دانلود و خرید کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول محی‌الدین حائری شیرازی
تصویر جلد کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول

کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول

معرفی کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول

کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول نوشته محی‌الدین حائری شیرازی است. این مجموعه در ابتدا در دههٔ ۷۰ و به کوشش حجت‌الاسلام محمدرضا رنجبر ایجاد شد و ایشان با تلاشی طاقت‌فرسا، صدها تمثیل از مجموعه سخنرانی‌های آیت‌الله حائری شیرازی را از نوارهای کاسِت، پیاده و ویرایش نمودند و در قالب کتاب «تمثیلات» چاپ کردند.

درباره کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول

تمثیل یعنی درک نطق اشیاء. همهٔ اشیاء ناطق‌اند. همه‌چیز، پیام دارد. اساس تمثیل این است که انسان نطق و پیام اشیاء را متوجه شود ... زبان تمثیل، زبانی است گویا، شیوا و رسا. 

آنچه در پیش روی شماست، بخشی از مجموعه کتب «تمثیلات»، اثر حکیم متفکر مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی است که به ساحت اهل اندیشه تقدیم می‌شود. بدون شک، آیت‌الله حائری شیرازی در عصر ما یکی از برجستگان و سرآمدان فن تمثیل به‌حساب می‌آیند. مجموعه حاضر، پس از چندین مرتبه ویرایش توسط ویراستاران مختلف، به شکل فعلی درآمده است. ازآنجاکه که اساساً هدف تمثیل، محسوس کردن معقولات و کاستن از پیچیدگی و سنگینی محتوا و اقناعی‌تر کردن مطالب است، لذا این مجموعه برای طیف وسیعی از مخاطبان قابل استفاده است. هم دانش آموزان و دانشجویان و هم اساتید و حوزویان، با هر سطح از دانش و معلومات دینی می‌توانند از این کتاب بهره ببرند.

خواندن کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام فعالان حوزه علوم قرانی پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب تمثیلات سیاسی - اجتماعی؛ جلد اول

تبعات «حکومت بدون اسلام» و «اسلام بدون حکومت»

کله قند، انسان بدون سر: در حکومت اسلامی، ما از دو کید نجات پیدا کردیم: یکی «حکومت منهای اسلام» و دیگری «اسلام منهای حکومت».

اگر حکومت منهای اسلام باشد، دیگر پایگاهی در بین امت مسلمان ندارد و پایگاه او ضعیف است. شما اگر کله‌قند را از قاعدهٔ پهنش در دست بگیرید، به‌راحتی می‌توانید حرکت کنید و آن برنمی‌گردد و واژگون نمی‌شود؛ چون پایگاه دارد. اما اگر کله‌قند را از رأس آن در دست بگیرید، باید دستی از خارج، کنارش را بگیرد، وگرنه واژگون می‌شود.

شرق و غرب می‌خواهند ما حکومتی داشته باشیم که پایگاه مردمی نداشته باشد، و پایگاه حکومتمان در بین مردم ضعیف باشد؛ مثل کله‌قندی باشد که آن را بر رأسش قرار داده باشی و نیازمند باشد که نیرویی از خارج، آن را بگیرد. وقتی حکومتی پایگاه داخلی نداشته باشد، مجبور است دست ابرقدرت‌ها را بفشارد تا زمین نخورد؛ دست در کمر آنها قلاب کند تا بتواند دوام داشته باشد؛ مجبور است دودستی خودش را به آنها ببندد تا زمین نخورد؛ مجبور است با آنها قرارداد نظامی، سیاسی و فرهنگی ببندد، تا خودش را حفظ کند. این حکومت‌های عرب که حاکمیت بر مسلمانان را غصب کرده‌اند، به این دلیل به شرق و غرب وابسته‌اند که پایگاه داخلی‌شان ضعیف است. آنها روی پای خودشان نایستاده‌اند و تکیه‌گاه داخلی ندارند؛ ازاین‌رو مجبورند به کمک قراردادها، عهدنامه‌ها و پیمان‌های نظامی، خودشان را حفظ کنند.

