
بریدههایی از کتاب تحجرگرایی
۳٫۹
(۷)
اینکه بچهها در جبهه با علم به آسیب دیدن، ترکش خوردن، دست قطع شدن، پا قطع شدن، چشم کور شدن و موجی شدن که از همهٔ اینها بالاتر است زیرا که عقل خود را ازدستداده و اختلال حواس پیداکرده. بالاترین چیزها برای انسان عقل است و وقتی موجی میشود گرانترین چیزها را از دستداده و اگر هوشی داشته باشد میگوید: اگر مرده بودم بهتر بود، اگر دستی و پائی داده بودم بهتر بود و... امّا بههرحال با علم به همهٔ اینها میگویند: باشد، هر چه بادا باد! این کیست که اینهمه را میپذیرد؟ این انسان مؤمن و دینداری است که میگوید که خدا از من خواسته است، باید بروم، هر چه میشود، بشود. امتحان الهی است. سالم برگردم، نیمتنه برگردم، شهید برگردم، مفقودالجسد بشوم، هر چه میخواهد بشود. من باید ادای تکلیف کنم و دیگر چیزی برای من مطرح نیست.
این عالیترین نمونهٔ اتّحاد وجودی بین انسان و عقیدهاش است و این عقیده برای او از زن، فرزند، پدر، مادر و حتّی خود او یعنی جسمش ارزشمندتر است. او همواره در یاد خدا است و هیچ به فکر خود و کسان خود نیست.
M.jafari
امام;، در همان اوایل به کسی که علیه فلسفه صحبت کرده بود فرمود: تو که فلسفه نخواندهای چرا علیه فلسفه صحبت میکنی؟ این بزرگترین نوع تحجّر است که کسی که به چیزی محیط نیست، ردّش کند، ممنوعش کند و به ابطالش بپردازد.
reza.nedari
هرچه هست حرکت است و در هر حرکتی رشدی و در قدمی قربی و در هر قربی شوقی و در هر شوقی ذوقی و در هر ذوقی لذتی ...
reza.nedari
کسی که چیزی را به اکراه پذیرفته متدین به آن نشده، گرچه معترف به آن شده، متظاهر به آن هست و ملبّس به آن گردیده است. تا با آن متّحد نشود متدین به آن نشده است
سپهر
امروز تنها راهی که برای اجانب مانده است تا از طریق آن اسلام را متوقف کنند و مسلمانان را در زنجیر کنند، این است که از خود دین غل و زنجیر بسازند؛ غل بر فهمها، غل بر درکها و زنجیر بر دستها و پاها. آنان تا اندازهای هم موفق شدهاند و اسلام آمریکایی اینگونه رسالتی دارد.
Ali.T
بنیامیه جلو مردم را برای تعلیم و تعلم ایمان باز گذاردند ولی تعلیم شرک را به ایشان اجازه ندادند، چرا؟ به خاطر آنکه هر وقت خواستند مردم را به شرک وا بدارند، مردم شرک را نشناسند و بهآسانی به شرک گرویده و بهمقتضای آن عمل کنند.
Ali.T
وقتی انسان این قضیه را بررسی میکند که ترسیدن از کسی که از خدا نمیترسد شرک است، به اینجا میرسد که معنای چنین سخنی آن است که در رأس حکومت جز فرد خداترس نباید باشد و اگر غیر او آمد و زمام امر مردم را به دست گرفت، مردم مشرک میشوند. پس به مردم باید گفت: اگر میخواهید مؤمن بمانید هیچ چارهای نیست جز کسی که امیدش به خداست، ترسش از خداست و اطاعتش برای خداست، امور را به دست گیرد تا خوف، از خدا باشد و امید به او، امید به خدا باشد.
Ali.T
انسان دائماً نیازمند به تذکّر است. فقر، تذکّر است، بیماری، تذکّر است و خیلی چیزهای دیگر
Ali.T
برادران، مبادا پهلوهایتان را گرمونرم بگیرید که خوابتان خواهد برد و عقب خواهید افتاد و در غفلت عمر خواهید گذراند. جای انسان اگر گرم شد دیگر حاضر نیست بلند شود و به کاری، عبادت، راز و نیازی بپردازد و از رختخواب برخیزد و چنانکه خدا فرموده عمل کند: (تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ):
Ali.T
«استغنائک عنالشیء خیر من استغنائک به»
یعنی از چیزی بینیاز باشی، بهتر است از اینکه به آن چیز بینیاز شوی؛ زیرا وقتی روح از چیزی مستغنی شد (استغناء عن الشیء) بهتر است از اینکه روح بهوسیلهٔ آن چیز مستغنی گردد. پولدار شدن، استغناء بالشیء است ولی نیاز به پول نداشتن و مستغنی از پول شدن، این استغناء عنالشیء است.
Ali.T
ظلمت انسان نتیجه طبیعی پشت کردن به خداست، پشت کردن به خدا پشت کردن به نور است و چون انسان پشت به نور کرد، در سایه خودپسندی خودش قرار میگیرد و سایهٔ خودش جلو پایش را تاریک میکند.
Ali.T
«اَلنَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا». آقا، مگر من قسمخوردهام که هر چیزی من فهمیدم اسلام است و هر چیزی من نفهمیدم اسلام نیست؟ اگر چیزهایی باعقل جور درنیامد، باید بگویم اینها خارج اسلام است؟ آیا چنین برخوردی درست است؟
مگر من آنقدر بر مسائل اسلام محیط هستم که هر چه من نتوانستم محیط بر آن بشوم، بگویم دیگر این از اسلام نیست و بدعت است و کفر است؟ اینجاست که این هم میشود زنجیر بر دست و پای صاحبان این افکار و بعد هم کسانی که به دام آن بیفتند. این هم چیزی است که انسان را از حرکت باز میدارد.
Ali.T
حجم
۱۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
حجم
۱۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰۳۰%
تومان