
کتاب همسر دوست داشتنی من
معرفی کتاب همسر دوست داشتنی من
رمان همسر دوست داشتنی من با نام اصلی My Lovely Wife اولین رمان سامانتا داونینگ، نویسندهی پرطرفدار ژانر وحشت-روانشناختی است. این رمان داستانی جنایی دارد؛ داستانی که اگر هرکس بهجز اعضای این خانواده روایتش میکرد، شاید هرگز نمیفهمیدیم مرد و زن این خانواده، نه یک پدر و مادر عادی با دو فرزند، که دو قاتل زنجیرهای هستند؛ چرا که در ظاهر خانوادهای خوشبخت با روزمرگیهای معمولی به نظر میرسند. این کتاب که بهسرعت توانست در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار بگیرد، به خوانندگانش، داستانی با ریتم بالا، خردهروایتهایی جذاب و ضد قهرمانی هوشمند و شرور ارائه میکند. همسر دوست داشتنی من را سحر قدیمی ترجمه و نشر ثالث روانهی بازار کرده است. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این کتاب، در ادامهی یادداشت با ما همراه باشید. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره رمان همسر دوست داشتنی من
اگر در زندگی مشترک و در ارتباط با همسرتان دچار روزمرگی و کسالت شوید چطور شرایط را تغییر میدهید؟ زوج داستان ما کسالت زندگیشان را با قتل برطرف میکنند؛ سوژههایشان را انتخاب میکنند، برنامه میریزند و مرتکب جنایت میشوند. غافلگیر شدید؟ همسر دوست داشتنی من پر از غافلگیری است. سامانتا داونینگ که نامش پیش از این رمان، در میان نویسندگان ژانر جنایی خالی بود، با نگارش این کتاب موفق شد برندهی جایزهی انجمن نویسندگان جنایی بریتانیا برای رمان اول نویسندگان نوظهور شود. داونینگ قدم اول را محکم و مصمم برداشت. بهسختی میشود حدس زد خالق همسر دوست داشتنی من نویسندهای تازهکار است. او طراحی نقشه و برنامهریزی برای اجرای آن را، نه فقط در زمینهی قتل، که در جایجای کتاب قرار داده است. از انتخاب آیرونیک نام کتاب تا رونمایی از حقایق در میانهی مکالمات یا لابهلای توصیفات و پایانبندی ترسناک و راضیکننده، همه انتخابهایی هوشمندانهاند که باعث شده داونینگ با اولین رمانش بهخوبی شناخته شود.
این کتاب در همان سال اول انتشار نهتنها با استقبال پرشور مخاطبان مواجه شد، بلکه توانست نامزد جایزهی ادگار برای بهترین رمان اول شود. استعداد و مهارت داونینگ را در بخشهای مختلفی از کتاب میتوان مشاهده کرد؛ او با افزایش و کاهش طول جملات و توصیفات توانسته با ریتم بازی کند. بازی با ریتم، تضاد موجود در روزمرگیهای این خانواده و التهاب داستانهای قتل را بهخوبی نمایش میدهد. داونینگ در معرفی شخصیتها نیز با مخاطب بازی میکند. او شخصیتها را توصیف نمیکند؛ اجازه میدهد موقعیتها، تصمیمات و رفتار افراد در شرایط متفاوت، پرده از لایههای شخصیتیشان بردارد. همین ویژگی باعث میشود مخاطب در طول رمان دائماً غافلگیر شود و در پایان نیز چک آخر را بپذیرد و کتاب را ببندد.
شاخصهی دیگری که این کتاب را اثرگذار میکند، شخصیت ضد قهرمان در رمان همسر دوست داشتنی من است؛ این شخصیت برخلاف اکثر آثار معاصر، خاکستری نیست. ضد قهرمان در این رمان با حفظ ظاهر خود و زندگیاش، بسیار هوشمند، دقیق و شرور جلوه میکند. مخاطب به این حجم از شرارت باور و عادت ندارد؛ همین ویژگی است که این رمان را از سایر آثار مشابه خود متمایز میکند. دو شخصیت کودک داستان نیز بهخوبی ساختهوپرداخته شدهاند؛ با دقت در رفتار، تصمیمها و برخوردشان میتوان تأثیر ویژگیهای شخصیتی والدین را مشاهده کرد. و در آخر، وجود طنزی هرچند سیاه و حضور دائمی تعلیق در داستان باعث شده مخاطب مشتاقانه با روایت همراه شود؛ هرچند که جهان داستان سرد و تاریک است.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
همسر دوست داشتنی من نمونهای بسیار موفق در ژانر وحشت-روانشناختی است. این کتاب معادلات ذهنی خواننده، در زمینهی زندگی مشترک زوجهای عادی را تغییر میدهد و به او کمک میکند تا از دریچهای جدید به احتمالاتی متفاوت نگاه کند. داونینگ در این کتاب با ایجاد و حفظ تعلیق و رازآلودگیْ مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند و داستانش را با پایانبندی راضیکنندهای به اتمام میرساند. این کتاب با زبانی روان، داستانی از ضد قهرمانی شرور روایت میکند؛ شخصیتی قابل تجسم که با گسترش نسبیگرایی، نه شر و نه خیر بودن شخصیتها، در کمتر رمانی پیدا میشود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب همسر دوست داشتنی من را به طرفداران رمانهای جنایی، روانشناسانه، وحشت و رازآلود پیشنهاد میدهیم. همچنین آنها که از طرفداران Gone Girl و Dexter هستند نیز از مطالعهی این کتاب لذت خواهند برد.
درباره سامانتا داونینگ؛ نویسنده کتاب
سامانتا داونینگ نویسندهای آمریکایی است که بدون تحصیلات رسمی در نویسندگی، تنها با تمرین و علاقهی شخصی وارد دنیای نوشتن شده است. او در جایی گفته: «نوشتن چیزی نبود که درسش را در کالج خوانده باشم؛ صرفاً کاری بود که لذت میبردم انجامش دهم.» او از نوشتن لذت میبرد و ما از نوشتههایش. داونینگ پیش از نویسندهشدن تجربههایی چون منشیگری و فروشندگی داشت؛ تجربههایی که شناختی دقیق از روابط انسانی به او داد. این شناخت در خلق شخصیتهای پیچیده و روابط پرتنش رمانهایش به او کمک کرد. داونینگ با اولین رمان خود، همسر دوست داشتنی من، بهسرعت بهعنوان یک استعداد نوظهور شناخته شد؛ نامزد بسیاری از جوایز مهم شد و مسیر خود را پیدا کرد.
پس از موفقیتهای اولین رمان او در همان سال ۲۰۱۹، داونینگ چهار رمان دیگر نیز در ژانر وحشت-روانشناختی، ژانر تخصصی خود، منتشر کرد؛ رمان he started it در سال ۲۰۲۰ (که با عنوان او این بازی را شروع کرد به فارسی ترجمه و منتشر شده)، رمان for your own good در سال ۲۰۲۱، رمان sleeping dogs lie در سال ۲۰۲۲ (که با عنوان قتل از دید چند راوی به فارسی ترجمه و منتشر شده) و رمان a twisted love story در سال ۲۰۲۳. آخرین کتاب داونینگ نیز too old for this نام دارد.
نظرات مشهور درباره رمان همسر دوست داشتنی من
گیلین فیلین (نویسندهی Gone Girl) در رابطه با رمان همسر دوست داشتنی من گفته: «یک تریلر روانشناختی بینظیر با پیچشهای غیرمنتظره که تا آخرین صفحه شما را میخکوب میکند.»
لی چایلد (نویسندهی مجموعهی Jack Reacher) نیز از این کتاب با عنوان «رمانی که هر فصلش پر از تنش و تعلیق است؛ داستانی درخشان دربارهی تاریکیهای پنهان در روابط انسانی» یاد میکند.
مجلهی معتبر Publishers Weekly (که بهطور تخصصی در حوزهی نشر کتاب فعالیت میکند) در رابطه با این کتاب نوشته: «روایتی پر از پیچیدگی و شخصیتهایی چندوجهی؛ داونینگ با قلمی تیز و دقیق، عمق روانشناختی را به وحشت اضافه میکند.»
Booklist نیز مجلهای معتبر است که در زمینهی نقد کتاب فعالیت میکند. او در توصیف رمان همسر دوست داشتنی من نوشته: «ترکیبی از طنز سیاه و هیجان که خواننده را تا آخرین لحظه روی صندلی نگه میدارد.»
و Kirkus Reviews که از قدیمیترین منابع نقد کتاب در آمریکا به شمار میآید، راجع به این کتاب اینگونه نوشته: «رمانی بسیار جذاب و پر از احساسات متضاد؛ توصیفی دقیق از ازدواج و رازهای تاریکش.»