شرق و غرب می‌خواهند که در کشورهای اسلامی حکومت‌هایی بر سر کار بیایند که اسلامی نباشند تا پایگاه مردمی نداشته باشند و مجبور شوند به آنها تکیه کنند. پس اگر حکومت، غیراسلامی بود، طبیعی است که باید وابسته به ابرقدرت‌ها، و آلت دست آنها باشد تا بتواند دوام بیاورد. این دربارهٔ حکومت منهای اسلام.

اما «اسلام منهای حکومت»؛ مردم، زمانی مسلمان بودند، اما برای مسلمانی‌شان برنامهٔ سیاسی نداشتند؛ مسلمان بودند، ولی شیوهٔ حکومتی نداشتند. این‌گونه مسلمانی لازمه‌اش آن است که اسلام ما، در نماز و عبادت محدود شود و فکر کنیم که تشکیل حکومت اسلامی جزو وظایف ما نیست. 

mohammadjb
۱۴۰۱/۰۷/۱۷

خیلی کتاب خوبیه پنج خط بخونید تشنه ی بقیه ی صفحه میشید خیلی مثال هاشون قشنگه و ادم لذت میبره خدا بهشون سلامتی بده خیلی کتاب زیبایی نوشتن

درویشی ابوالفضل
۱۴۰۳/۰۱/۰۷

سلام علیکم سخنان استاد بسیار عمیق و بینش ساز است.از دست اندر کاران تقاضا دارم برای تکمیل بحث جلد دوم این کتاب را هم در طاقچه قرار دهند.حیف ادامه مطالبش خونده نشه...

زهرا 95
۱۴۰۲/۱۲/۲۱

همه کتاب های تمثیلات ایشون عالیه نسخه چاپی کتابها رو دارم فوق العاده س پیشنهاد میکنم کتاب تعلق ایشون رو هم مطالعه بفرمایید

وقتی می‌گوییم فلان کشور مستعمرهٔ آمریکاست، شاید به ذهن شما بیاید که بیمارستان‌هایش خراب است؛ جاده ندارد؛ مردمش بی‌سوادند؛ فقر و بی‌سوادی در آنجا بیداد می‌کند. نه! این استعمار، استعمار قدیم است. استعمار جدید این‌گونه نیست. استعمار نو این است که بیمارستان آن کشور مرتب باشد؛ خیابان‌هایش نظیف باشد؛ وضع غذایی و تحصیل و همهٔ اینها خوب باشد؛ حتی بی‌سواد هم در آن کشور نباشد؛ اما هرچه دارد برای آمریکا باشد؛ برای آن کشورِ استعمارگر باشد. پس استعمار یعنی جایی را «به نفع خود» آباد کردن؛ سربازش برای منافع آمریکا کشته بشود؛ بیمارستانش و همهٔ امکاناتش در جهت منافع آمریکا باشد. استعمار نو، این است. استعمار در «نتیجهٔ نهایی‌اش» دیده می‌شود.
زیبا
شما چشمتان را ببندید، با گوشتان چیزی نمی‌توانید ببینید، یا با چشمتان چیزی نمی‌توانید بشنوید. درعین‌حال می‌بینید که چشم و گوش و دیگر اعضا هرکدام یار و مددکار یکدیگرند. چون یک قلب و یک مغز بر آنها حکومت می‌کند، و تحت لوای یک ولایت قرار دارند. تک‌ولایتی بودن، آنها را ـ با وجود همهٔ تفاوت‌هایی که دارند ـ با هم یگانه می‌کند. پس «تفاوت‌ها» موجب اختلاف نمی‌شود؛ چون وقتی از فرماندهی واحدی دستور می‌گیرند با هم متحد می‌شوند؛ با اینکه پُست‌هایشان فرق می‌کند.
صالحه
در مؤسسه رازی برای اینکه بتوانند پادزهر درست کنند و سرم‌سازی کنند، مارها را تربیت می‌کنند و زهرشان را می‌گیرند. ماری را جلوی من آوردند و زهرش را به من نشان دادند. شاید کمتر از یک گرم بود. گفتند: این زهر برای کشتن هشتاد نفر کافی است!! آیهٔ یأس خواندن، مثل زهرمار است. یک قطره‌اش برای اینکه چهل نفر را از بین ببرد کافی است.
کاربر ۴۴۰۰۵۴۷
تفرقه، مهترین ابزار صید شیطان لقمه و نان: شیطان هیچ راه و رخنه‌ای مطمئن‌تر و مؤثرتر از ایجاد جدایی بین انسان‌ها ندارد. هروقت می‌خواهد دو انسان را صید کند، اول آن دو را از هم جدا می‌کند. شما نیز هر وقت می‌خواهید نانی را مصرف کنید، اول لقمه‌لقمه‌اش می‌کنید تا از گلویتان پایین برود. تفرقه می‌اندازید در یک نان و آن را به سی چهل لقمه تقسیم می‌کنید و بعد هر لقمه‌ای را به دندان می‌دهید تا آن را بکوبد و له کند و بعد به شکلی که خودش می‌خواهد درمی‌آورد تا بتواند آن را ببلعد. قدم اولِ خوردن، تکه‌تکه کردن است. هرچیز را که نتوانستی تکه‌تکه کنی، نمی‌خوری. اگر برای شما گوشت بیاورند و هرچه تلاش کنی نتوانی آن را با دندان یا با دست تکه کنی، از خیرش می‌گذری و رهایش می‌کنی. شیطان اگر نتوانست جمعیتی را تکه‌تکه کند، مأیوس می‌شود و می‌رود.
رهی
گاهی فاضلاب حمام آب را درست نمی‌کِشد و نمی‌بَرد؛ آب بالا می‌آید، و شما می‌گویید: «ما طاهر رفتیم به حمام و نجس برگشتیم». اگر در مسجد، «من» مطرح باشد یا سبقت گرفتن از همدیگر در کار باشد، مردم می‌گویند: «طاهر می‌آییم به این حمام و نجس برمی‌گردیم!». اگر در مسجد غیبت شد، اگر به یکدیگر ناروا و ناسزا گفتند، اگر در آن دعوا و بحث «من و ما» شد، مثل همان حمامی می‌شود که فاضلابش پُر شده و دیگر آب را نمی‌کشد.
Adel
در روز عزل بنی‌صدر در صحبت ۳ دقیقه‌ای که مرحوم رجایی آن را بین هیئت دولت توزیع کرده بود، گفته شد: «امت به تبعیت از امام در حال حرکت است. هرکس حرکت نکند، جا می‌ماند و امت وقتی به او نرسیده و می‌خواهد به او برسد، او را روی دست بلند می‌کند و روی سر می‌گذارد. وقتی به او رسید، نگاهش را از وی برمی‌گرداند، وقتی از آن گذشت، وی را پشت سر می‌اندازد و این امت در گذشته کسانی را روی سر گذاشته و بعد از عبور از آنها، ایشان را زیر پا نهاده است. در آینده هم کسانی را روی سر و زمانی زیر پا می‌گذارند و این از بی‌وفایی امت نیست؛ نتیجهٔ حرکت کردن امت و تعلق و وابستگی شخصیت‌هاست.»
Aliakbar
در روز عزل بنی‌صدر در صحبت ۳ دقیقه‌ای که مرحوم رجایی آن را بین هیئت دولت توزیع کرده بود، گفته شد: «امت به تبعیت از امام در حال حرکت است. هرکس حرکت نکند، جا می‌ماند و امت وقتی به او نرسیده و می‌خواهد به او برسد، او را روی دست بلند می‌کند و روی سر می‌گذارد. وقتی به او رسید، نگاهش را از وی برمی‌گرداند، وقتی از آن گذشت، وی را پشت سر می‌اندازد و این امت در گذشته کسانی را روی سر گذاشته و بعد از عبور از آنها، ایشان را زیر پا نهاده است. در آینده هم کسانی را روی سر و زمانی زیر پا می‌گذارند و این از بی‌وفایی امت نیست؛ نتیجهٔ حرکت کردن امت و تعلق و وابستگی شخصیت‌هاست.»
Aliakbar

حجم

۱۰۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۰۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان