دانلود و خرید کتاب ولایت فقیه عبدالحمید دیالمه
تصویر جلد کتاب ولایت فقیه

کتاب ولایت فقیه

انتشارات:نشر معارف
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ولایت فقیه

ولایت فقیه مجموعه مباحث شهید دکتر عبدالحمید دیالمه درباره ولایت فقیه است که در دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است.

 درباره کتاب ولایت فقیه

سال های ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ نقطه عطف انقلاب اسلامی است. چرا که در آن سال ها اسلامیت نهضت در حال هویت یابی و انقلابیون مسلمان در حال نیرومند شدن بودند. شعارهای اسلامی و خط مشی های رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) برای توده های مردم بیش از پیش اهمیت یافت و گرایش ها به سمت و سوی باز فهمی ارزش های اسلامی بود.

چنین گرایش و اقبال عمومی در فضای اجتماع، به ویژه در میان قشر دانشجو و فرهیخته، بستری مهیا کرد که افراد وگروههایی نیز دینی آمیخته با خواسته های حزبی و فردی و گروهی خود را به جامعه عرضه کنند.

نامتوازن بودن رشد سیاسی جوانان با رشد دینی، درست اندیشیدن را در معرض تهدید سیاست زدگی قرار داده بود؛ در نتیجه هر جریانی عده ای را به راهی فرا می خواند.

در این میان گروهک های انحرافی با جدیت، در تصرف قدرت و تسلط بر جایگاههای فرهنگی و انقلابی می کوشیدند و این همان چیزی بود که شهیددیالمه را درباره آینده اسلام و انقلاب اسلامی به شدت نگران می کرد. افتادن انقلاب به دست نا اهلان!

دیالمه با نگاه جامعش به ضعف ها ی فکری و انحرافات موجود در جامعه آن روز چاره را در دو حرکت همسو دید

۱- تدوین مفاهیم صحیح دینی و تبیین آن برای نسل جوان.

۲- به نقد کشیدن افکار واندیشه های انحرافی و التقاطی

او سنگرسازی برای حفط و اعتلای اندیشه دینی را از آشفته ترین بازار آن روز که دانشگاه نام داشت آغاز کرد و «معیار دهی» ویژگی مهم کلاس های درس شهید دیالمه بود تا مخاطبانش را با شاخص ها و موازین دینی آشنا کند؛ با این هدف که در دام گروه ها و جریان های ضد اسلامی مطرح آن روز جامعه گرفتار نشوند.

باید توجه کرد که مخاطبان شهید دیالمه نسل جوان دانشگاهی بودند که اطلاعات دینیِ اندکی داشته و معیاری برای شناخت حق از باطل نداشتند. از همین رو نگاه شهید دیالمه موضوع محور نیست تا هر بحثی که خود برآن تسلط دارد بیان کند، بلکه مسئله محور است بنابراین بیش از آنکه بیندیشد چه بگوید؟! در پی این است که چرا بگوید؟؟ و محتوایی که در کلاس درسش مطرح می شود پاسخگوی کدام نیاز مخاطب است؟

مروری بر عناوین سخنرانی های شهید از این زاویه؛ اثبات کننده این حقیقت است.

شهید دیالمه با طرح مباحثی چون: انسان خلوت وخلوت انسان، طراح هدایتی، مذهب در بوته تاریخ، انسان درقالب زمان، الیناسیون (از خود بیگانگی جامعه) و.... در پی ترسیم انسان شناسی اسلامی و نقش مذهب در زندگی آدمی بود ودر این راستا نظریات و دیدگاههایی که نیاز به مذهب را در نظریاتی چون نظریه ترس؛ طبقه حاکم؛ طبقه محکوم؛ نظریه فروید و ...مطرح می کردند؛ به چالش کشید.

