دانلود کتاب صوتی معمای کارائیب با صدای امیر فرحان‌نیا + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی معمای کارائیب

دانلود و خرید کتاب صوتی معمای کارائیب

امتیاز:
۳.۱از ۲۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی معمای کارائیب

کتاب صوتی معمای کارائیب نوشتهٔ آگاتا کریستی و با ترجمهٔ نگين ازدجينی و صدای امیر فرحان نیا منتشر شده است. این کتاب یکی دیگر از داستان‌های جذاب خانم مارپل است؛ وقتی که او برای استراحت در یک هتل ساکن شده است و با معمای دشواری روبه‌رو می‌شود. 

درباره کتاب صوتی معمای کارائیب

داستان صوتی کتاب معمای کارائیب زمانی روایت می‌شود که خانم مارپل خسته و کمی هم افسرده از روزمرگی در یک هتل تعطیلات خود را می‌گذراند. او هم‌صحبت‌های زیادی دارد اما یکی از این افراد سرگرد پال‌گريو است. او با بدن چاق و یک چشم مصنوعی و شیشه‌ای خود سعی می‌کند حواس خانم مارپل را به اتفاقات مختلف و حوادث گوناگون پرت کند و ماجراهای متفاوتی را برای او بازگو می‌کند.

یکی از این ماجراها روایت مرگ‌های مشکوکی است که همه خودکشی به نظر می‌رسند اما سرگرد پال‌گريو نظر دیگری دارد. او معتقد است شخصی در این خودکشی‌ها نقش داشته و اتفاقات طبیعی نیستند. همین شک خانم مارپل را مشکوک می‌کند اما اوضاع وقتی پیچیده می‌شود که کسی که سرگرد پال‌گريو به آن شک دارد با آن‌ها در هتل است. 

شنیدن کتاب معمای کارائیب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره آگاتا کریستی

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. وی نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسنده‌ای است که کتاب‌هایش بیشترین ترجمه را به زبان‌های مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند. کریستی همچنین طولانی‌ترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد؛ این نمایش در مارس ۲۰۲۰ به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمه‌شده‌ترین نویسنده است. کریستی شش رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است.

آگاتا کریستی طیّ هر دو جنگ جهانی، در بیمارستان‌ها خدمت کرد و دانشی درمورد سم‌هایی که در بسیاری از رمان‌ها، داستان‌های کوتاه و نمایشنامه‌های وی وجود داشت را به‌دست آورد؛ او همچنین، در دوره‌ای از زندگی‌اش، چندین‌ماه را در حفاری‌هایی در خاورمیانه می‌گذراند و بدین‌ترتیب، از این دانش نیز در نگارش کتاب‌هایش سود می‌جست.

کریستی از خانواده‌ای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل می‌کرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پله‌های موفقیت پا گذاشت.

آگاتا کریسی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنری‌اش دریافت کرده است. بیشتر کتاب‌ها و داستان‌های کوتاه او (و بعضی‌ها از آن‌ها چندین بار) به‌صورت فیلم درآمده‌اند؛ از آن میان می‌توان فیلم‌های قتل در قطار سریع‌السیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشته‌های کریستی بارها برای تهیۀ برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی مورد استفاده و اقتباس قرار گرفته‌اند.

علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، به‌خاطر علائق باستان‌شناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفت‌و‌گویی انجام داد.

تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:

رمان‌های پوارو:

۱۹۲۰: ماجرای اسرارآمیز در استایلز

۱۹۲۳: قتل در زمین گلف

۱۹۲۶: قتل راجر آکروید

۱۹۲۷: چهار (قدرت) بزرگ

۱۹۲۸: راز قطار آبی

۱۹۳۲: خطر در خانه آخر

۱۹۳۳: لرد اجور می‌میرد

۱۹۳۴: قتل در قطار سریع‌السیر شرق

۱۹۳۵: تراژدی در سه پرده

۱۹۳۵: مرگ در میان ابرها

۱۹۳۶: قتل به ترتیب الفبا

۱۹۳۶: قتل در بین‌النهرین

۱۹۳۶: ورق‌های روی میز

۱۹۳۷: شاهد خاموش

۱۹۳۷: مرگ بر روی نیل

۱۹۳۸: کریسمس هرکول پوآرو

۱۹۳۸: ملاقات با مرگ

۱۹۴۰: جنایت‌های میهن پرستانه

و ...

مجموعه داستان‌ها:

تحقیقات پوآرو

قتل در مجتمع مسکونی

راز رگاتا

کارهای هرکول

شاهدی برای پیگرد قانونی

سه موش کور

ماجرای پودینگ کریسمس

گناه مضاعف

نخستین پرونده‌های پوآرو

گرفتاری در خلیج پولنسا

مجموعه چای هارلوین

روشنایی ماندگار

رمان خانم مارپل:

۱۹۳۰: قتل در خانه کشیش

۱۹۴۲: جسدی در کتابخانه

۱۹۴۲: انگشت متحرک

۱۹۵۰: اعلام یک قتل

۱۹۵۲: آنها این کار را با آیینه انجام می‌دهند

۱۹۵۳: جیب پر از چاودار

و...