جوایز کتاب همسر دوست داشتنی من
کتاب همسر دوست داشتنی من توانست در همان سال اولِ انتشار، جزو فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار بگیرد. این کتاب در سال ۲۰۱۹ نامزد جایزهی ادگار برای بهترین رمان اول نیز شد. همچنین نامزدی جایزهی مکویتی و جایزهی تریلر ITW و جایزهی CWA جان کریزی دگر، برای بهترین رمان اول از جمله افتخارات این رمان است. داونینگ برای نگارش این رمان توانست برندهی جایزهی dead good reader فرانسه و برندهی جایزهی انجمن نویسندگان جنایی بریتانیا برای رمان اول نویسندگان نوظهور شود.
اقتباسهای کتاب همسر دوست داشتنی من
موفقیت چشمگیر رمان همسر دوست داشتنی من از همان سال نخست انتشار، باعث شد نیکول کیدمن با همراهی استودیو آمازون شرایط را برای ساخت فیلمی اقتباسی از این رمان مهیا کند. استودیو نتفلیکس نیز اعلام کرده است قصد دارد اثری با اقتباس از این رمان بسازد.
بخشی از متن رمان همسر دوست داشتنی من
اولین سؤالش در بارهٔ شنوایی یا فقدان این حس در من است. بله، از زمان تولد کَر بودهام. نه، هرگز چیزی نشنیدهام ــ نه خندهای، نه صدایی، نه پارس تولهسگی و نه صدای هواپیمایی را در آسمان.
ناراحتیاش نمایان میشود. نمیفهمد دارد بزرگوارانه با من رفتار میکند و من هم به او نمیگویم؛ چون تلاش میکند؛ چون میماند.
میپرسد میتوانم لبخوانی کنم؟ سر تکان میدهم. شروع میکند به حرف زدن.
«وقتی دوازده سالم بود، پایم از دو جا شکست. تصادف دوچرخه.» دهانش با حالتی اغراقشده و عجیبوغریب میجنبد. «مجبور شدند از نوک پا تا رانهایم را گچ بگیرند.» مکث میکند و خطی روی رانش میکشد، انگار حرفش را نفهمیدهام. حرفش را میفهمم، اما تلاشش برایم ارزش دارد و البته رانَش.
ادامه میدهد. «شش هفته اصلاً نتوانستم راه بروم. مجبور بودم در مدرسه از صندلی چرخدار استفاده کنم، چون گچ سنگینتر از آن بود که بتوانم از چوب زیربغل استفاده کنم.»
پترای کوچولو را با آن گچ بزرگ نصفه نیمه تجسم میکنم و لبخند میزنم. پایان این داستان غمانگیز را نصفهنیمه تجسم میکنم.
«نمیگویم میدانم زندگی روی صندلی چرخدار یا داشتن نقصی دایمی چه حسوحالی دارد. فقط همیشه حس میکنم که... خب، حس میکنم کمی آن نوع زندگی را درک میکنم. میفهمی؟»
سر تکان میدهم.
آسودهخاطر لبخند میزند، نگران است مبادا داستانش ناراحتم کرده باشد.
تایپ میکنم:
«تو خیلی بااحساسی.»
شانه بالا میبرد. حرف تحسینآمیزم خوشحالش میکند.
نوشیدنی دیگری مینوشیم.
ماجرایی برایش تعریف میکنم که به کَر بودن ربطی ندارد. از حیوان خانگی دورهٔ کودکیام برایش میگویم؛ قورباغهای به اسم شِرمَن. یک نرهغوک آمریکایی که روی بزرگترین تختهسنگ برکه مینشست و همهٔ مگسها را حریصانه میبلعید
حجم
۳۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۹۹ صفحه
حجم
۳۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۹۹ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب فوق العادس به شدت توصیه میشه
این کتاب همهچیش به جا و به اندازه بود. ترجمهش هم خوب بود. مثل همه کتابهای ژانر جنایی شاید میتونست فراز و فرودها رو بهتر کنترل کنه، اما کلا اثر خوبی بود و برای سرگرم شدن قطعا به علاقهمندان ژانر جنایی توصیه
کتاب چند تا حسن داشت: روانی و قابل فهم بودن با وجود فلشبکهای متعدد ترجمهی خیلی خوب غافلگیریهای متعدد خصوصا در پایان کار
به سختی تمومش کردم،اصلا داستانش برام کشش و هیجان لازم رونداشت
به نظرم متن نیاز به ویراستاری داره. به سری کلمات هستن که غیر معمول ترجمه شدن مثل: غذای فوری به جای فست فود. قهوه یخ به جای آیس کافی همجنس باز به جای همجنس گرا. و درمورد کل کتاب باید بگم خب بد نبود