
کتاب زنان نامرئی
معرفی کتاب زنان نامرئی
کتاب زنان نامرئی نوشتهٔ کرولاین کریادو پرز و ترجمهٔ حسین مسعودی آشتیانی توسط نشر کتاب کوچه منتشر شده است. نویسنده در این اثر سوگیری دادهها در دنیایی طراحیشده برای مردان را افشا کرده است. اثر حاضر کتابی است که به شکافهای جنسیتی در دادهها و پیامدهای آن بر زندگی زنان در جنبههای مختلف میپردازد. نویسنده نشان میدهد که چگونه در دنیایی که مرد بهعنوان پیشفرض و معیار در نظر گرفته میشود، جمعآوری و تحلیل دادهها نیز اغلب با سوگیری مردانه صورت میگیرد و این نادیده گرفتن زنان منجر به تبعیض و تحمیل هزینههایی بر آنها میشود. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زنان نامرئی
کارولین کریادو پرز در کتاب زنان نامرئی (افشای سوگیری دادهها در دنیایی طراحی شده برای مردان) به تفصیل توضیح داده است که چگونه عدم لحاظ کردن دادهها و تجربیات زنان در طراحیها، سیاستگذاریها و تصمیمگیریها در حوزههایی مانند برنامهریزی شهری، محیط کار، پزشکی و در زمان بحرانها، زندگی زنان را دشوارتر و گاهی خطرناک میسازد. کریادو پرز با ارائه شواهد و آمار متعدد نشان میدهد که این سوگیری اغلب عمدی نیست، بلکه نتیجه عادت هزاران ساله در نظر گرفتن مرد بهعنوان «انسان» پیشفرض است. او معتقد است که این شکاف دادهای باعث میشود زنان در تاریخ، فرهنگ و دادهها نادیده گرفته شده و «نامرئی» شوند. پرز در این اثر نشان میدهد که چگونه این سوگیری ناخواسته، نیمی از جمعیت جهان، یعنی زنان را، در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره «نامرئی» ساخته است. پرز در کتاب زنان نامرئی استدلال میکند که نادیده گرفتن دادههای مربوط به زنان در فرآیندهای برنامهریزی و تصمیمگیری در حوزههای مختلف - از طراحی شهرها و سیستم حملونقل عمومی گرفته تا پزشکی، فناوری و حتی طراحی محصولات ساده روزمره - منجر به ایجاد سیستمی میشود که نه تنها نیازهای خاص زنان را برآورده نمیکند، بلکه آنها را وادار به تحمل هزینههای اضافی جسمی، روانی و مالی میکند. این وضعیت ریشه در تلقی زنان به عنوان «جنس دوم» دارد، مفهومی که سیمون دوبوار نیز پیشتر به آن اشاره کرده بود.
چرا باید کتاب زنان نامرئی را بخوانیم؟
خواندن کتاب زنان نامرئی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به تمام علاقهمندان به مطالعات زنان، جامعهشناسی، علوم سیاسی، برنامهریزی شهری، سلامت عمومی، طراحی محصول و هر کسی که به دنبال درک عمیقتر نابرابریهای جنسیتی و ریشههای پنهان آنها در ساختار جامعه است، پیشنهاد میشود. همچنین اگر به موضوعاتی مانند تأثیر دادههای بزرگ و الگوریتمها بر جامعه علاقهمند هستید، این کتاب دیدگاههای مهمی را ارائه میدهد.
کتاب زنان نامرئی چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب زنان نامرئی در سال ۲۰۱۹جایزهٔ کتاب علمی انجمن سلطنتی بریتانیا و جایزهٔ کتاب تجاری سال فایننشال تایمز را دریافت کرد.
درباره کرولاین کریادو پرز
کارولین کریادو پرز، متولد سال ۱۹۸۴ میلادی، روزنامهنگار، فعال مدنی و فمینیست بریتانیایی است. او در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از کالج کبل دانشگاه آکسفورد فارغالتحصیل شده است. کریادو پرز به دلیل فعالیتهایش در زمینه برابری جنسیتی شناخته شده است، از جمله کارزاری موفق برای حفظ تصویر یک زن بر روی اسکناسهای بریتانیا. کتاب «زنان نامرئی» برای او افتخارات و جوایز متعددی از جمله جایزه کتاب علمی انجمن سلطنتی بریتانیا و جایزه کتاب تجاری سال فایننشال تایمز را به ارمغان آورده است.
فهرست کتاب زنان نامرئی
کتاب «زنان نامرئی» در شش بخش تنظیم شده است که هر بخش به بررسی تأثیر شکاف دادهای جنسیتی در حوزههای مختلف میپردازد:
پیشگفتار و مقدمه: مذکر پیشفرض این بخش به معرفی ایده اصلی کتاب، یعنی وجود شکاف جنسیتی در دادهها، میپردازد و نشان میدهد که چگونه در طول تاریخ، مرد بهعنوان معیار و پیشفرض انسان در نظر گرفته شده است. نویسنده تأکید میکند که این نادیده گرفتن زنان در جمعآوری دادهها، پیامدهای واقعی و ملموسی بر زندگی آنها دارد.
بخش اول: روزمرگی این بخش به بررسی تأثیر شکاف دادهای در زندگی روزمره میپردازد. فصل اول با مثالهایی مانند برفروبی در سوئد نشان میدهد که چگونه برنامهریزیهایی که نیازهای زنان (مانند استفاده بیشتر از وسایل حمل و نقل عمومی و پیادهروی) را در نظر نمیگیرند، میتواند منجر به مشکلات و هزینههایی برای آنها شود. فصل دوم به طراحی فضاهای عمومی مانند توالتها میپردازد و نشان میدهد که چگونه عدم تناسب امکانات با نیازهای زنان (به دلیل تفاوتهای بیولوژیکی و مسئولیتهای مراقبتی) منجر به صفهای طولانی و مشکلات دسترسی برای آنها میشود. همچنین به مسئله عدم دسترسی زنان در کشورهای در حال توسعه به توالتهای ایمن و پیامدهای آن بر سلامت و امنیت آنها اشاره میکند.
بخش دوم: محل کار این بخش به بررسی شکاف جنسیتی در محیط کار میپردازد. فصل سوم با اشاره به «جمعه طولانی» در ایسلند، به اهمیت کار بیمزد زنان در خانه و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی نادیده گرفتن آن میپردازد. فصل چهارم به «افسانه شایستهسالاری» میپردازد و با ارائه شواهد نشان میدهد که چگونه سوگیریهای ناخودآگاه در فرآیندهای استخدام و ارتقاء شغلی، مانع پیشرفت زنان میشود، حتی در صنایعی که ادعای شایستهسالاری دارند. فصل پنجم «اثر هنری هیگینز» را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه محیطهای کاری و تجهیزات بر اساس بدن مردان طراحی شدهاند و این عدم تطابق منجر به مشکلات و آسیبهایی برای زنان میشود. فصل ششم با عنوان «وقتی ارزش تو از یک لنگه کفش هم کمتر است»، به خطرات شغلی و تماس با مواد شیمیایی در صنایعی که اغلب نیروی کار زن دارند میپردازد و نشان میدهد که چگونه این خطرات به دلیل نادیده گرفته شدن سلامت زنان در تحقیقات، پنهان میمانند.
بخش سوم: طراحی این بخش به بررسی تأثیر سوگیری دادهای بر طراحی محصولات و محیط اطراف ما میپردازد. فصل هفتم «فرضیه گاوآهن» را مطرح میکند که نشان میدهد چگونه تفاوتهای جنسیتی در استفاده از ابزارها در طول تاریخ بر تقسیم کار و ساختارهای اجتماعی تأثیر گذاشته است. فصل هشتم به «اندازه مردانه» در طراحیها میپردازد و توضیح میدهد که چگونه بسیاری از محصولات و ابزارها بر اساس ابعاد بدن مردان طراحی شدهاند که این امر استفاده از آنها را برای زنان دشوار میسازد. فصل نهم با عنوان «دریایی از مردها» به عدم حضور زنان در حوزههای طراحی و فناوری و پیامدهای آن بر محصولاتی که برای همه طراحی میشوند، اشاره میکند.
بخش چهارم: مراجعه به پزشک این بخش به بررسی شکاف جنسیتی در حوزه سلامت و پزشکی میپردازد. فصل دهم «وقتی داروها اثری ندارند» را مطرح میکند و نشان میدهد که چگونه بسیاری از تحقیقات پزشکی و آزمایشهای دارویی بر روی بدن مردان انجام میشود و این امر باعث میشود که داروها و درمانها برای زنان کماثر یا حتی مضر باشند. فصل یازدهم به «سندروم ینتل» میپردازد و نشان میدهد که چگونه علائم بیماری در زنان اغلب نادیده گرفته میشود یا به مسائل روانشناختی نسبت داده میشود که این امر منجر به تأخیر در تشخیص و درمان بیماریهای جدی در زنان میگردد.
