کتاب محفل محترم + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب محفل محترم

کتاب محفل محترم

گردآورنده:محمدعلی جعفری
انتشارات:نشر معارف
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب محفل محترم

کتاب محفل محترم (خرده روایت‌هایی از آیین سنتی عزاداری سیدالشهدا) نوشته‌ی محمدعلی جعفری، مجموعه‌ای از روایت‌ها و خاطرات درباره آیین‌های سنتی عزاداری امام حسین در مناطق مختلف ایران است. این کتاب با همکاری حسین شیردل به‌عنوان ویراستار و توسط نشر معارف منتشر شده است. محفل محترم با نگاهی جزیی‌نگر و روایت‌محور، به بازخوانی تجربه‌های زیسته و خاطرات جمعی از مراسم‌های عزاداری، نذری‌پزی، تعزیه‌خوانی و دیگر آیین‌های مرتبط با محرم و عاشورا می‌پردازد. نویسنده با زبانی صمیمی و توصیف‌های ملموس، فضای عزاخانه‌ها، حسینیه‌ها و کوچه‌های شهر و روستا را بازآفرینی کرده و نقش افراد مختلف، از کودکان تا پیرغلامان، را در این آیین‌ها به تصویر کشیده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب محفل محترم

محفل محترم نوشته‌ی محمدعلی جعفری، مجموعه‌ای است از روایت‌های کوتاه و خاطرات شخصی و جمعی درباره آیین‌های سنتی عزاداری امام حسین. این کتاب در قالب خرده‌روایت‌ها و با تمرکز بر تجربه‌های زیسته، به بازنمایی فضای عزاداری در شهرها و روستاهای ایران می‌پردازد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت‌های پیوسته و گاه مستقل است که هرکدام گوشه‌ای از آیین‌ها، رسوم، باورها و احساسات مردم در ایام محرم و عاشورا را بازگو می‌کند. نویسنده با بهره‌گیری از زبان محاوره‌ای و توصیف‌های جزئی، تلاش کرده است تا حال‌وهوای مراسم‌های عزاداری، نذری‌پزی، شاه‌کشی، تعزیه‌خوانی و دیگر آیین‌های مرتبط را به‌گونه‌ای زنده و ملموس به تصویر بکشد. محفل محترم نه‌تنها به جنبه‌های آیینی و مذهبی این مراسم‌ها می‌پردازد، بلکه لایه‌هایی از خاطرات خانوادگی، روابط میان نسل‌ها و نقش زنان و کودکان در این آیین‌ها را نیز برجسته می‌کند. کتاب، تصویری چندلایه از فرهنگ عزاداری و پیوند آن با زندگی روزمره مردم ارائه داده است.

خلاصه کتاب محفل محترم

محفل محترم با روایت‌هایی از کودکی و نوجوانی نویسنده آغاز می‌شود؛ جایی که خاطرات مدرسه، خانواده و مراسم‌های عزاداری در هم تنیده‌اند. نویسنده از تجربه‌های شخصی خود در خانه بی‌بی‌فاطمه، نذری‌پزی، و تلاش برای شرکت در مراسم‌های محله می‌گوید. روایت‌ها با توصیف جزئیات آیین‌ها، مانند آماده‌سازی آش امام حسین، تقسیم وظایف میان زنان و مردان، و نقش کودکان در مراسم، پیش می‌رود. در بخش‌هایی از کتاب، به مراسم شاه‌حسن شاه‌حسین و شعرهای مخصوص هر شب اشاره شده است؛ آیینی که نسل به نسل منتقل شده و هر سال با همان شور و حال برگزار می‌شود. روایت‌ها از جاروکشی کوچه‌ها تا سینه‌زنی و شاه‌کشی، از تعزیه‌خوانی تا شام غریبان، طیف وسیعی از آیین‌ها و احساسات را دربرمی‌گیرد. نویسنده به نقش زنان در آماده‌سازی نذری، باورهای مردم درباره معجزات و شفا، و حتی ترس‌ها و دغدغه‌های کودکان در مواجهه با تعزیه و شمر می‌پردازد. خاطرات خانوادگی، وصیت‌نامه‌ها، و تأکید بر حفظ شعرهای ده شب اول محرم، پیوند عمیق میان سنت و هویت فردی و جمعی را نشان می‌دهد. در بخش‌هایی از کتاب، روایت‌هایی از مستندسازی مراسم عزاداری و نگاه نسل جدید به این آیین‌ها نیز آمده است. محفل محترم با ترکیب خاطره، روایت و توصیف، تصویری زنده و چندوجهی از فرهنگ عزاداری و نقش آن در زندگی ایرانیان ارائه داده است.

