کتاب دو نمایشنامه ساعت شنی و کلمات روی شیشه پنجره
معرفی کتاب دو نمایشنامه ساعت شنی و کلمات روی شیشه پنجره
کتاب الکترونیکی «دو نمایشنامه ساعت شنی و کلمات روی شیشه پنجره» نوشتهٔ ویلیام باتلر ییتس با ترجمهٔ سارا وظیفه شناس و ویراستاری مهدی سجودی مقدم در انتشارات مهراندیش چاپ شده است.
درباره کتاب دو نمایشنامه ساعت شنی و کلمات روی شیشه پنجره
دو نمایشنامه این کتاب هرکدام زوایای قابل توجهی از بزرگی و ارزش آثار یِیتس را به نمایش میگذارند: ساعت شنی نمایش اخلاقی تک پردهای است درباره عالم ملحدی که به خدا و بهشت و جهنم اعتقادی ندارد و در اثر تعلیمات او هیچ دینداری در روستا باقی نمانده است. تنها کسی که ذرهای نیز دچار شک نشده و همچنان بر ایمانش پابرجاست، یک احمق است. عالم، پس از رویارویی با فرشته مرگ، از احمق ایمان را فرا میگیرد.
نمایشنامه تکپردهای کلمات روی شیشه پنجره جلسه احضار ارواحی را به تصویر میکشد که در طی آن ارواح جاناتان سوئیفت و دو زنی که در زندگیاش بودند، ناعامدانه احضار میشوند. گفتوگوی روح سوئیفت با این دو زن حقایقی جالب و خواندنی از زندگی سوئیفت به دست میدهد.
«... زنانی که بنا بر روح و روان دل میبازند، چونان که قدیسان عشق میورزند، زیباییشان ماندگارتر است و بیشتر احساس خوشبختی میکنند تا زنانی که بنا بر جسم و تن عنان دل از کف میدهند. این اندیشه مرا تسلی میدهد، اما چیز وحشتناکی است که مسئول خوشبختی دیگری باشی»
درباره ویلیام باتلر ییتس
ویلیام باتلِر یِیْتْس (۱۹۳۹-۱۸۶۵)، شاعر و نمایشنامهنویسِ ایرلندی و از پیشگامانِ تجدید حیات ادبی ایرلند در اواخر سدۀ نوزدهم بود. او با جستار در انواع عرفان، تصوف، فولکلور، روحگرایی و فلسفه نوافلاطونی' سیستمی نمادین آفرید که در آثار او، اعم از نظم و نثر، الگویی منسجم داشت. یِیْتْس معتقد بود که تئاتر' نقشِ قدرتمندی در پیدایشِ فرهنگی یکپارچه ایفا میکند و در ۱۸۸۹ تئاتر ادبی ایرلند را بنیان نهاد که چندی بعد تئاتر اَبی دوبلین از آن زاده شد.
علاقه او به علوم غریبه و ادبیات سنتی سِلتی باعث شهرت جهانی او شد و درنهایت در سال ۱۹۲۳ جایزۀ نوبل ادبیات را از آنِ خود کرد. تی. اس. الیوت دربارۀ او میگوید: «یکی از معدود کسانی که سرگذشتشان تاریخِ عصر خود است، و بخشی از خودآگاهیِ زمانهای هستند که درکش بدون آنها ممکن نیست.»
کتاب دو نمایشنامه ساعت شنی و کلمات روی شیشه پنجره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به نمایش پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب دو نمایشنامه ساعت شنی و کلمات روی شیشه پنجره
(احمق بازمیگردد).
احمق: یه فرشته اونجا بود ـ اونجا دمِ درگاهی، منتظر وایساده بود؛ و گفت: «برو تو، تایگ، و هر چی ازت میپرسه، جواب بده. اگه بهش بگی، بهت یه پنی میده.»
مردِ خردمند: بهقدر کافی میدونم، میدونم که مشیتِ الهی چیره میشه.
احمق: منتظرم تا وقتش برسه ـ اونی که اونجا وایساده بود، اینجوری گفت، ولی ممکنه جواب سؤالت رو بدم. اون گفت بگم.
مردِ خردمند: خاموش شو. باشد که ارادهٔ الهی این دم چیره گردد
گرچه ارادهٔ او عذابِ جاودانهٔ من باشد.
هیچ پرسشی ندارم:
همین کافیست، میدانم چه چیز
وضعیتِ ستاره و ابر را پایدار ساخت.
و حال که از همهچیز آگاهم، فریاد برمیآورم
که هر آنچه خدا اراده کرده
همین دم محقق گردد،
گرچه لعن شدنِ من باشد.
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه