کتاب دلتنگی ها و پرسه ها
معرفی کتاب دلتنگی ها و پرسه ها
کتاب دلتنگی ها و پرسه ها نوشته هرمان هسه نویسنده مشهور آلمانی است که با ترجمه مسیحا برزگر منتشر شده است. این کتاب متنهایی زیبا و عاشقانه و با زبان شاعرانه است که احساسات هسه در آن کاملا نمایان است.
درباره کتاب دلتنگی ها و پرسه ها
دلتنگیها و پرسهها، یکی از کتابهای دوستداشتنی هرمان هسه است. در این کتاب، هسه راهبیست معتکف در دیرِ طبیعت. او این کتاب را در سال ۱۹۲۰ پس از آنکه در دل کوههای تیسینو در دهکدۀ مونتانولای سوییس ساکن شد، منتشر کرد. این کتاب، در واقع مجموعهای از نامههای عاشقانۀ هسه به طبیعت است. بنابراین، این کتاب را میتوان عاشقانههای هسه نامید. نثر بیپیرایه و عاری از تکلّفِ کتاب، تغزّلِ نابِ آن، بصیرتِ گستردۀ نویسنده و علاقۀ شدیدش به آب و خاک و گیاه و پرنده و آدمها، همه و همه، دلتنگیها و پرسهها را به یک نغمۀ عاشقانه و دلنواز تبدیل کردهاند. در واقع، فصلهای گوناگونِ این کتاب، موومانهای یک سمفونی ژرفِ معنویاند.
خواندن کتاب دلتنگی ها و پرسه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات غرب مخصوصا آثار هرمان هسه پیشنهاد میکنیم.
درباره هرمان هسه
هرمان هسه در ۲ ژوئیه ۱۸۷۷ در آلمان متولد شد. پدرش مدیر انتشارات مبلغان مذهبی بود و مادرش فرزند یک هندشناس معروف. او تحت تاثیر این دو نفر، یعنی پدر و پدربزرگش، به ادبیات علاقهمند شد. هرمان هسه زندگی پر فراز و نشیبی را از سر گذراند. او به دلیل تضادهایی که با خانواده و محیط مدرسهاش احساس میکرد از آنجا فرار کرد. مدتی افسردگی داشت و یکبار دست به خودکشی زد. مدتی او را به آسایشگاه مراقبت از کودکان عقبماندهی ذهنی فرستادند. بعد از ان کارهای مختلفی مثل کتابفروشی، باغبانی، نقاشی با آبرنگ و ... را انجام داد. هرمان هسه در سال ۱۹۴۶ نوبل ادبیات را از آن خود کرد. از مشهورترین آثار هرمان هسه میتوان به دمیان، سیدارتا و گرگ بیابان اشاره کرد.
هرمان هسه در ۹ اوت ۱۹۶۲ در سوئیس از دنیا رفت.
بخشی از کتاب دلتنگی ها و پرسه ها
در این باریکهراهِ کوچک و زیبا، باد بیمهابا میوزد. درخت وبوته را پشت سر گذاشتهام، اینجا فقط سنگ و خزه میروید. اینجا هیچکس به دنبال چیزی نمیگردد، کسی در اینجا مالک چیزی نیست، در این بالا، کشاورز نه علوفه دارد و نه هیزم. دوردستها صدایم میزنند و اشتیاق رفتنم را برمیانگیزند. آه کجایند مردمانی که این راه دلنواز را از میان صخرهها، باتلاقها و توفانِ برف، هموار کردند تا ما را به درههایی دیگر، خانههایی دیگر، زبانهایی دیگر و مردمانی دیگر بپیوندند.
در بلندترین نقطهیِ این گردنه میایستم. راه از هر دو سو به پایین میرود، آبها از هر دو سو جاریاند. هر چیزی در این بالا دو جهت دارد و سرانجام راهی به دو سوی پایین و به دو دنیای کاملاً متفاوت باز میکند. آبگیر کوچکی که کفشهایم را نوازش میکند، به سمت پایین و شمال جاریست. آب آن سرانجام به دریاهای سرد دوردست میریزد. اما تودهیِ برفی که در نزدیکیهای آن است، آهستهآهسته به طرف جنوب آب میشود، به سمت سواحل لیگورین یا آدریاتیک جریان مییابد و سرانجام به دریایی میریزد که کرانهاش آفریقاست. باوجوداین، همهیِ آبهای جهان دوباره یکدیگر را دیدار میکنند. دریاهای قطب شمال و آبهای نیل در پرواز نمناک ابرها، دست آخر با هم یکی میشوند. تصویر زیبای قدیمی مریم عذرا، لحظههایم را قدسی میسازد. هر جادهای ما خانهبهدوشان را به خانه فرا میخواند.
نگاه خیرهیِ من هنوز میتواند انتخاب کند، شمال و جنوب هنوز هم به چشمان من تعلق دارند. با برداشتن کمتر از پنجاه قدم، فقط جنوب از آن من خواهد بود. آه که چه رازورانه در میان درههای آبیاش تنفس میکند! آه که چگونه قلب من با آن میتپد! یاد دریاچهها، باغها، رایحهیِ شراب و شکوفههای بادام، پیام باستانی و مقدسِ اشتیاق و میل زیارت رُم را برایم به ارمغان میآورد.
حجم
۵۳۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۵۳۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
نظرات کاربران
(۸-۱۰-[۱۸۷]) هرمان هسه به اندازه ی خیلی زیادی تحت تاثیر اندیشه های بودا قرار داره و نوشته هاش بازتابی از تعالیم آیین اونه؛ عشق به طبیعت و رسیدن به وحدت از نکات مهم این اثره.
وقت دلتنگی ها می تونید به روش فال گرفتن، یک صفحه از کتاب رو باز کنید و باهاش تو دل طبیعت چند قدمی پرسه بزنید. حتما حالتونو بهتر می کنه.
ممنون از طاقچه من لذت بردم از کتاب و البته ترجمه روانی که داشت حس خوبی انتقال میداد و دوست دارم هر از چند گاهی دوباره بخونمش
بد نبود