کتاب سیزده نفر سر میز شام
معرفی کتاب سیزده نفر سر میز شام
کتاب سیزده نفر سر میز شام داستانی از آگاتا گریستی با ترجمه بهرام افراسیابی است. این داستان ماجرای قتل همسر یک هنرپیشه مشهور است که به طرزی عجیب و وحشیانه کشته شده و خبر قتل، مدتها است که ذهن مردم را به خود مشغول کرده است.
از این کتاب بارها اقتباسهای تئاتری صورت گرفت و تئاتر لندن شاهد اجرای چندباره این نمایش بود.
درباره کتاب سیزده نفر سر میز شام
جین ویلکینسون هنرپیشه مشهور و محبوبی است که با لرد اجوار ازدواج کرده و زندگی میکند. مردم برای تماشای نمایشهای جین صف میکشند و او نیز به خوبی از شهرت و تواناییهای خودش آگاه است. در این میان، او به هرکول پوآور مراجعه میکند و از او میخواهد کمکش کند تا از شر همسرش خلاص شود! پوآور که کارآگاه است و در زمینه طلاق تخصصی ندارد، از کمک کردن سرباز میزند اما وقتی لرد اجوار، همسر جین را میبیند، متوجه میشود که او هم میخواهد از جین جدا شود. او حتی اعلام میکند که نامهای هم برای جین نوشته است و آمادگیاش را درباره جدایی در آن نامه اعلام کرده است، اما جین منکر دریافت هر نامهای میشود....
در همین حال، جین با دختر دیگری هم به نام کارلوتا آدامز آشنا میشود. کارلوتا که به نوعی بدل جین است در حضور او، چنان با هنرمندی نقش جین را بازی میکند که حیرت و تحسین او را برمیانگیزد. جین و کارلوتا باهم آشنا میشوند و این آشنایی به یک شرط بندی عجیب منجر میشود.
وقتی لرد، به طرز وحشتناکی به قتل میرسد،پای هرکول پوآرو به داستان باز میشود و کتاب سیزده نفر سر میز شام، متولد میشود!
کتاب سیزده نفر سر میز شام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
سیزده نفر سر میز شام، داستانی جذاب برای تمام دوستداران رمانهای جنایی و معمایی است.
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، ملکه جنایت و نویسنده مشهور و پرفروش سبک جنایی و معماگونه در تمام اعصار، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در انگلستان چشم به جهان گشود. او خالق شخصیتهایی مانند هرکول پوآرو و خانم مارپل است و عمده شهرتش را مدیون رمانهای جناییاش است. نام کامل او آگاتا مری کلاریسا میلر است. در سال ۱۹۱۴ با یک سرهنگ نیروی هوایی به نام آرچیبالد کریستی ازدواج کرد و از او یک دختر به نام رزالیند هیکز دارد. اما این ازدواج بعد از یازده سال به جدایی انجامید.
او در سال ۱۹۳۰ با باستانشناسی به نام سِر ماکس مالووان ازدواج کرد و همراه او به سفرهای زیادی رفت. سفرهایی که تاثیرات بسیاری در داستانهای جذاب او داشتند. او همچنین داستانهای عاشقانهاش را با نام مستعار مِری وستماکوت منتشر میکرد. از روی کتابهای او فیلمهای بسیاری هم ساختند و شخصیتهای هرکول پوآرو، با بازی دیوید سوشی، و همچنین خانم مارپل از محبوبترین شخصیتهای سینمایی و تلویزیونی هستند. او در مقام پرفروشترین نویسنده انگلستان و کل دنیا قرار دارد. مقامهای بعدی به ژول ورن و شکسپیر میرسد.
آگاتا کریستی در ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ در سن ۸۵ سالگی در انگلستان چشم از دنیا فربست.
بخشی از کتاب سیزده نفر سر میز شام
پوارو شگفتزده شد و بعد از چندلحظه به خود آمد و گفت:
- اما مادام از شر شوهر راحت گشتن در تخصص من نیست!
- میدانم، این را میدانم.
- خانم این کار در تخصص یک وکیل است شما باید به یک وکیل مراجعه بفرمایید.
- جناب پوارو این درست جایی است که شما اشتباه میکنید. من از این وکلا سیر شدهام، من با وکلای بسیار زیادی آشنا هستم از وکیل خوب، کارآگاه، صادق گرفته تا وکیل شارلاتان و حقه باز، البته هیچکدام از آنها به کار من نمیخورند. میدانید وکلا فقط قانون میشناسند آنها با حس طبیعی هیچگونه آشنایی ندارند.
- حالا شما فکر میکنید که من با این حس طبیعی آشنایی داشته باشم؟ جین خندید و گفت:
- جناب پوارو من در مورد شما و کارآیی شما به قدری مطالب شنیدهام که شما را یک روباه خوب میدانم.
- ببخشید روباه خوب؟! روباه که خوب ندارد من نمیتوانم مفهوم جمله شما را بفهمم؟!
- خب هر چه که میخواهید اسمش را بگذارید، حلال مشکلات.
- مادام ممکن است من ذهن خوبی داشته باشم اما موضوع شما موضوعی نیست که در توانایی و تخصص من باشد. ای کاش میتوانستم آن را انجام دهم.
- من نمیدانم چرا این مشکل من این قدر پیچیده شده، ولی به نظر من شما تنها کسی هستید که میتوانید مسئله مرا حل کنید.
- او مسئله است؟
- مسئلهای مشکل. جین نگاهی به پوارو انداخت و افزود:
- شما مردی نبودید که از مشکلات دیگران در بروید!
- از لطفتان و حسن نظرتان خیلی متشکرم اما فرق نمیکند، من میدانم نظرتان چیست، ولی در مورد طلاق دخالت نمیکنم چون که طلاق را مضموم میدانم، طلاق عمل خوبی نیست.
- اوه مرد عزیز، من از شما نمیخواهم که برای من جاسوسی بکنید، میخواهم که برای من با یک اقدام صحیح و رک و راست و ماهرانه، مرا از شر شوهرم راحت کنید. مطمئنم که شما میتوانید، به من بگوییدکه چگونه از شر او راحت شوم؟
پوارو قبل از این که جواب بدهد به فکر فرو رفت و موقعی که متوجه شد خانم جین میخواهد توضیح بدهد ساکت شد. اما خانم جین خواست ببیند بازتاب آقای پوارو چیست؟ پوارو گفت:
- قبل از هر چیز خانم شما باید به من بگوییدکه چرا این قدر علاقمند هستید که از شر لرد اجوار راحت شوید؟ خانم جین ویلکینسون بیدرنگ به این پاسخ جواب داد، مثل این که جواب را در آستین داشت. اوگفت:
- چرا؟ چون میخواهم با شخص دیگری ازدواج کنم. دلائل دیگری نیز البته وجود دارد. چشمان پوارو از تعجب بازماند:
- به طور یقین شما میتوانید طلاق بگیرید طلاق گرفتن که کار سادهایست!
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
نظرات کاربران
ماجرای معمایی ولی انگاری از اول آخرش معلوم بود با اینکه تو ذهنم دنبال یه قاتل دیگه بودم ولی قاتل کاملا مشخص بود، ترجمه اش یکم ضعیف بود در کل کتاب خوبی بود ،دومین کتابیه از آگاتا کریستی میخونم و
داستان این کتاب مثل سایر داستان های آگاتا کریستی جذاب بود ولی ترجمه افتضاحه. یعنی انگار مترجم در حد اهانت آمیزی نسبت به خواننده اثر بی تفاوت بوده.. یه دور ترجمه کرده و ول کرده.. وای!
مثل تمام کتاب های آگاتا کریستی پایان غیر قابل پیش بینی داشت. به نظرم سبک داستان های آگاتا کریستی منحصر به فرده و شما یا همه آثارش رو دوست دارید یا با هیچ کدوم ارتباط برقرار نمیکنید.
حیف همچین داستان جذابی با این ترجمه و ویرایش افتضاح. بعضی قسمتا معلوم نیست حذف شده یا مال ترجمه بده وسطاش مجبور شدم کتاب رو رها کنم چون اصلا منظور کلام رو متوجه نمیشدم
بسیار ترجمه بد و نامفهومی داشت اصلا توصیه نمی کنم
داستان های آگاتا کریستی مثل همیشه جذاب و هیجان انگیز هستن، راز سه جنایت و همکاری پوارو و هیستینگز و کارآگاه جپ، معرفی های اوایل داستان بسیار خوب بود، ولی ترجمه متاسفانه ضربه بدی به روند داستان زده بود،طوری که
ترجمه داغون.پر از اشتباه و بسیار نا روان. لطفا ویرایش مجدد کنید یا بدین یه مترجم دیگه از صفر ترجمه کنه.آقای افراسیابی هم ممنوع الترجمه کنید. در ضمن چه نیازی هست ابتدای تمام کتابها ۶۰ صفحه بیوگرافی نویسنده و خلاصه داستان و
خوب بود ولی ی جورایی قابل حدس شده بود از همون اول ماجرا...ترجمه و ویرایش کتاب خوب نبود و ایراد داشت.