کتاب شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک
معرفی کتاب شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک
کتاب شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک نوشتۀ بهرام افراسیابی است. انتشارات مهرفام این کتاب تاریخی را روانۀ بازار کرده است. این کتاب اسرار دربار ناصرالدین شاه (همراه با ترجمهٔ انگلیسی) است.
درباره کتاب شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک
کتاب شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک به شرح دوران پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار میپردازد. این کتاب در شش فصل نوشته شده است. قصر محمدیه، مرگ شاه، شورشهای داخلی، دخالتهای خارجی و درایت امیرکبیر، خاطرات ملیجک (مسافرتهای فرنگ)، پیامدهای سفر سوم به فرنگ، عشق پیری و میرزارضای کرمانی عناوین فصلهای این کتاب هستند. در بخش پایانی تعدادی از اشعار ناصرالدینشاه آمده است.
خواندن کتاب شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران کتابهای تاریخی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شاه ذوالقرنین و خاطرات ملیجک
CHAPTER ONE: SUNSET IN FERDOWS GARDENS»
In the corner of Ferdows Gardens - inside the Mohammad Shah Palace, in the west of Shemiran - new flames show that the state palace is with an unusual event of pregnancy. Although the palace guards were accustomed to such scenes, and the presence of different people there, the visitors' tensions and tensions were crouched at the time of arrival and the nastiness of the visitors crouching out of the curious palace.. The excitement and unprecedented excitement of visitors on the thirteenth of September, 1227th. Hej became more intense this made the guards think. The guards knew the people who were visiting the palace, especially they were familiar well with the face of the doctor of Bell, the English physician at the court of Mohammad Shah. Dr. Bell was for some time in the palace for curing Muhammad Shah.
در گوشهای از باغ فردوس - درون قصر ییلاقی محمدشاه واقع در غرب شمیران - جنب و جوشهای تازه حکایت از آن داشت که قصر حکومتی آبستن رویدادی غیرمعمول است. گرچه قراولان قصر به چنان صحنههایی عادت داشتند و حضور افراد مختلف در آنجا امری عادی تلقی میگردید، اما شتاب و تنش آیندگان هنگام ورود و رفتار عجولانه روندگان در وقت خروج از قصر کنجکاوی قراولان را در این اواخر برانگیخته بود هجوم و هیجان بیسابقه بازدیدکنندگان در سهشنبه سیزدهم شهریورماه ۱۲۲۷- خ. شدت گرفت و قراولان را بیشازپیش به فکر واداشت. قراولان اشخاصی را که به قصر رفتوآمد داشتند میشناختند، بهویژه با قیافه دکتر بل، طبیب انگلیسی دربار محمدشاه بهخوبی برایشان آشنا بود. دکتر بل مدتی بود که برای محمدشاه به قصر آمده بود.
Muhammad was the grandson of Fath Ali Shah and the son of Abbas Mirza. During the reign of Muhammad Shah, while his grandfather had several wives and dozens of children, in this case, it is amazing: Fath Ali Shah, with such crowded family, looks more unparalleled in history is, the more
mythological stories like. He gave birth to many boys, each of whom had royal desires. The great tendency of Fath Ali Shah towards women and the growing spread of harem has caused a large crowd around him, the only reason for which is expressed in the interests of the king, hence the hatred and hatred of fear and fear dominated over the palace world between the rival wives an that is all.
محمدشاه نوه فتحعلیشاه و پسر عباس میرزا بود به سلطنت رسیدن محمدشاه درحالیکه جدش چندین زن و دهها فرزند داشت خود از شگفتیها است، فتحعلیشاه که از نظرداشتن حرمسرا و تعدد زوجات در تاریخ بینظیر است بیشتر به داستانهای اساطیری داشتند. در سر شباهت دارد. وی فرزندان زیادی بهجای نهاد که هر کدام داعیه سلطنت، میل و عطش سیرنشدنی فتحعلیشاه به زن و گسترش روزافزون حرمسرا باعث شد، جمعیتی انبوه بهصورت هالهای بهدور وی جمع شوند که تنها نقطه اشتراکشان برخورداری از منافع شاه بود و در پس آن کینه، عداوت رقابت و چشمهمچشمی و بس...»
حجم
۳۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۱۵ صفحه
حجم
۳۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۱۵ صفحه