بخش پنجم: زندگی اجتماعی این بخش به بررسی تأثیر شکاف دادهای بر جنبههای اجتماعی زندگی زنان میپردازد. فصل دوازدهم با عنوان «منبعی بدون هزینه برای استثمار» به ارزش اقتصادی کار بیمزد زنان و نادیده گرفتن آن در محاسبات ملی میپردازد. فصل سیزدهم به «از کیف مردانه به کیف زنانه» میپردازد و نشان میدهد که چگونه نظامهای مالیاتی و اقتصادی اغلب نیازها و الگوهای مصرف زنان را در نظر نمیگیرند و این امر منجر به تحمیل هزینههای بیشتر بر زنان میشود. فصل چهاردهم با عنوان «حقوق زنان حقوق بشر است»، به نادیده گرفتن حقوق زنان در سیاستگذاریها و قوانین بینالمللی میپردازد و نشان میدهد که چگونه حضور کمتر زنان در مراکز قدرت منجر به عدم توجه به مسائل آنها میشود.
بخش ششم: وقتی اوضاع به هم میریزد این بخش به بررسی تأثیر شکاف دادهای در زمان بحرانها مانند بلایای طبیعی و جنگ میپردازد. فصل پانزدهم با عنوان «بازسازی با چه کسی است؟» نشان میدهد که چگونه در فرآیندهای بازسازی پس از بحرانها، نیازها و تجربیات زنان نادیده گرفته میشود و این امر بازسازی مؤثر و عادلانه را دشوار میسازد. فصل شانزدهم با عنوان «این فاجعه نیست که تو را میکشد»، به افزایش آسیبپذیری و خطراتی که زنان در زمان بحرانها به دلیل نادیده گرفته شدن نیازهای خاصشان (مانند دسترسی به امکانات بهداشتی) با آن روبرو میشوند، میپردازد.
پسگفتار این بخش پایانی بر اهمیت پر کردن شکاف جنسیتی در دادهها تأکید میکند و نشان میدهد که چگونه نادیده گرفتن دیدگاهها و تجربیات زنان نه تنها به ضرر خودشان است، بلکه مانع پیشرفت و حل مشکلات در جامعه بهطور کلی میشود. نویسنده بار دیگر به سه مضمون اصلی کتاب (بدن زنانه، کار بیمزد مراقبتی و خشونت علیه زنان) اشاره میکند و تأکید دارد که باید از طبیعیانگاری تبعیضها دست برداشت و زنان را «مرئی» ساخت.
بخشی از کتاب زنان نامرئی
«همه چیز از نظام آموزش پزشکان شروع میشود. در طول تاریخ اینطور فرض شده که غیر از اندام تناسلی و اندازه قامت، بین بدن زنان و مردان هیچ فرق دیگری وجود ندارد و همین باعث شده سالها آموزشهای پزشکی مبنایی مردانه داشته باشند و هر چیزی جز آن، غیرعادی و ناهنجار محسوب گردد. آنقدر همه چیز بر شاخصی چون مرد ۷۰ کیلویی ارجاع داده شده است که انگار هر دو جنس همینند و بس. یک بار پزشکی به من گفت این مرد ایدهآلِ فرضی حتی بازنمای خود مردان هم نیست. علم پزشکی زنان را نسخهای غیرمتعارف از انسانها میداند. کارول تراویس در کتاب خود به نام «ارزیابی اشتباه زنان» به این نتیجه میرسد که علم آناتومی یعنی بدن مردانه.
چنین سوگیری مردانهای در تاریخ به دوران یونان باستان برمیگردد. آنها بدن زن را بدن مُثلهشده مرد میدانستند. خیلی ممنون آقای ارسطو!!!! زن مردی بود که همه چیزش به داخل رفته بود. تخمدانها همان بیضههای مردانه بودند و تا قرن هجدهم هیچ اسم خاصی نداشتند و رحم همان کیسه بیضه زنانه بود ولی به جای آنکه مثل بدن انسانهای عادی، بیرون از بدن آویزان باشد، داخل آن جا داشت، چون در نظرشان، بدن زن در فراهم کردن گرمای حیاتی ناتوان بود. بدن مرد ایدهآلی بود که زنان از نعمت داشتن آن بیبهره بودند.
البته که پزشکان معاصر چنین اعتقاداتی ندارند اما این استدلال که بدن مردانه مبنایی برای بدن کل بشر فرض شود هنوز هم به قوت باقیست. سال ۲۰۰۸ تحقیقی روی کتابهای درسی بیست دانشگاه معتبر اروپا، آمریکا و کانادا انجام شد که نشان داد در ۱۶۳۲۹ تصویر موجود در آنها، اعضای مردانه سه برابر اعضای زنانه به عنوان عضوهای بدون جنسیت به کار رفته بودند. همچنین، مطالعهای روی متون درسی توصیهشده در دانشگاه هلند در سال ۲۰۰۸ نشان داد اثری از اطلاعات مختص به جنس نیست. این موضوع حتی درباره مباحثی که تفاوتهای مبتنی بر جنس در آن بسیار اهمیت دارد نیز مصداق دارد.»
حجم
۲۴۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
حجم
۲۴۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه