
کتاب ۳۲ حرف، ۳۲ قصه
معرفی کتاب ۳۲ حرف، ۳۲ قصه
کتاب ۳۲ حرف ۳۲ قصه مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی برای کودکان و نوجوانان است که با کوشش جمیله سنجری جمعآوری شده و تصویرگری آن برعهدهی بیرنگ اخباری، محدثه مشکاتی و امیر دهقان زاده بوده است. این کتاب توسط انتشارات کتاب کوچه منتشر شده است. این کتاب با الهام از حروف الفبا، هر قصه را به یکی از حروف نسبت داده و با زبانی ساده و روایتهایی آموزنده، دنیای حیوانات، آدمها و طبیعت را به تصویر کشیده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ۳۲ حرف، ۳۲ قصه
کتاب ۳۲ حرف، ۳۲ قصه مجموعهای در قالب ۳۲ قصه است. هر داستان با محوریت یکی از حروف الفبا، روایتهایی کوتاه و آموزنده را برای گروه سنی کودک و نوجوان ارائه میدهد. داستانها برگرفته از افسانهها، حکایتها و قصههای کهن ایرانی هستند که با بازآفرینی جمیله سنجری، رنگ و بوی تازهای گرفتهاند. کتاب در فضایی خیالانگیز و گاه طنزآمیز، شخصیتهایی از حیوانات و انسانها را به تصویر میکشد که هرکدام با چالشی روبهرو میشوند و درنهایت، نکتهای اخلاقی یا رفتاری را به مخاطب منتقل میکنند.
این اثر در دورهای منتشر شده که توجه به ادبیات کودک و بازآفرینی قصههای سنتی اهمیت ویژهای یافته است. تصویرگریهای رنگی و متنوع کتاب، فضای قصهها را برای مخاطب جذابتر میکند و به فهم بهتر داستانها کمک میکند. کتاب ۳۲ حرف ۳۲ قصه با رویکردی داستانی، تلاش دارد ارزشهای انسانی، دوستی، هوشمندی و مهربانی را در قالب روایتهایی کوتاه و قابل لمس به کودکان بیاموزد.
خلاصه داستان ۳۲ حرف، ۳۲ قصه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
در کتاب ۳۲ حرف ۳۲ قصه، هر داستان با یک حرف الفبا آغاز میشود و ماجرایی مستقل را روایت میکند. قصهها اغلب با فرمول یکی بود، یکی نبود شروع میشوند و شخصیتهایی از حیوانات، پرندگان، انسانها و حتی اشیاء را وارد ماجرا میکنند. مضمون اصلی بیشتر داستانها، مواجهه با مشکلات و یافتن راهحلهایی هوشمندانه یا اخلاقی است. برای نمونه، در قصهی آبگیر و سه ماهی، سه ماهی با تهدید ماهیگیر روبهرو میشوند و با همکاری و زیرکی از دام میگریزند.
در داستان پنجپایک و ماهیخوار پیر، حیلهگری و فریبکاری به چالش کشیده میشود و درنهایت، دوستی و هوشمندی پیروز میشود. برخی قصهها مانند چوپان دروغگو و گرگ راستگو یا خرناس شیر و زرنگی خرگوش بازآفرینی حکایتهای مشهور هستند که با زبانی تازه و شخصیتپردازی متفاوت روایت شدهاند. در کنار اینها، داستانهایی با محوریت انسانها نیز وجود دارد که به موضوعاتی چون اعتماد، صداقت، تلاش و مهربانی میپردازند. هر قصه با پایانی آموزنده، مخاطب را به تأمل دربارهی رفتارها و پیامدهای آنها دعوت میکند، بیآنکه لحن کتاب به نصیحتگویی یا شعارزدگی نزدیک شود.
چرا باید کتاب ۳۲ حرف، ۳۲ قصه را خواند؟
این کتاب با روایت قصههایی کوتاه و متنوع، مفاهیم اخلاقی و انسانی را در قالب داستانهایی سرگرمکننده و قابللمس به کودکان منتقل میکند. هر قصه فرصتی برای آشنایی با ارزشهایی مانند دوستی، همکاری، هوشمندی و مهربانی است. تصویرگریهای جذاب و فضای خیالانگیز کتاب، خواندن آن را برای کودکان و حتی بزرگترها لذتبخش میکند؛همچنین بازآفرینی قصههای کهن ایرانی در قالبی نو، به حفظ و انتقال میراث فرهنگی کمک میکند.
خواندن کتاب ۳۲ حرف، ۳۲ قصه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانانی مناسب است که به داستانهای کوتاه و آموزنده علاقه دارند. والدین، مربیان و آموزگاران نیز میتوانند از این مجموعه برای قصهگویی و آموزش غیرمستقیم مفاهیم اخلاقی بهره ببرند؛ همچنین این کتاب برای کودکانی که در حال یادگیری الفبا هستند میتواند جذابیت داشته باشد.
بخشی از کتاب ۳۲ حرف، ۳۲ قصه
«یکی بود. یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. آبگیر زلال و کوچکی بود که سه تا ماهی داشت. اولی اردکماهی سبزآبی بود که همیشه میرفت لای علفها یا سنگها: دومی. پرندهماهی نقرهای بود. که از صبح تا شب میپرید توی دریا و میپرید توی آبگیر. بالههایش هم موقع پریدن، زیر نور خورشید برق میزد. سومی. حلواماهی سفید بود با تن باریک و شکل کتاب. او دو تا چشم این طرف و آن طرف صورتش داشت که با آنها همهجا را خوب میدید. یک روز ماهیگیری به آنجا آمد و تورش را باز کرد تا توی آب بیندازد. حلواماهی زودتر از همه او را دید و داد زد فرار کنید! فرار کنید! پرندهماهی زود از آبگیر پرید توی دریا. اما اردکماهی و حلواماهی گیر افتادند. اردکماهی با پوزهی قوی و بزرگش تور را سوراخ کرد و بیرون رفت. پرندهماهی و اردکماهی که دیدند دوستشان گیر کرده، دستبه کار شدند. پرندهماهی از دریا پرید توی آبگیر. جوری که حواس ماهیگیر با دیدن ماهی درشت نقرهای پرت شد. اردکماهی هم با پوزهی بزرگ و دندانهای تیزش، تور را از بالههای حلواماهی کند و او را نجات داد. بعد، دوتایی سنگهای کوچک را کنار دادند و خودشان را به دریا رساندند. ماهیگیر که هنوز تلاش میکرد ماهی درشت را بگیرد، متوجهی فرار آنها نشد. پرندهماهی هم وقتی دید دوستانش نجات پیدا کردهاند از روی آبگیر پرواز کرد و شیرجه زد توی دریا. ماهیگیر هرچه این طرف آبگیر را نگاه کرد آنطرف آبگیر را نگاه کرد ماهیای ندید. او تور پارهپارهاش را بیرون کشید و دست خالی از آنجا دور شد.»
حجم
۴۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه
حجم
۴۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه