دانلود و خرید کتاب تحجرگرایی محی الدین حائری شیرازی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب تحجرگرایی

کتاب تحجرگرایی

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۳.۹از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تحجرگرایی

کتاب تحجرگرایی اثر  آیت الله محی الدین حائری شیرازی است که در دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است

درباره کتاب تحجرگرایی

کتاب حاضر، مجموعه سخنرانی‌های حضرت آیت‌الله حائری شیرازی در دانشگاه علوم اسلامی رضوی می‌باشد که در سال‌های ۱۳۶۷ و ۱۳۶۹ برای طلاب این مرکز ایراد شده است. این سخنرانی‌ها حول دو محور کلی تحت عنوان «پیوند علوم دینی با اخلاق» و «تحجرگرایی» می‌باشند. استاد در ضمن مباحث به تفاوت ماهیت علوم دینی و سایر علوم و اقتضائات تحصیل علوم دینی و نیز برخی آفات آن مثل تحجر و تعصب اشاره می‌فرمایند. در این سلسله مباحث، مطالب ذی‌قیمتی پیرامون جایگاه عرفان و فلسفه در اسلام بیان شده است و معظم له به نقد ادلهٔ مخالفان فلسفه و عرفان می‌پردازند.

کتاب حاضر در سال ۱۳۷۳ توسط دانشگاه علوم اسلامی رضوی به زیور طبع آراسته شده و اکنون پس از سالیان دراز و بعد از اندکی تغییرات، در ضمن مجموعهٔ آثار معظم له توسط نشر معارف منتشر می‌شود.

خواندن کتاب تحجرگرایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 طلاب علوم دینی و همه علاقه‌مندان به این موضوع

 بخشی از کتاب تحجرگرایی

(یا أَهْلَ الْکتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ)

مقدمه بحث: آنچه را که وعده کرده بودم بحث کنم و امام; هم در پیام خودشان روی آن تکیه کرده بودند و مسئله روز بود، «تحجرگرایی» است.

ریشهٔ آن برمی‌گردد به نفسانیت و انانیت انسان و توقّف او در یک مرحله از مراحل سیر و سلوکی که به‌سوی مقصد باید داشته باشد. نفسانیت شخصی و فردی و یا گروهی و ملّی و اجتماعی، تفاوتی نمی‌کند.

توضیح آنکه انسان در سیر وسفری که به‌سوی مقصد خودش دارد، از منازلی باید عبور کند و مراحلی را باید بپیماید؛ این مراحل نه محل تفرّج و تفریح‌اند و نه محل توقّف و ایستادن، بلکه لازم است این کاروان از این منازل عبور کند و یکی را پس از دیگری پشت سر بگذارد و در هر منزلی نیازمندی‌ها و احتیاجاتی که دارد برآورد و به سمت منزل دیگر به راه افتد.

بعضی از انسان‌ها وقتی به این منازل می‌رسند، از آب‌وهوا و شرایط موجود در آن‌ها خوششان آمده و همان‌جا را مقصد نهایی گمان برده، در همان‌جا متوقف می‌شوند و درنتیجه هم از بقیّهٔ سفر و سیر در منازل دیگر بازمی‌مانند و هم مقصد نهایی و غایت و پایان را از دست می‌دهند و از برکت رسیدن به مقصد محروم می‌گردند.

البتّه هر کس به‌تناسب وضعیتی که دارد و شرایطی که برایش به وجود آمده، در منزلی توقّف می‌کند و در محل خاصی ساکن می‌شود؛ بعضی در اولین منزل و برخی در منزل دوّم و برخی در منزل سوّم و... برخی هم همهٔ رنج‌ها را متحمل می‌شوند و منازل را به‌خوبی طی می‌کنند ولی یکی به آخر مانده وامی‌مانند و از پا درمی‌آیند.

مثلاً کفّار و مشرکین در همان قدم اوّل از راه ماندند و متوقف و متحجّر شدند. چیزی که آن‌ها را متوقف کرد این بود که وقتی با دعوت پیامبر و یا پیامبران روبه‌رو می‌شدند، تنها سخنی که داشتند این بود که این مخالف دین آبایی و اجدادی ماست، ما پدرانمان را دیدیم که به همین راهی که ما داریم می‌رفتند و ما هرگز دست از این راه نمی‌کشیم.

قرآن، ابتدا صحبت و راه و رسم انبیاء: را مشخص می‌کند و راه و رسم کفّار و مخالفین را هم مشخص می‌کند و نکات برجسته‌ای را روشن می‌سازد.

در جانب انبیاء: هر چه هست انصاف، تقوا، تواضع و روشنگری است و برعکس، در آن‌سوی دیگر زورگویی، تعصّب، تحکّم و تحجّر است و این همان نفسانیت است که ابتدا به آن اشاره شد.

انبیاء:، موقعی که رسالت و دعوت خود را اظهار می‌نمایند مخالفین می‌گویند: اگر راست می‌گویید حجّتی و دلیلی بیاورید. این فی‌نفسه حرف خوبی است، امّا وقتی دلیل و برهان اقامه شد، عدّهٔ کمی می‌پذیرند و اکثرشان می‌گویند: نه ما این را قبول نداریم و بعد بهانه‌تراشی می‌کنند و برچسب می‌زنند.