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.

بخشی از کتاب معمای کارائیب

«ظاهراً هری وسترن با شليک يک گلوله، کنت دو فراری، معشوق همسرش را از پای درآورده بود، و احتمال می‌رفت عذر و بهانه بی‌عيب و نقصش را مبنی بر عدم حضور در صحنه جنايت با پول خريده باشد. گويا تمام افراد مرتبط با قتل ناهشيار بوده و چند نفر از حضار نيز به مواد مخدر اعتياد داشته‌اند. اين قبيل اشخاص برای خانم مارپل ابدا جالب نبودند؛ بی‌ترديد به خاطر ثروت و پول هنگفتشان بسيار جذاب و نمايشی به نظر می‌رسيدند، ولی قطعاً مورد توجه او قرار نمی‌گرفتند.

سرگرد پال‌گريو همچنان مشغول نقل ماجرا بود: «و اگر از من بپرسيد، واقعه مزبور تنها جنايتی نبود که اتفاق افتاد.» سرگرد سرش را تکان داد، چشمکی زد و ادامه داد: «من هم به شخصه سوءظن‌های خودم را داشتم.»

خانم مارپل گلوله کاموايش را از عمد زمين انداخت؛ سرگرد خم شد، آن را برداشت و به او داد.

سرگرد افزود: «حالا که صحبت از قتل به ميان آمد، من يک‌بار با مورد جالبی روبرو شدم. البته نه شخصاً.»

خانم مارپل لبخند دلگرم‌کننده‌ای زد و سرگرد گفت: «يک روز در کلوب گفتگوی مفصلی در باره قتل و جنايت سرگرفت و پزشکی از دوستان من داستانی تعريف کرد. قضيه به يکی از بيمارانش مربوط می‌شد. نيمه‌های شب بوده که در خانه دکتر را می‌زنند. همسر اين مرد دچار عارضه‌ای شده و به حال مرگ افتاده بود. شوهر سعی می‌کند او را به هوش بياورد و هر کاری که از دستش برمی‌آمده برای بهبود حال زنش انجام می‌دهد، ولی بی‌نتيجه بوده. بنابراين سوار ماشينش می‌شود و با عجله سراغ يک پزشک می‌رود، که برحسب اتفاق آن پزشک دوست من بود. وقتی دکتر می‌رسد زن در حال احتضار بوده و وضع وخيمی داشته، به هر صورت آن زن عمرش به دنيا بود و با کمک دکتر نجات می‌يابد. از آن روز به بعد شوهر جوان به ظاهر خود را وقف مراقبت و پرستاری از همسرش می‌کند. زنش عين بچه‌ها مدام گريه سر می‌داد. شوهرش هم متوجه حال عجيب همسرش می‌شود. زنش دچار افسردگی و ناراحتی روانی شده بود. به ظاهر اوضاع از هر نظر روبراه بود، ولی در حقيقت يک ماه بعد، همسر آن مرد مقدار زيادی داروی خواب‌آور خورد و فوت کرد. داستان غم‌انگيزی است.» سرگرد پال‌گريو مکث کرد و چند بار سرش را تکان داد. از آن‌جايی که به نظر می‌رسيد داستان هنوز ادامه دارد، خانم مارپل منتظر شنيدن دنباله داستان ماند.

«ممکن است بفرماييد ماجرا به همين‌جا ختم شده است. به خصوص که اين قبيل اتفاقات چندان عجيب هم نيستند. خودکشی يک زن عصبی و افسرده امری نامعقول و غيرعادی نيست. سال بعد همين پزشکی که داستانش را خدمت شما عرض کردم، خاطراتش را برای پزشک ديگری تعريف می‌کرده. و پزشک اخير ماجرای نجات خانمی را نقل کرده که قصد داشته خود را غرق کند. بر بالين آن خانم هم دکتری می‌آورند و به هر ترتيب از مرگ نجاتش می‌دهند. سپس چند هفته بعد خانم خودش را با گاز خفه می‌کند.»

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

samirab360
۱۴۰۲/۰۷/۱۳

بسیار عالی با صدای خوب ورسا .ای کاش داستان‌های بیشتری از اگاتا را نیز صوتی میکردید

کاربر وحید 1351
۱۴۰۳/۰۴/۲۳

کتاب عالی مثل تمام آثار آگاتا کریستی قاتل دقیقه نود پیدا می‌شود

Morteza Mortezaie
۱۴۰۲/۱۱/۲۳

آگاتا کریستی اصلا احتیاجی به تعریف نداره من دوست داشتم جذاب و پر کشش بود

کاربر 4218786
۱۴۰۲/۱۰/۰۵

صداشون اصلا خوب نیست

ahmadbahmani
۱۴۰۲/۰۶/۳۱

خوب و قشنگ و جالب

زمان

۸ ساعت و ۲۴ دقیقه

حجم

۴۶۶٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۸ ساعت و ۲۴ دقیقه

حجم

۴۶۶٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۶۳,۰۰۰
۳۰%
تومان