کتاب و انکار انجیل من است
معرفی کتاب و انکار انجیل من است
کتاب و انکار انجیل من است نوشته علی احمد سعید اسبر آدونیس است که با ترجمه ستار جلیلزاده منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از اشعار آدونیس یکی از مشهورترین شاعران جهان عرب است.
درباره کتاب و انکار انجیل من است
بسیاری آدونیس را بزرگترین و تأثیرگذارترین شاعر معاصر عرب مینامند. شاعری که آوازهای جهانی دارد. آدونیس علاوه بر هنر شاعری، نظریهپردازی فرهیخته نیز هست که تبلور این فرهیختگی را میتوان در کتاب «الثابت و المتحول» (ایستایی و پویایی) مشاهده کرد. بسیاری از منتقدان سبک آدونیس را غربیترین سبک در بین شاعران عرب میدانند. او را متجددترین آنها و در دو زمینهٔ شعر و نقد شعر میدانند و میگویند به خصوص با معیار مدرنیسم غربـ امروز یکتا و بیهمتاست.
در نگاه آدونیس، شعر نوعی ماجراجویی هستیشناسانه است و شاعر از همین روزنه به جهانی با ابعاد گوناگون داخل میشود، آنجا که ذات او بیدار میشود تا هستی خود را به نوعی با استمرار هستی انسان به تجربه درآورده، به کشف دگربارهٔ جهان از میان بیان روایی شاعرانهاش بازآفرینی کند. این کتاب بخشی از اشعار مشهور این شاعر عرب است.
خواندن کتاب و انکار انجیل من است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شعر جهان پیشنهاد میکنیم.
درباره ادونیس
نام اصلی او، علی احمد سعید اِسبر، است. ادونیس در ژانویه ۱۹۳۰ در سوریه به دنیا آمد. در ۱۹۴۹ تحصیلاتِ متوسطه را به پایان برد و در ۱۹۵۴ از دانشگاهِ دمشق لیسانسِ فلسفه گرفت. در ۱۹۵۶ به لبنان رفت و تابعیتِ این کشور را پذیرفت. او در دانشگاه لبنان دکترای ادبیات گرفت و چند سال نیز در همان دانشگاه به تدریس پرداخت. سپس به فرانسه سفر کرد و دانشگاههای سوربن و ژنو نیز به تدریس و فعالیت پرداخت. کارهای ادبی او با سردبیری مجلهی شعر آغاز شد و بعد از چندسال نیز خودش، مجلهی مواقف را بنیان نهاد. او اشعار زیادی دارد که به زبانهای متعدد انگلیسی و فرانسوی و روسی و اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاند و جوایز بسیاری مانند جایزه دوستان کتاب لبنان، جایزه دولت لبنان، جایزه همایش جهانی شعر، جایزه بزرگ شعر بینالملل، جایزه ناظم حکمت و ... را از آن خود کرده و بارها نیز برای جایزه نوبل ادبیات نامزد شده است.
ادونیس در کنار انتشار اشعار و مطالعات و پژوهشهای خود، مجموعه آثارِ نمایشی جورج شحاده و مجموعههای کاملِ شعرهای سن ژون پرس و ایو بونفوا و آثاری دیگر را از فرانسوی به عربی ترجمه کرده است.
بخشی از کتاب و انکار انجیل من است
اولین و آخرینبار است
که سقوط خویش را جایی خواب میبینم
چون انسانی در جزیرهٔ رنگها میزیم
و برای آخرینبار
ایزدبانوی کور را با ایزدبانوی بینا
آشتی میدهم.
***
پل سرشکها
پلی از سرشکها اینجاست
که با من راه میروند
و پسِ پلکهایم میشکنند
اینجا،
زیرِ پوست سفالینهام
کودک تکسواری است
که اسبهایش را با ریسمان بادها،
به سایهٔ شاخهها میبندد
و با آوایی پیامبرگونه برایمان ترانه میخواند:
«ای بادها
ای کودکی
ای پلهای سرشک شکسته در پسِ پلکها.»
به سیزیف
سوگند خوردم که بر آب بنویسم
سوگند خوردم که با سیزیف
صخرههای بیزبان را بر دوش کشم
سوگند خوردم با سیزیف بمانم
به تب و سوختنهایش تن در دهم
سوگند خوردم در حدقههای کور
پی آخرین کِلکی باشم
که شعرِ غبار را
برای علفزار و پاییز مینویسد.
سوگند خوردم با سیزیف زندگی کنم.
***
بادهای جنونآمیز
درشکههای روز اکسیده شدند
تکسوار نیز،
من از آنجا میآیم
از سرزمین ریشههای بیحاصل
اسبام شکوفهٔ خشکی است
و راهام بسته.
شما برای چه، برای چه بهسُخره میگیریدم؟
بگریزید،
من آنجاییام
با تنپوشی از جنایت آمدم
و برایتان بادهایی جنونآمیز آوردهام.
حجم
۱۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
نظرات کاربران
(۹-۵-[۲۱۳]) آدونیس بر علاوه اینکه یه شاعر بزرگ در بین شُعرای عرب و جهان به شماره میره، دیدگاه هایی غنی و درخشان در رابطه با زبان و شعر داره؛ برداشت من از اشعار و نظراتش اینه که: او شعر رو نوعی
دوسش دارم، مثل اثر اول ادونیس (ستاره ها در دست) شعر ها در رابطه با تفسیر احساسات، سنگ، باران، رویا و چیزهایی از این قبیل هستند... ولی چیزی که باعث میشه این جلد رو بیشتر دوست داشته باشم اینه که