، نمایش زیست زنانهای است که در میان امید، فقدان، عشق و مسئولیت، معنای خود را جستوجو میکند.
چرا باید کتاب خانوم ماه را بخوانیم؟
خانوم ماه با روایت صادقانه و جزئینگر خود، فرصتی فراهم میکند تا مخاطب با لایههای پنهان زندگی زنان در بستر سنت و خانواده آشنا شود. این کتاب با توصیف دقیق احساسات، روابط و آیینهای محلی، تصویری ملموس از زیست زنانه و دغدغههای روزمره ارائه میدهد. خواندن این اثر، نهتنها امکان همدلی با شخصیتها را فراهم میکند، بلکه مخاطب را به تأمل دربارهی نقش زنان، محدودیتها و امیدهایشان در جامعهی ایرانی دعوت میکند. روایت کتاب، تجربههای مشترک و فردی زنان را در قالب داستانی پیوسته و پرکشش بازتاب میدهد و بهویژه برای کسانی که به روایتهای بومی و خانوادگی علاقه دارند، جذابیت ویژهای دارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی شناخت زندگی زنان در بستر سنت و خانواده را دارند، به روایتهای بومی و خاطرهمحور علاقهمندند یا به دنبال درک عمیقتری از تجربههای زنانه در جامعهی ایرانی هستند. همچنین برای علاقهمندان به ادبیات اجتماعی و روایتهای خانوادگی مناسب است.
بخشی از کتاب خانوم ماه
«زنها یکییکی میآمدند و وارد اتاق پشتی میشدند نمیدانستم دقیقا چه خبر است، اما با خودم خدا خدا میکردم مادرم زود خوب شود. حالش بد بود و صدای گریه و داد و فریادش همهجا را گرفته بود. نرگس و حاجیه از صدای گریه مادرم به گریه افتاده بودند و هر کدام یک بهانهای میگرفتند. نمیدانستم آنها را آرام کنم یا برای مادرم دعا کنم. همینطورکه حاجیه روی متکا بازی میکرد داشتم دعا میکردم. پدرم گفته بود هر وقت یک آرزوی مهم از خدا دارید هفتبار سورهٔ حمد، هفتبار قل هوالله و چهارده صلوات هدیه به چهارده معصوم بخوانید آرزویتان برآورده میشود. نمیدانم چندمین قل هوالله بودم که حاجیه خودش را از روی متکا انداخت و با صورت افتاد روی قالی و زد زیر گریه تا دویدم بغلش کنم نرگس دوید در را باز کند برود بیرون، دویدم و آستین قبای آبی گلیاش را گرفتم و کشیدم: - کجا میخوای بری؟ مگر نگفتم از سرجات تکان نخور. با لجبازی اخمش را کرد توی هم و گفت: - ولم کن میخوام برم پیش مادرم، مادرم داره گریه میکنه. میخوام برم دکتر بیارم خوبش کنه! - اما اگر بری نمیذارن بری تو اتاق پشتی، مادر که خوب شد میریم. بیا بشین اینجا مثِ من دعا کن. مادر میگوید اینجور موقعها باید فقط دعا کنی! - من نمیخوام دعا کنم من مامانم میخوام!»
حجم
۲۷۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۲۷۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه

نظرات کاربران
کتاب خوبی بود عنایات شهید واقعا شگفت انگیزوتعجب آور بود متن روان وجذابی داشت عاشقانه های کتاب هم قشنگ بود اول کتاب جذابیتش خیلی بیشتربود چون عاشقانه بود😍 ولی انتهای کتاب هم خوب بود
بسم رب الشهداوالصدیقین کتاب خیلی زیباوتامل برانگیزی بودعلاوه برراه ومنش شهدای بزرگوارروایتی اززندگی همسران ومادران وفرزندان شهداشده بودکه خیلی جای درس داشت روایتی ازهمسران شهدا که چگونه زینب وارایستاده اندو مانندشهیدزنده ای برعهدی که بسته اندمانندروزاول استوارومحکمندماه خانوم یکباردیگر زن بودن،همسری
عالی بود لطفاً زندگی نامه شهید آب شناسان و پلارک اگه موجوده بذارید
خیلی قشنگ بود❤ سردار بی سری که هر چی از جانفشانی هاش بگم کمه، و خانوم ناز که نمونه کامل یک شیر زنِ شیر علی:)))
فوق العااااااده بود ،سوختم و بار ها بغض کردم
بسیار عالی بود این کتاب.
کتاب قشنگی بود .زندگی نامه ی شهیدان خیلی زیباست واقعا اون ها کجا و ما کجا. واقعا که همسر شهیدان هم شهید گمنام هستند و اجرشان کمتر از شهدا نیست که اگر آنها نبودند وشهدا دلشان به آنها گرم نبود شاید
خانوم ماه خیلیییییییی دوستداشتنیه....خانوم ماه و قدرتی ک خدا بش داده انگیزه ای جدیده برا ادم از دستش ندین این زن عاشق کتابی ک راویش هست خاندنیه
*خانم نازی که خانوم ماه شد* پیشترها اینجا نسخه الکترونیک خانوم ماه را خوانده بودم، به کامم شیرین بود و هنوز هم هست. خبر تقریظ کتاب که آمد، رفتم در پستوهای حافظه ببینم که چه چیز برایم مانده: زندگی ساده دختری روستایی که
بی نظیر و فوق العاده