گاهی می‌گویند: اصلاً خدا پیامبر نمی‌فرستد و به این کارها کاری ندارد، گاهی 

only one
۱۴۰۲/۰۳/۲۴

یکبار لااقل خوانده شود،مخصوصا برای کسانی که درس دین میخوانند

اینکه بچه‌ها در جبهه با علم به آسیب دیدن، ترکش خوردن، دست قطع شدن، پا قطع شدن، چشم کور شدن و موجی شدن که از همهٔ این‌ها بالاتر است زیرا که عقل خود را ازدست‌داده و اختلال حواس پیداکرده. بالاترین چیزها برای انسان عقل است و وقتی موجی می‌شود گران‌ترین چیزها را از دست‌داده و اگر هوشی داشته باشد می‌گوید: اگر مرده بودم بهتر بود، اگر دستی و پائی داده بودم بهتر بود و... امّا به‌هرحال با علم به همهٔ این‌ها می‌گویند: باشد، هر چه بادا باد! این کیست که این‌همه را می‌پذیرد؟ این انسان مؤمن و دین‌داری است که می‌گوید که خدا از من خواسته است، باید بروم، هر چه می‌شود، بشود. امتحان الهی است. سالم برگردم، نیم‌تنه برگردم، شهید برگردم، مفقودالجسد بشوم، هر چه می‌خواهد بشود. من باید ادای تکلیف کنم و دیگر چیزی برای من مطرح نیست. این عالی‌ترین نمونهٔ اتّحاد وجودی بین انسان و عقیده‌اش است و این عقیده برای او از زن، فرزند، پدر، مادر و حتّی خود او یعنی جسمش ارزشمندتر است. او همواره در یاد خدا است و هیچ به فکر خود و کسان خود نیست.
M.jafari
امام;، در همان اوایل به کسی که علیه فلسفه صحبت کرده بود فرمود: تو که فلسفه نخوانده‌ای چرا علیه فلسفه صحبت می‌کنی؟ این بزرگ‌ترین نوع تحجّر است که کسی که به چیزی محیط نیست، ردّش کند، ممنوعش کند و به ابطالش بپردازد.
reza.nedari
هرچه هست حرکت است و در هر حرکتی رشدی و در قدمی قربی و در هر قربی شوقی و در هر شوقی ذوقی و در هر ذوقی لذتی ...
reza.nedari
کسی که چیزی را به اکراه پذیرفته متدین به آن نشده، گرچه معترف به آن شده، متظاهر به آن هست و ملبّس به آن گردیده است. تا با آن متّحد نشود متدین به آن نشده است
سپهر
امروز تنها راهی که برای اجانب مانده است تا از طریق آن اسلام را متوقف کنند و مسلمانان را در زنجیر کنند، این است که از خود دین غل و زنجیر بسازند؛ غل بر فهم‌ها، غل بر درک‌ها و زنجیر بر دست‌ها و پاها. آنان تا اندازه‌ای هم موفق شده‌اند و اسلام آمریکایی این‌گونه رسالتی دارد.
Ali.T
بنی‌امیه جلو مردم را برای تعلیم و تعلم ایمان باز گذاردند ولی تعلیم شرک را به ایشان اجازه ندادند، چرا؟ به خاطر آنکه هر وقت خواستند مردم را به شرک وا بدارند، مردم شرک را نشناسند و به‌آسانی به شرک گرویده و به‌مقتضای آن عمل کنند.
Ali.T
وقتی انسان این قضیه را بررسی می‌کند که ترسیدن از کسی که از خدا نمی‌ترسد شرک است، به اینجا می‌رسد که معنای چنین سخنی آن است که در رأس حکومت جز فرد خداترس نباید باشد و اگر غیر او آمد و زمام امر مردم را به دست گرفت، مردم مشرک می‌شوند. پس به مردم باید گفت: اگر می‌خواهید مؤمن بمانید هیچ چاره‌ای نیست جز کسی که امیدش به خداست، ترسش از خداست و اطاعتش برای خداست، امور را به دست گیرد تا خوف، از خدا باشد و امید به او، امید به خدا باشد.
Ali.T
انسان دائماً نیازمند به تذکّر است. فقر، تذکّر است، بیماری، تذکّر است و خیلی چیزهای دیگر
Ali.T
برادران، مبادا پهلوهایتان را گرم‌ونرم بگیرید که خوابتان خواهد برد و عقب خواهید افتاد و در غفلت عمر خواهید گذراند. جای انسان اگر گرم شد دیگر حاضر نیست بلند شود و به کاری، عبادت، راز و نیازی بپردازد و از رختخواب برخیزد و چنانکه خدا فرموده عمل کند: (تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ):
Ali.T
«استغنائک عن‌الشیء خیر من استغنائک به» یعنی از چیزی بی‌نیاز باشی، بهتر است از اینکه به آن چیز بی‌نیاز شوی؛ زیرا وقتی روح از چیزی مستغنی شد (استغناء عن الشیء) بهتر است از اینکه روح به‌وسیلهٔ آن چیز مستغنی گردد. پولدار شدن، استغناء بالشیء است ولی نیاز به پول نداشتن و مستغنی از پول شدن، این استغناء عن‌الشیء است.
Ali.T

حجم

۱۹۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

حجم

۱۹۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان