
کتاب قاف اقیانوس
معرفی کتاب قاف اقیانوس
کتاب قاف اقیانوس نوشتهی محمدرضا شرفی خبوشان اثری داستانی در حوزه نوجوانان است که نشر معارف آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی به زندگی نوجوانان جزیره هرمز و دغدغههایشان، ماجرایی پرکشش و پر از تخیل را روایت میکند که در بستر طبیعت و تاریخ جنوب ایران شکل گرفته است. داستان با محوریت شخصیتهایی نوجوان و ماجرای نجات یک لاکپشت دریایی کمیاب، به موضوعاتی چون دوستی، شجاعت، هویت، تاریخ دریانوردی ایران و اهمیت محیط زیست میپردازد. نویسنده با زبانی صمیمی و روایتی پر از جزئیات بومی، فضای جزیره، دریا و زندگی مردمان جنوب را به تصویر کشیده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قاف اقیانوس
قاف اقیانوس اثری داستانی از محمدرضا شرفی خبوشان است که در قالب رمان نوجوان، ماجرای گروهی از نوجوانان جزیره هرمز را روایت میکند. داستان در فضای جنوب ایران و در دل طبیعت و تاریخ جزیره هرمز میگذرد و با محوریت یک لاکپشت پوزهعقابی، به دغدغههای زیستمحیطی، هویت بومی و آرزوهای نوجوانان میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از عناصر بومی، اسطورهها و تاریخ دریانوردی ایران، داستانی چندلایه خلق کرده است که در آن واقعیت و خیال در هم تنیدهاند. ساختار کتاب شامل فصلهایی است که هرکدام بخشی از ماجرا و نگاه شخصیت اصلی را به جهان پیرامونش بازتاب میدهد. روایت با زبانی پر از تصویر و جزئیات، همزمان به مسائل روزمره نوجوانان و تاریخ و فرهنگ منطقه میپردازد و در خلال ماجرا، اطلاعاتی درباره سفرهای دریایی، نقش جزیره هرمز در تاریخ و اهمیت حفاظت از محیط زیست ارائه میدهد.
خلاصه کتاب قاف اقیانوس
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان قاف اقیانوس با ماجرای گروهی نوجوان در جزیره هرمز آغاز میشود که شبانه در ساحل گرد هم آمدهاند تا شاهد تخمگذاری یک لاکپشت پوزهعقابی باشند. شخصیت اصلی، امیرو، با نگرانی از نقشه دوستانش برای بردن لاکپشت و تخمهایش، سعی میکند راهی برای نجات این جانور پیدا کند. در این میان، آلفونسو، اسی و پنکه هرکدام با انگیزههایی متفاوت، به دنبال استفاده از لاکپشت و تخمهایش هستند؛ از خیالپردازیهای دزد دریایی شدن تا فروش خاک جزیره و ساختن سپر و تبر. امیرو که خود را درگیر ماجرا میبیند، با ترس و تردید، اما با الهام از شجاعت اجداد دریانوردش و داستانهای معلم مدرسه، تصمیم میگیرد به لاکپشت کمک کند. در ادامه، او به طور ناخواسته سوار قایقی میشود که به لاکپشت بسته شده و همراه با آن به دل دریا کشیده میشود. این سفر ناگهانی، امیرو را با چالشهای بقا، ترس از ناشناختهها و رویاهای دوردست مواجه میکند. در دل اقیانوس، او به یاد تاریخ دریانوردی ایران، سفرهای ناوگروههای ایرانی و اسطورههایی چون سیمرغ و قاف میافتد و میان واقعیت و خیال، به جستوجوی هویت و شجاعت خود میپردازد. داستان با روایت درونی امیرو، پیوند او با طبیعت و تلاش برای نجات جانوران و حفظ میراث جزیره، پیش میرود و در هر فصل، لایهای تازه از دغدغههای نوجوانان جنوب و آرزوهایشان را آشکار میکند.
چرا باید کتاب قاف اقیانوس را بخوانیم؟
قاف اقیانوس با ترکیب ماجرایی پرکشش، فضای بومی جنوب ایران و دغدغههای زیستمحیطی، تجربهای متفاوت از رمان نوجوان ارائه میدهد. این کتاب نهتنها به ماجرای نجات یک لاکپشت کمیاب میپردازد، بلکه با روایت زندگی نوجوانان جزیره هرمز، به موضوعاتی چون دوستی، شجاعت، هویت و پیوند با طبیعت اشاره دارد. نویسنده با استفاده از زبان تصویری و جزئیات بومی، فضای جزیره و دریا را زنده کرده و مخاطب را به دل ماجرا میبرد. همچنین، ارجاعات به تاریخ دریانوردی ایران و اسطورههای ایرانی، لایهای فرهنگی و تاریخی به داستان افزوده است. خواندن این کتاب فرصتی برای آشنایی با فرهنگ جنوب، اهمیت محیط زیست و تجربه ماجراجویی نوجوانانه در دل طبیعت است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن قاف اقیانوس به نوجوانان علاقهمند به داستانهای ماجراجویانه، دوستداران طبیعت و محیط زیست، و کسانی که به تاریخ و فرهنگ جنوب ایران علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغه هویت، دوستی و شجاعت دارند، این کتاب میتواند الهامبخش باشد.
بخشی از کتاب قاف اقیانوس
«من داخل قایق مهداسمال قایم شدهام. گاهی سرک میکشم و صدایشان را میشنوم. کف موجها زیر نور ماه معلوم است؛ موجها گلهای میآیند و داخل شنها غیبشان میزند. از کاری که این سه تا میخواهند بکنند کف کردهام. گوش تیز میکنم تا شروورشان را بشنوم. بیل دست آلفونسو است. سر بیل مثل علّم یزید بالاست. آلفونسو همانطور که نشسته و دستهی بیل را گرفته است میشمارد: «سه... چهار... زور بزن د.» لسی سطل حلبی را روی سرش گذاشته است و خیالبافی میکند: «خودش رو هم ببریم. قیمت داره!» دیوید نور را روی کل اسی میاندازد: «چطوری ببریم؟» آلفونسو بیلش را تکان میدهد: «زر نزنین! بذارین کارش رو...» پشت آلفونسو به من است. شاید در خیالش به ماهیتابهای پر از نیمرو فکر میکند. باخه هم حتماً دارد زور میزند و بالای سرش را نگاه میکند. چه میبیند؟ بیل، سطل حلبی و پنکهای پایهبلند. کل کهربایی باخه را تصور میکنم: خالهای سیاه و پوزه عقابیاش. لاک بزرگش که مثل زرهی باستانی سفت و محکم است و دانههای شن بهش چسبیده. باخه یک لاکپشت دریایی بزرگ است؛ لاکپشتی پوزهعقابی که کم کم سیصد کیلو وزن دارد. اجدادش میلیونها سال است که به این جزیره میآیند و تخمشان را میکنند و میروند پی کارشان. لاکپشت پوزهعقابی بیآزارترین جانور دنیاست.»
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه