کتاب برگ ها بسیارند ریشه یکی
معرفی کتاب برگ ها بسیارند ریشه یکی
برگ ها بسیارند ریشه یکی مجموعه اشعار ویلیام باتلر بیتس برنده جایزه نوبل سال ۱۹۲۳ است. باتلر بیتس یکی از بزرگترین شاعران و نمایشنامهنویسان ایرلندی قرن بیستم بود که با اشعار و سبک سمبلیک و ترکیبی خود به شهرت رسید. درک برخی اشعار وی بدون آشنایی با سمبلیسم خاص وی دشوار است. او به علوم غریبه علاقه داشت و به ادبیات سنتی سلتی و ژانر وحشت عشق میورزید. همین خصلت او و بازتابش در آثارش باعث شد در سال ۱۹۲۳ جایزه نوبل را از آن خود کند.
خواندن کتاب برگ ها بسیارند ریشه یکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به شعر جهان مخاطبان این کتاباند.
درباره ویلیام باتلر بیتس
ویلیام باتلر ییتس در شهر «سندیمونت، دوبلین» به دنیا آمد. خانوادهٔ پدرش از نسل انگلیسیهایی بودند که دستکم ۲۰۰ سال در ایرلند اقامت داشتند و خانوادهٔ مادریاش که از نسل «پولِکس فِنز» بودند، اصالتاً جزء «دِوِن» محسوب میشدند، چند نسل از خانوادهٔ ییتس در «اِسلیگو»، در غرب ایرلند زندگی میکردند. پدرش، جیجی ییتس، به دلیل علاقهٔ وافرش به نقاشی از تحصیل در رشتهٔ حقوق صرف نظر کرد. وی زندگی نسبتاً بیثباتی داشت. «خانوادهٔ ییتس» از سال ۱۸۷۴ تا ۱۸۸۳ در لندن اقامت داشتند. آنگاه به ایرلند ـ به شهر «هوث» در نزدیکی دوبلین بازگشتند. هنگام ترک دبیرستان در سال ۱۸۸۳ در دوبلین بر آن شد تا هنرمند شود و شعر را به عنوان نوعی سرگرمی برای خود برگزیند، به همین خاطر، در مدرسهٔ هنر شرکت جُست امّا دیری نپایید که آنجا را نیز ترک کرد تا بر روی شعر متمرکز شود. نخستین اشعارش در نشریه «دانشگاه دوبلین» در سال ۱۸۸۵ منتشر شدند.
پدر ییتس در امور مذهبی شکاک بود امّا به «مذهب هنر» اعتقاد راسخ داشت. ییتس خودش صاحب منشی مذهبی بود، ولی در اعتقاد به «سنت معمول مسیحی» سست بود و تمام زندگیاش را در سنتهای تفکر رمزگونه جستوجو میکرد تا بتواند مذهب از دسترفتهاش را جبران کند. این کاوش، وی را به سمت انواع متفاوتی از تصوف، فولکلور، عرفان، روحگرایی و نوافلاطونگرایی سوق داد ـ بدون هیچ ترتیب زمانی ـ چرا که او را به عقیدهٔ تازهاش باز میگرداند و از جنبههای تازهتر تفکرش تجدیدنظر میکرد. در اواسط زندگیاش، نظام نمادین خود را بر بنیان منابع متنوعی بسط داد که او را قادر میساخت الگو و انسجام تصویر شاعرانهاش را استحکام بخشد. محقق آثار ییتس دائماً برعلیه این لجاجت موضع میگیرد و گاه درگیر نمادپردازیای میشود که او گاهی از سر دلخوشی و گاه صادقانه میپروراند، گاه بدان میپرداخت چنانکه گویی کالبد حقایق بود و گاه چنانکه گویی زبان مناسب نمادها. دانش مدرن، بیشترین سرچشمهٔ عقاید صوفیانه و نیمهصوفیانهٔ ییتس را شکل داده است که با عقاید «بلیک و شلی» یکی بودند و گاه به باورها و سنتهای پیشاافلاطونی برمیگردد. امّا عظمتاش به عنوان یک شاعر به تواناییاش در ارتباط با قدرت و اهمیت نمادهایش برمیگردد. ضمناً حتا با خوانندگانی که هیچ اطلاعی از نظام فکری وی ندارند نیز به زبان میآورد و آن را سامان میبخشد.
کودکی و جوانی ییتس میان دوبلین، لندن و اسلیگو گذشت، و هر یک از این شهرها چیزی به پیشرفت شاعرانهاش افزودند. در سالهای ۱۸۹۰ با شاعران برجستهٔ آن روز لندن دیدار کرد و در سال ۱۸۹۱ یکی از بنیانگذاران «رایمرز کلوپ» بود که اعضای آن عبارت بودند از «لیونل جانسون»، «ارنست داوسون» و بسیاری دیگر از چهرههای شاخص شاعران دههٔ ۱۸۹۰.
در اینجا عقاید شعری را که به طور مبهم از عقاید «پیشارافائلی» بودند، کسب کرد: در این مرحله از دورهٔ شعریاش وی عقیده داشت که زبان شاعر باید رؤیاگونه، مهّیج و فرازمینی باشد. از زندگی در اطراف شهر «اسلیگو» چیزی قدرتمندتر و زمینیتر به دست آورد ـ دانشی از زندگی رعایا و ادبیات عامهشان را ـ فرا گرفت. در دوبلین تحت تأثیر جریانهای رایج ناسیونالیسم ایرلندی قرار داشت و گاه در عدم توافق با آنانی که در تمنای استفادهٔ ادبیات برای مرزهای ناپختهٔ سیاسی است، او با این وجود آموخت که به شعر همچون موهبتی برای فرهنگ دوباره احیا شدهٔ ایرلند بنگرد. سه اثر دوبلین، لندن و اسلیگو به ترتیبِ وقوعِ زمانی رشد نیافتند ـ او پس و پیش میان این شهرها در تمام عمرش در سفر بود ـ و ما غالباً شعری را بر اساس فولکلور اسلیگو در میان گروه اشعار خیالانگیز وی مییابیم که تحت تأثیر «رایمرز کلوپ» یا بازتاب احساس ناسیونالیست ایرلندی در اشعار غنایی از جهات دیگر تماماً «پیشا رافائلی» در آهنگ آن حضور دارد.
هرچند قادریم به سهولت دورههای اصلی حرکتهای شاعرانهٔ ییتس را از هم متمایز کنیم، وی با سنت خودآگاهی رمانتیسیزمی آغاز کرد که آن را از شاعران دههٔ ۹۰ آموخت. «اسپنسر و شلی» و کمی بعد «بلیک» نیز از جمله شاعرانی بودند که تأثیر مستقیمی بر او داشتند.
در خلال همین دوره، ییتس سرگرم نگارش شعرهایی از قبیل (کودک دزدیده شده) بود که ناشی از تجربهٔ «اسلیگو» ی وی با یک دقّتنظر کامل از تصویرپردازی طبیعی، اسامی مکانها و درونمایههایی از فولکلور بوده است. اندکی بعد ـ یعنی در بخش دیگری از اولین دورهٔ زندگیاش ـ حلقههای ادبی دوبلین وی را به «تاریخ استندیش اوگرادی ایرلند»: دورهٔ حماسی فرستاد. در آنجا وی داستانهای بزرگی از دورهٔ حماسی تاریخ ایرلند و با «تودور» باقی مانده است، اقتباس کرد. حتا آن هنگامکه وی از عقاید «نوافلاطونی» سود میجست، مثلاً در شعر «گلسرخ دنیا» (همچنین محصول بخش پایانی دورهٔ دیگرش)، قادر به برقراری حلقهٔ ارتباط با درونمایههای حماسی ایرلند بود، به طوریکه نوعی هیبت و «سبک» به تصویرپردازیاش میبخشید، بدون اینکه نوعی به رؤیاپردازی شاعرانه مربوط باشد. در نتیجه افسانههای حماسی ایرلند باستان و سنتهای فولک حومه ایرلند مدرن، ییتس را با نوعی سرسختی برای تصویرپردازی اخیرش مواجه کرد، چرا که اولین نمونهاش حتا، در مرحلهٔ سالهای میان ۱۸۹۰ محصول شعرهای موفق به شمار میآیند. شعر «دریاچه اینیسفری» که در چندین منتخبات آثار ادبی آمده، با وجود این یک نمونه شعر موفق در نوع خود میباشد.
هنگامیکه ییتس در ژانویهٔ ۱۹۳۹ درگذشت، با اقتدار و تنوع کامل شعر را وداع گفت. امّا همین شرایط وی را به بزرگترین شاعر قرن بیستم انگلیسی زبان بدل کرد.
شعری از کتاب برگ ها بسیارند ریشه یکی
ظهور مسیح
چرخانچرخان در چرخشی عظیم
قوش را یارای شنیدن صدای صیاد نیست،
اشیاء تکهتکه میشوند،
کانون از هم پاشیده میشود
هرج و مرج جهان را فرا میگیرد
جزر و مد خون به راه میافتد و
در همهجا
آئین پاکدامنی پایمال شده است.
بهترین و بدترین فقدان تمامی ایمان
سرشار از شدت سوزان عشقاند.
آری بسا مکاشفه نزدیک است
آری ظهور نزدیک است
ظهور مسیح!
حجم
۷۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۷۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه