دانلود و خرید کتاب صوتی شیطان به قتل می رسد
معرفی کتاب صوتی شیطان به قتل می رسد
کتاب صوتی شیطان به قتل می رسد نوشتهٔ آگاتا کریستی و ترجمهٔ جمشید اسکندانی است. شرگان انورزاده گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است. این اثر صوتی ماجرای یک مهمانی ساده و بازی است که به یک جنایت هولناک تبدیل میشود.
درباره کتاب صوتی شیطان به قتل می رسد
در کتاب صوتی شیطان به قتل می رسد همهچیز از یک شب مهمانی بازی بریج آغاز میشود که بهشکلی مرگبار و خونآلود به پایان میرسد. «هرکول پوآرو»، کارآگاه مشهور و باهوش توسط «آقای شیتانا» دعوت میشود تا در مهمانی باشکوه او برای بازی بریج شرکت کند، اما چون صاحب مهمانی قتل را هنر میداند این مهمانی را نمیپذیرد. این مهمانی قرار است یک بازی ساده باشد، اما همهچیز به هم میریزد و قتل و خون پایان بازی میشود. پوآرو از مشهورترین شخصیتهای رمانهای آگاتا کریستی است؛ رمانهایی که در آن هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی یک پروندهٔ دیگر را حل میکند.
شنیدن کتاب صوتی شیطان به قتل می رسد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان جنایی پیشنهاد میکنیم.
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. او نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسندهای است که کتابهایش بیشترین ترجمه را به زبانهای مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند؛ کریستی همچنین طولانیترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد. این نمایش در مارس ۲۰۲۰ بهدلیل همهگیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمهشدهترین نویسنده است. کریستی ۶ رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است. آگاتا کریستی طی هر ۲ جنگ جهانی، در بیمارستانها خدمت کرد و دانشی درمورد سمهایی را که در بسیاری از رمانها، داستانهای کوتاه و نمایشنامههای او وجود داشت، به دست آورد؛ او همچنین در دورهای از زندگیاش، چندینماه را در حفاریهایی در خاورمیانه میگذراند و بدینترتیب از این دانش نیز در نگارش کتابهایش سود میجست. کریستی از خانوادهای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل میکرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پلههای موفقیت پا گذاشت.
آگاتا کریسی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنریاش دریافت کرده است. بیشتر کتابها و داستانهای کوتاه او (و بعضیها از آنها چندینبار) بهصورت فیلم درآمدهاند. از آن میان میتوان فیلمهای قتل در قطار سریعالسیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشتههای کریستی بارها برای تهیۀ برنامههای رادیویی و تلویزیونی مورداستفاده و اقتباس قرار گرفتهاند. علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، بهخاطر علائق باستانشناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفتوگویی انجام داد.
تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:
رمانهای هرکول پوارو:
شیطان به قتل می رسد، ماجرای اسرارآمیز در استایلز، قتل در زمین گلف، قتل راجر آکروید، چهار (قدرت) بزرگ، راز قطار آبی، خطر در خانه آخر، لرد اجور میمیرد، قتل در قطار سریعالسیر شرق، تراژدی در سه پرده، مرگ در میان ابرها، قتل به ترتیب الفبا، قتل در بینالنهرین، ورقهای روی میز، شاهد خاموش، مرگ بر روی نیل، کریسمس هرکول پوآرو، ملاقات با مرگ، جنایتهای میهن پرستانه و ... .
مجموعه داستانها:
تحقیقات پوآرو، قتل در مجتمع مسکونی، راز رگاتا، کارهای هرکول، شاهدی برای پیگرد قانونی، سه موش کور، ماجرای پودینگ کریسمس، گناه مضاعف، نخستین پروندههای پوآرو، گرفتاری در خلیج پولنسا، مجموعه چای هارلوین، روشنایی ماندگار.
رمانهای خانم مارپل:
قتل در خانه کشیش، جسدی در کتابخانه، انگشت متحرک، اعلام یک قتل، آنها این کار را با آیینه انجام میدهند، جیب پر از چاودار و... .
آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.
بخشی از کتاب صوتی شیطان به قتل می رسد
«کاسبی تبهکاران هم کساد شده است شاید هم صبر کردهاند تا امروز به اینجا دستبرد بزنند؟ به هرحال، اگر این کار را بکنند که خیلی جالب خواهد بود.»
پوارو در جواب گفت:
«متأسفانه باید به عرضتان برسانم که من هم مثل بقیه صرفآ برای تماشا آمدهام.»
در همین لحظه، زن جوان بسیار زیبایی که کلاه جدیدی از حصیر مشکی و مزین به سه پر بر سر داشت و سگ پودل کوچکی را هم بغل کرده بود، نزد شیتانا آمد و با او گرم گفتگو شد. شیتانا به او گفت:
«عزیزم، چرا به مهمانی آن شب نیامدی؟ جایت خالی بود. نمیدانی چه مهمانی گرم و جالبی بود! راستش خیلیها با من صحبت کردند و حرفهایی هم زدند.
ولی خوب، یکی از آنها فقط احوالپرسی کرد و بعدش هم تشکر و خداحافظی. نمیدانم، شاید از گاردن پارتی آمده بود که اینقدر زود رفت.»
همچنانکه شیتانا با این زن جوان صحبت میکرد، پوارو بیاختیار متوجه سبیل شیتانا شد و با خود گفت:
«چه سبیل قشنگی! واقعآ زیباست! احتمالا در لندن یگانه سبیلی است که تا حدودی میتواند با سبیل من، یعنی هرکول پوارو، رقابت کند. ولی نه، ابهت و جلالی ندارد و قابل مقایسه با سبیل من نیست. به هر صورت زیباست و جلبتوجه هم میکند.»
ولی فقط به خاطر سبیل نبود، شیتانا طوری در مجامع حاضر میشد که توجه همه را به خود جلب میکرد. او با رفتار و کردارش حالت اهریمنی بخصوص و تجسمی واقعی از ابلیس را تداعی میکرد. لاغراندام و بلندقد بود، با صورتی کشیده و مغموم، ابروانی پرپشت، مثل شبق مشکی و سبیلی بسیار مرتب و منظم و چرب و براق که دو سر آنها به زیبایی خم شده بود. لباسهایش که طرحهایی عجیب و غریب و سؤالبرانگیز داشت، کار بهترین خیاط بود.
هر انگلیسی سالمی، به محض دیدن شیتانا، بیاختیار در دل میگفت: «باز هم این مردک، شیتانای لعنتی.» سپس حس میکرد دوست دارد با مشت و لگد به جان او بیفتد.
تمام زنهای شوهردار، دخترهای جوان، خواهرها، عمهها، خالهها، مادرها، و حتا مادربزرگها، همه در مورد آقای شیتانا متفقالقول بودند و میگفتند: «بله عزیزم. البته که میدانم. آقای شیتانا آدم مخوفی است.»
زمان
۱۲ ساعت و ۵۴ دقیقه
حجم
۷۱۱٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۲ ساعت و ۵۴ دقیقه
حجم
۷۱۱٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
داستان جذاب اما متاسفانه باز هم گویندگی بد و آزار دهنده
از آگاتا کریستی توقع بیشتری داشتم ولی بد نبود
به نظر من به اندازه کتابهای دیگه آگاتا کریستی جذاب نبود
خوب بود مخصوصا گویندگی
اینقدر جالب بود که توی دو روز کل کتاب رو گوش دادم، صداپیشه هم عااالی 😊
قصه قشنگه. مگه میشه آگاتا کریستی داستان بد بنویسه. ولی گویندگی خیلی ضعیفه، خیلی😢 یه جوری به جای پوآرو حرف زدن انگار ماجرا طنزه🤦 فقط لحن نه، نه، نه گفتنهاش🤭
خوب بود