چرا باید کتاب محفل محترم را بخوانیم؟

محفل محترم با روایت‌های جزئی و صمیمی، فرصتی برای آشنایی با لایه‌های پنهان و کمتر دیده‌شده آیین‌های عزاداری در ایران فراهم کرده است. این کتاب نه‌تنها به جنبه‌های آیینی و مذهبی مراسم‌ها می‌پردازد، بلکه پیوند آن‌ها با زندگی روزمره، روابط خانوادگی و خاطرات جمعی را نیز برجسته می‌کند. خواندن این اثر، امکان درک عمیق‌تری از نقش عزاداری در شکل‌گیری هویت فردی و اجتماعی، انتقال سنت‌ها و تجربه‌های مشترک میان نسل‌ها را فراهم می‌آورد. همچنین، کتاب با روایت‌های متنوع از مناطق مختلف و توجه به جزئیات آیین‌ها، تصویری واقعی و ملموس از فرهنگ عزاداری ارائه داده است که برای علاقه‌مندان به مردم‌شناسی، تاریخ شفاهی و فرهنگ عامه ارزشمند است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان آیین‌های سنتی، پژوهشگران فرهنگ عامه، دانشجویان رشته‌های مردم‌شناسی و تاریخ، و کسانی که به دنبال شناخت عمیق‌تر از مراسم‌های عزاداری و نقش آن‌ها در زندگی ایرانیان هستند، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به خاطره‌نویسی و روایت‌های زیسته علاقه دارند، این کتاب جذاب خواهد بود.

بخشی از کتاب محفل محترم

«روی گندم‌ها با انگشتم حروف الفبا تمرین می‌کردم و هربار با چشم غر همسایه‌ای کف دستم را تندتند شبیه نخته‌پاک‌کن می‌کشیدم روی نخته‌سیاه گندمی. صافی یکدستش، روحم را غنج می‌داد. برای مهار شیطنتی اشرف خانم شانه‌ام را برد زیر بار مسئولیت. مشت‌های قد پرتقالم، ظرف مناسبی بود برای اندازه‌کردن مقدار گندم موردنیازش. دست می‌بردم زیر گندم‌ها و مشتم را تا خرخره پرمی‌کردم و منتظر می‌ماندم تا اشرف خانم بگوید «بریز!». بعد کف دست‌هایم را آرام از هم باز می‌کردم تا گندم‌ها دانه‌دانه و با حوصله بیفتند توی دل سنگی هاون. پیمان‌کار ناراضی از تجوید سقالی شد و هر بار گندم، شقلمه‌ام می‌زد که «محچه انقدر آروم نه! گندم توی هاون کم باشه مغزش خرد می‌شه.» اشرف، بی‌اعصاب بود. وقتی هم که بقیه اسم دخترش «زکیه» را می‌آوردند، گریه می‌کرد. من زکیه را دوست داشتم و به مادرش حق می‌دادم از امام‌حسین بخواهد عوض پوست‌گرفتن گندم آش، دخترش را خوب کند. حتی چندبار هم به امام حسین گفتم اگر می‌شود دلش برای زکیه بسوزد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۷۲,۵۰۰
۵۴,۳۷۵
۲۵%
تومان