او برای اولین بار در سطح دانشگاه به جای مباحثی همچون: جامعهٔ بی طبقه توحیدی، خود سازی انقلابی و ......که عناوین رایج در آن روز بود از " صیرورت انسان بر صراط مستقیم " سخن گفت و با طرح ضوابط حرکت بر این راه ازجمله زهد و آزاد اندیشی، صبر، توکل، شفاعت، فقر، قضا و قدر، امام و انتظار، مفاهیم اصیل و دقیق شیعی و تفاوت آن با مفاهیم دیگر را بازخوانی کند ۱، تا هم نقشهٔ راهی که قران کریم برای سعادت انسان بیان داشته ترسیم شود وهم نشان دهد که دغدغه ها و دل مشغولی های او از سنخ دیگری است.

این مباحث که از قبل انقلاب در سالهای ۵۲-۵۶ در جمع های کوچک دانشجویی آغاز شده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی با مساعد شدن فضای دانشگاه، در جلسات گسترده تر مطرح شد و جنبه عمومی و رسمی یافت. در تنهایی ثقلین، رساله حقوقیه امام سجاد (ع)، اگر فاطمه (ع) نبود، جایگاه و موقعیت زن در جامعه اسلامی و دهها عنوان دیگر.. که امروز به سهولت بر زبان می آید، در میان جوانان هم عصر او مطرح نبوده و درنسل دانشگاهی غریب می نمود.

آنچه ضرورت تأمل در حیات شهید دیالمه را بیشتر می کند آن است که مطالعات دینی؛ تخصص دانشگاهیِ او نبود ۲، در واقع او دانشجوی رشته الهیات و گرایش های مرتبط یا طلبه حوزه علمیه نیست تا تلاشهای او حرکتی در راستای فعالیتهای علمی -تخصصی او به شمار آید؛ بلکه آنچه دیالمه را واداشت تا اینچنین به مباحث دینی ورود پیدا کند؛ احساس تکلیف دینی به عنوان یک مسلمانِ پیرو مکتب اهل بیت ع است. او براین باور بود که که فهم دقیق دین ومسوولیت ترویج آن به قدر توان؛ تکلیف همه مسلمانان است ونه فقط قشر و گروهی خاص؛ لذا با سبک زندگی خود افقی را فراروی نسل جوان ترسیم کرد که در آن مسوولیت دینی فراتر از هر تخصص و رشته علمی، محور همه تلاشها ومعنای زندگی است.

در این میان آیندهٔ اسلام و انقلاب اسلامی به رهبری اندیشه های شیعی از نگاه تیزبین شهید دیالمه مستور نماند زیرا دستهایی که نابودی این حرکت را هدف گیری کرده بود، به خوبی شناخته بود.

مباحثِ اسلام قدرت بزرگ فردا، آمریکا طراح استراتژی سقوط، اسلام و مبارزات ضد امپریالیستی، آزادی چیست؟، مرجعیت و روحانیت، ولایت فقیه و .... ناظر به همین حساسیت و آینده نگری شهید بود. خطری که او از ناحیه خطوط التقاطی حس کرد؛ سبب شد که برخی گروهها و جریانات انحرافی، به دلیل داشتن مواضع رسمی مکتوب و منتشر شده بطور مستقیم در معرض طرح و نقد شهید قرار گیرند.

«مرامنامه های کمونیستی»، «تبیین جهان»، و «تعمیم امامت و بعثت دائمی »،" قیام موسی، طلوع زن مسلمان " و.... از جمله اندیشه‌های مکتوبی بودند که شهید دیالمه در آنها امتزاج و التقاط حق و باطل را به خوبی دید وبا برگزاری جلسات مشروحِ نقد، فاصله آن ها با حقیقت اسلام را به خوبی تبیین کرد؛ حرکتی که به مفهوم واقعی برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه و در متن جامعه بود.

اکنون با گذر بیش از سه دهه از زمان طرح این مباحث، همچنان جامعه اسلامی تشنه کلام زلال شهید در ترسیم خط اصیل اسلامی شیعی و مبانی انقلاب اسلامی است، امری که ضرورت چاپ ونشر آن اندیشه ها را بیش از گذشته آشکار کرده است.

بر این اساس در دورهٔ دوم انتشار سلسله سخنرانیهای شهید عناوین: طراح هدایتی، انسان در قالب زمان، از خود بیگانگی جامعه، مذهب در بوته تاریخ، ربوبیت معرکه اصلی انبیاء، مرجعیت و روحانیت، ولایت فقیه،، اسلام و مبارزات ضد امپریالیستی، اسلام قدرت بزرگ فردا تقدیم نسل جوان گردید ه است.

گرچه مطالعه این مجموعه لذت شنیدن و جرعه جرعه نوشیدن تمامیِ لحظاتِ حضور در درس شهید را ندارد؛ اما تردید نداریم که حتی گزیده ای مکتوب از آن فریادهای خالصانه، همچنان روشنگرِ راه جویندگانِ حقیقت خواهد بود.

 خواندن کتاب ولایت فقیه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به مباحث عقیدتی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب ولایت فقیه

ولایت فقیه از نظر لغوی از دو واژه «ولایت» و «فقیه» تشکیل‌شده‌است. قاعدتاً اگر این‌ها را بشناسیم، جواب‌گفتن به شبهات مطرح شده برایمان راحت‌تر خواهدشد.

قبل از بحث درباره واژه‌ها، تذکر مطلبی لازم به نظرمی‌رسد و آن اینکه مفهوم ولایت فقیه مطلب جدید و تازه‌ای نیست که بعضی‌ها نسبت به آن دستپاچه شده‌اند. اصل ولایت فقیه برای همه افراد متخصص فن و یا به تعبیر دیگر علما و مجتهدان، کاملاً محرز و قطعی است و آنچه تا به حال درباره‌اش بحث شده و می‌شود، درباره حدودو اختیارات آن است. یعنی بحث ولایت فقیه فقط پیرامون آن است که در چه حدّی باید اعمال‌شود؟ حتی زمانی‌که کتاب‌های جدید فقهی بحث ولایت فقیه را مطرح‌می‌کنند، می‌گویند: تقسیم‌بندی شیخ انصاری چنین بوده است، درحالی‌که خود فقها آن را از قرآن و روایات پیامبر وائمه صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین گرفته‌اند.

یکی ازمعانی واژه «ولی» محبت و دوستی است ـ که گاهی اوقات از این معنی سوءاستفاده شده است ـ معنی دیگرآن بُعد زعامت و رهبری است که شامل بیان حکم خدا و اجرای آن‌ها و رهبری سیاسی و اجتماعی امت اسلامی می‌شود، بُعد دیگری هم دارد وآن مفهوم «وِلاءِ تَصَرُّف» است که نوعی ولایت تکوینی است که به پیامبرو ائمه اطهار صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین اختصاص‌دارد.


بیوتن
۱۴۰۰/۰۹/۲۸

کتابی با نثر و بیانی ساده و روان در رابطه با تبیین ولایت فقیه و پاسخ به برخی شبهات. با اینکه محتوای کتاب برای سال 58 است اما همچنان تازگی دارد. جهت آشنایی کلی و مختصر و موجز با مفهوم

- بیشتر
سیدعلی فرمانده ام
۱۴۰۱/۰۷/۱۷

شبیه مناظره بود و چقدر پاسخ های شهید دیالمه منطقی بود👌🏻💯 انگار نه انگار واسه بیست سی سال پیشه

Alireza
۱۴۰۱/۰۲/۱۵

خدا رحمتشون کنه خیلی مختصر و ساده و در عین حال کاربردی در تبیین ولایت گام برداشتن... خلاصه توصیه میکنم...

گمنام۶۸
۱۴۰۱/۰۹/۱۱

مطالعه کتاب رو به همه توصیه نمیکنم چون با پیش فرض های مخاطب بوده و ازونجایی که سخنرانی بوده طبیعتا نمیشه دنبال جواب سوالای خودت باشی بلکه کسی ک بخشی از مسائل ولایت فقیه رو خونده باشه و اصل ش رو قبول

- بیشتر
کتاب باز
۱۴۰۲/۱۰/۲۶

روح معلم شهید جوان با بصیرت ، در اعلی علیین ، شفیع ما باشد انشاءالله... 🌹

raza
۱۴۰۱/۱۱/۲۷

لطفا کتاب انسان خلوت و خلوت انسان از شهید دیالمه رو هم در طاقچه قرار بدید.

maria
۱۴۰۱/۱۰/۱۱

کتاب خوبی بود و نکات ارزنده ای بیان شده بود ولی برای من کافی نبود و نیاز به توضیحات مبسوط تری دارم که در این باره قانع بشم. اولین کتابی بود که درباره موضوع ولایت فقیه خوندم ولی چون به نظرم

- بیشتر
به قول آقای هاشمی‌نژاد که فرمودند «اگر این مردم به شما رأی می‌دادند آگاهی داشتند؟ حالا که به شما رأی ندادند آگاه نیستند؟!» اگر معتقدید که مردم آگاه نیستند چرا کاندیدا شدید؟ وقتی کاندیدا شدید یعنی رأی مردم را قبول دارید و معتقدیدکه می‌فهمند، ولی چون به شما رأی ندادند نمی فهمند؟!!
سیدعلی فرمانده ام
حتی آنان که راهش را نمیخواستند، خودش را می خواستند!
سیدعلی فرمانده ام
چطور است که ما در همه مسائل قائل به تخصص هستیم جز در مذهب؟؟!! به دین و مذهب که می رسد همه متخصص اند!
vesali
با این خصوصیات، رسیدن به درجه اجتهاد و فقاهت در بین نوابغ، بیست الی پنجاه سال کارسنگین علمی لازم دارد و بعضی هم که به آن درجه نمی‌رسند و در سطوح پایین‌تر باقی می‌مانند. در حوزه‌های علمیه از بین هر هزار یا دو هزار نفر طلبه فقط یک نفر فقیه بیرون می‌آید که تازه این فرد تنها بُعد فقاهت را کسب‌کرده است و حالا باید خصوصیات دیگری را اکتساب‌کند تا ما برایش بُعد ولایت را هم قائل‌شویم.
#ℳ_S
دردوران امامت ایشان، اگرحاضربودند، ازخودشان سؤال می‌کنیم ولی درزمان غیبت چه‌کنیم؟ یعنی آیا ما می‌توانیم مستقیماً از او سؤال‌کنیم؟ نه؛ در زمانی که او در غیبت کبراست نمی‌شود این کار را کرد. چرا؟ برای اینکه خود حضرت (عج) در توقیعش می‌فرماید: «اگر قبل از خروج سفیانی کسی ادعاکند که می‌تواند با من تماس‌بگیرد و رابطه‌داشته‌باشد حتماً دروغ‌گفته‌است وحرفش را نپذیرید.» در چنین موقعیتی باید از چه کسی دستورات را بگیریم؟ پس امت اسلامی در این هنگام چه باید بکند؟ بهترین‌کاراینست که ازخودحضرت سؤال‌کنیم که درچنین موقعیتی بایدازچه کسی دستورات راگرفت؟ هنگامی که از امام (عج) سؤال می‌کنیم، ایشان می‌فرماید: «وَ أمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَه فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاه حَدِیثِنَا» در حوادثی که برای شما واقع می‌شود و درزمانی‌که مستقیماً نمی‌توانید از ما بپرسید به راویان حدیث ما رجوع‌کنید.
#ℳ_S
امام صادق (ع): «فَأمّا مَن کانَ مِنَ الفُقَهاءِ: صائِناً لِنَفسِهِ، حافِظاً لِدینِهِ، مُخالِفاً عَلی هَواهِ، مُطیعاً لِأمرِ مَولاهِ، فَلِلعَوامِ أن یُقَلِّدوُهُ» این راویان حدیث باید از بین فقهایی باشند که بر نفس‌های خویش مسلط‌اند، حافظ دینشان هستند، مخالف هوای نفس خود عمل می‌کنند و در برابر اوامر خداوندشان مطیع محض هستند. پس مردم می‌بایست از آنان تقلیدکنند و سؤالاتشان را از آنان بپرسند.
زبل خان
همان‌گونه که یک پزشک برای کسب درجه دکتری احتیاج به یادگرفتن یک سری مطالب دارد، یک فقیه هم علاوه بر ضوابط دیگری که باید دارا باشد باید در برخی ازعلوم تخصص پیداکند، از جمله در ادبیات عرب، اصول‌فقه، علم‌رجال، درایه‌الحدیث که آموختن آن‌هاکار ساده‌ای نیست. مثلاً دانستن علم رجال لازمه‌اش این است که حدود سیزده هزار راوی را که در کتب رجال تاکنون ذکر شده است حداقل به طور ضمنی بشناسدتا بایکی ازراه‌های تشخیص صحت وسقم روایات آشناشود و بتواند آنها را ازیکدیگر تفکیک‌نماید.
#ℳ_S
قبل از بحث درباره واژه‌ها، تذکر مطلبی لازم به نظرمی‌رسد و آن اینکه مفهوم ولایت فقیه مطلب جدید و تازه‌ای نیست که بعضی‌ها نسبت به آن دستپاچه شده‌اند. اصل ولایت فقیه برای همه افراد متخصص فن و یا به تعبیر دیگر علما و مجتهدان، کاملاً محرز و قطعی است و آنچه تا به حال درباره‌اش بحث شده و می‌شود، درباره حدودو اختیارات آن است. یعنی بحث ولایت فقیه فقط پیرامون آن است که در چه حدّی باید اعمال‌شود؟
#ℳ_S
حال اگرفردی را بیابیم که بتواند، اولاً مسائل مذهبی را در بالاترین حد و مسلط‌تراز دیگران، دراختیارما بگذارد ـ که در اینجا مسئله مهم شناخت مجتهد اعلم پیش‌می‌آید ـ ثانیاً برحدود و احکام الهی تسلط داشته باشد وبتواند آن‌ها را جاری‌کند. ثالثاً زعامت سیاسی و اجتماعی را به عهده‌بگیرد وبه این ابعاد فقاهت را هم اضافه کنیم، یک والی فقیه خواهیم داشت. یعنی همان چیزی که به عنوان ولایت فقیه مطرح می‌شود. اگر این‌ها را از هم جداکنیم چه خواهدشد؟
زبل خان
بهترین‌کاراینست که ازخودحضرت سؤال‌کنیم که درچنین موقعیتی بایدازچه کسی دستورات راگرفت؟ هنگامی که از امام (عج) سؤال می‌کنیم، ایشان می‌فرماید: «وَ أمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَه فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاه حَدِیثِنَا» در حوادثی که برای شما واقع می‌شود و درزمانی‌که مستقیماً نمی‌توانید از ما بپرسید به راویان حدیث ما رجوع‌کنید. آنها به شما می‌گویند که حرکتتان چگونه باید باشد.
زبل خان
پس قرآن به تنهایی نمی‌تواند ملاک باشد چون مفهوم آیات قرآن به گونه‌ای است که به فرموده خود قرآن باید مفسری درکنارآن وجودداشته‌باشد تا به ما بگوید منظورِ خدا از این آیه قرآن چه بوده‌است. به همین دلیل می‌بینیم زمانی‌که خداوند درمورد قضاوت به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خطاب می‌کندومی‌فرماید: «لِتَحْکمَ بَینَ النَّاسِ بِمَا أَرَاک اللّهُ»، یعنی بر اساس خواست خداوند وبه عمق دستورات الهی بین مردم حکم‌کن. پیامبر هم اگر علم لدنی نداشت، اگر این علم الهی در اختیارش نبود، آیات قرآن را مثل ما متشابه می‌فهمید، یعنی او هم نمی‌توانست مسائل را به این سهولتی که مطرح می‌فرمود برای مردم بیان‌فرماید. پس وجود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در کنار قرآن لازم است.
زبل خان
متأسفانه بعضی از مردم در همه‌جا تخصص را قبول دارند مگر در مذهب، وقتی پای دین به میان می آید، همه متخصص می‌شویم!!
Sobhan Naghizadeh
می‌کنند. آنچه که اساسی‌تر از خود قانون اساسی است، مردمی هستندکه می‌خواهند به آن قانون عمل‌کنند. آنها باید بتوانند انحراف را از مسیر اصلی و قانونی تشخیص‌بدهند و گر نه اگر مردم را در همین سطح نگه داریم و رشد و باروری پیدانکنند، وجود یا عدم‌وجود اصل ولایت فقیه در قانون اساسی فرقی نمی‌کند. بنابراین ما قانون را می‌نویسیم درکنارش ضمانت اجرایی هم لازم دارد. باید مردم را به سطحی بالابرد که قدرت تشخیص پیداکنند و بتوانند بهترین فرد را انتخاب‌کنند
mahsa
در آن زمان فردی که قلوب مردم را تسخیرکرده مطرح نبود و او را نمی‌شناختند تا اینکه خداوند به مصداق آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» صحبت و کلام امام را آنچنان در قلوب مردم نشاند که باعث این حرکت و نهضت شد.
ArminJP
تا زمانی‌که ولایت فقیه به‌عنوان یک تئوری مطرح‌بود، آن‌را قبول‌داشتند، اما اکنون‌که وقت عمل رسیده، مانده‌اند که این دیگر چه معجونی‌است؟
ArminJP
است؟ اگر فقط قرآن را دراختیارما گذاشته‌بودند، می‌توانستیم به خوبی توسط آن هدایت شویم؟ بعضی از فِرَق اسلامی به این سؤال پاسخ مثبت می‌دهند. امروزه هم گروه‌های انحرافی این عقیده را از آن‌ها گرفته و به این آیه از قرآن استناد می‌کنندکه می‌فرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ وَیبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ». وادامه می‌دهند که چون قرآن به بهترین راه هدایت می‌کند، از طرف دیگرهم طبق گفته قرآن «وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلاَّ فِی کتَابٍ مُّبِینٍ»، هیچ تر و خشکی نیست مگر در قرآن
زبل خان
ولایت فقیه از نظر لغوی از دو واژه «ولایت» و «فقیه» تشکیل‌شده‌است. قاعدتاً اگر این‌ها را بشناسیم، جواب‌گفتن به شبهات مطرح شده برایمان راحت‌تر خواهدشد.
زبل خان
متأسفانه بعضی از مردم در همه‌جا تخصص را قبول دارند مگر در مذهب، وقتی پای دین به میان می آید، همه متخصص می‌شویم!!
Saye
حال اگرفردی را بیابیم که بتواند، اولاً مسائل مذهبی را در بالاترین حد و مسلط‌تراز دیگران، دراختیارما بگذارد ـ که در اینجا مسئله مهم شناخت مجتهد اعلم پیش‌می‌آید ـ ثانیاً برحدود و احکام الهی تسلط داشته باشد وبتواند آن‌ها را جاری‌کند. ثالثاً زعامت سیاسی و اجتماعی را به عهده‌بگیرد وبه این ابعاد فقاهت را هم اضافه کنیم، یک والی فقیه خواهیم داشت. یعنی همان چیزی که به عنوان ولایت فقیه مطرح می‌شود. اگر این‌ها را از هم جداکنیم چه خواهدشد؟ مثلاً اگر بعد فقاهت باشد ولی ولایت نباشد، دراین حالت فقیه تنها یک انبوهی از معلومات است و نمی‌تواند کاری انجامدهد. این معلومات کجا باید به‌کاربرود؟ نه می‌تواند حکم بدهد و نه در امورِمملکت دخالت‌کند.
#ℳ_S
اگر فقاهت را به ولایت که برخی ازابعادش راگفتیم، ضمیمه‌کنیم، آنچه که دربُعد ولایت برای پیامبرو ائمه معصومین صلی‌الله‌علیهم‌اجمعین، متصوَّراست، برای ولی فقیه نیز متصوَّراست، مگرموارد خاصّی که ویژه پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) است.
#ℳ_S

حجم

۳۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۳۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان