کتاب کانون دین زرتشتی در ایران
معرفی کتاب کانون دین زرتشتی در ایران
کتاب کانون دین زرتشتی در ایران اثر مشهور، جامع و ارزشمند مری بویس، ایرانشناس و پژوهشگر، درباره دین زرتشتی در ایران، آداب و رسوم، آیینها و مناسک و تاریخ این دین است. این کتاب را با ترجمه حسین ابراهیمیان میخوانید.
درباره کتاب کانون دین زرتشتی در ایران
مری بویس که نویسنده و پژوهشگر ایرانشناس بود، سفری به ایران داشت. او یک سالی را در روستاهای شریف آباد اردکان، کرمان و یزد زندگی کرد. علاقه او به ایران و آیین زرتشتی به حدی بود که پس از این سفر و آشنایی و نزدیکی با زرتشتیان و آداب و رسوم و مناسک و آیین آنان، دست به نوشتن کتابی زد که امروزه به عنوان یکی از منابع جامع در شناخت آیین زرتشتی به شمار میرود.
کتاب کانون دین زرتشتی در ایران، ابتدا پیشینه تاریخی دین زرتشت را بیان میکند و توضیح روشنی درباره چرایی حضور زرتشتیان در شهرهای حاشیهی کویر میدهد. در فصلهای دیگر کتاب با باورهای زرتشتی، اعتقاد و پرستش اهورامزدا، آفرینش و ... آشنا میشویم و از قوانین، مناسک، آداب و آیینهای پیروان دیانت زرتشت میخوانیم. بررسی جشنهای دینی آغاز و پایان سال، آیینهای سال نو و جشن سده، آیینها و مراسم مرتبط با کفاره برای زندگان و درگذشتگان و ... نیز بخش دیگری از کتاب است.
کتاب کانون دین زرتشتی در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کانون دین زرتشتی در ایران برای تمام دوستداران و علاقهمندان به ایران، تاریخ ایران باستان و آشنایی با دین و آیین زرتشتی، جذاب است.
درباره مری بویس
نورا الیزابت مری بویس استاد دانشگاه و پژوهشگر در رشته مطالعات زرتشتی و ایرانشناسی بود. مری بویس ۲ اوت ۱۹۲۰ در هند متولد شد. پدرش قاضی دستگاه حکومتی بریتانیا در هند و مادرش از خانواده مورخ مشهور انگلیسی سموئیل گاردنر بود. او در دانشگاه در رشتههای ایرانشناسی، باستانشناسی و زبانهای ایرانی پرداخت و در سال ۱۹۶۳ به مدت یک سال در کرمان، یزد و شریف آباد اردکان زندگی کرد.
پروفسور مری بویس در سال ۱۹۸۲ باز نشسته شد اما تا سال ۱۹۸۶ استاد بود و پس از آن تا هنگام مرگ به عنوان استاد افتخاری و پژوهشگر فعالیت میکرد؛ به همین مناسبت دوتن از ایرانشناسان برجسته دیوید بیوار و جان هینلز جشن نامهای حاوی مقالات تقدیمی همکاران بویس فراهم آوردندکه در سال ۱۹۸۵ به مناسبت شصت و پنجمین سال تولدش منتشر شد. این مجموعه دو جلدی زندگینامه بویس و همچنین فهرستی از آثار چاپ شده و زیر چاپ او را تا آن تاریخ در بر دارد.
رنج بیماری جسمی بویس که سالها همراهش بود سرانجام او را خانه نشین و سپس زمینگیر کرد اما او در طی این مدت نیز از ادامه کار باز نایستاد و علاوه بر تدوین تاریخ کیش زردشت مقالاتش را برای دانشنامه ایرانیکا مینوشت. در همین دوران بویس جلد سوم تاریخ کیش زردشت، کانون دین زرتشتی در ایران، یک مجموعه مقاله و شماری مقاله و نقد کتاب هم منتشر کرد .بویس واپسین روزهای عمر را در بیمارستانی در لندن گذراند و سرانجام درروز چهارم آوریل ۲۰۰۶ برابر با پانزده فروردین ۱۳۸۵ درگذشت.
خانم الموت هیتنر که به جای مری بویس استاد کرسی مطالعات زرتشتی دانشگاه لندن است، در سوگ نامهای که به مناسبت درگذشت او در روزنامه دیلی تلگراف چاپ شد، مینویسد: پروفسور مری بویس... چنان دلباخته ایران شناسی بود که تمام دارایی و پسانداز خود را بی هیچ چشمداشتی در این راه صرف کرد.
بویس بر آن بود که تنها با خواندن کتاب و مقـاله نمیتوان به چند و چون آیینها پی برد. او توانست با ژرفنگری در آیینها و رسوم و باورهایی که از سه هزار سال پیش تاکنون دست نخورده بود، به جزئیـــات زندگانی زردشت، این اندیشمند ایرانی و آموزههایش و حتی عقاید دینی پیش از ظهــور او دست بیـــابد. تا آن زمان پژوهشگران مطالعات زردشتی بیش از هرچیز بر جنبههای اخلاقی و فلسفی این دین تکیه میکردند اما بویس پس از بررسی عمیق متون زردشتی و دیگر نوشتههای مربوط به آن در یافت که زردشت خود روحانی بوده و پیوسته بر اجرای درست آداب دینی تاکید میورزیده است. او دین زردشتی را بعنوان دینی زنده مطالعه نمود چون باور داشت آداب دینی در جوامع زردشتی ساکن در روستاهای دور افتاده ایران در مقایسه با زردشتیان شهرنشین هند بهتر حفظ شده است و همین امر بود که او را به سمت ایران و زندگی یکساله با روستانشینان زردشتی کشانید.
تالیفات مری بویس درباره دین زردشت همواره و در هر زمان میتواند منبعی سرشار و قابل اعتماد برای هر پژوهشگر ایرانشناس و ایراندوست باشد.
بخشی از کتاب کانون دین زرتشتی در ایران
حاکمان مسلمان تا حد توان سعی داشتند زرتشتیان را از بقیه افراد جامعه جدا نگهدارند؛ بنابراین «گورها» از شغلها یا مهارتهایی که باعث ارتباطشان با مسلمانان بود، منع میشدند و عمدتا به کشاورزی و کارهای دشوار میپرداختند؛ علاوه بر این برای اینکه به راحتی از طرف مسلمانان شناسایی و پرهیز شوند لباسهای متمایزی به تن میکردند. روستاییان ایرانی بهطور سنتی لباس آبی میپوشیدند؛ اما مردان زرتشتی از پوشیدن این لباس یا رنگهای دیگر منع شده بودند و از پارچههایی بیرنگ از جنس پنبه و یا پشم استفاده میکردند؛ علاوه بر این به نشانه طبقه پست خود سرپوش بر سر مینهادند. زنان زرتشتی از لباس رنگارنگ اما آبرومند استفاده میکردند و این نوع لباس احتمالا پیش از فتح اعراب جامه زنان روستایی بوده است. اینان بهدلیل استفاده نکردن از نقاب از خواهران مسلمان خود متمایز بودند. البته امتناع از بهکار بردن نقاب بهخصوص از طرف زنان زیبا احتیاج به شجاعت داشت. بعضی داستانهای شفاهی و کتبی در مورد هتک ناموس و ربودن دختران زرتشتی وجود دارد و زنان کهنسال روستا به یاد میآوردند که چگونه گاهی اوقات زیباروهایشان ناگزیر میشدند پیش از ترک خانه دندانهایشان را سیاه و صورتهایشان را با گِل زشت کنند. اما بهطور کل زنان زرتشتی به کسی باج نمیدادند و همانند خواهران عفیفِ مسلمان خود رفتاری آزادمنشانه و موقرانه داشتند. محدودیت لباس زنان و مردان تا قرن بیستم ادامه یافت.
یکی از روستاییان شریفآباد که از سفر هنگام کودکیاش به هند در سال ۱۹۱۳ م. با گروهی از زرتشتیان برای من حرف میزد متذکر شد که هنگام عبور از شیراز از گروهشان بهدلیل لباسهای روشن و عجیب و غریبشان به طعنه پرسیده بودند که آیا عرب هستند. وقتی که آنان توضیح دادند که زرتشتیاند، با کمال تعجب بهجای تمسخر مورد توجه قرار گرفتند؛ ولی به آنان گفته شد که هنگام برگشت از هند باید لباس اروپایی به تن داشته باشند، البته این امر تا قبل از حکومت پهلوی ممکن نشد. به هر حال بعضی محدودیتهای دیگر در مورد دین کهن تا مدتها در اینجا باقی ماند. بعضی از محدودیتها قابل تحمل بود، در حالی که بعضی دیگر زندگی را سخت و اندوهبار میکرد؛ برای نمونه به آنها اجازه ساخت برجهای بادگیر -که باعث ورود نسیم در تابستان میشد و هوای سرد را وارد خانهها میکرد- داده نمیشد. همچنین اجازه اسبسواری نداشتند و مسافتهای طولانی را با گامهای آهسته الاغ طی میکردند. علاوه بر این حتی از آنان خواسته شده بود که هنگام روبهرو شدن با یک مسلمان از الاغ پیاده شوند. این آزارها هر چند زیاد بود ولی در مقایسه با نداشتن امنیت جانی و مالی چیز کوچکی به حساب میآمد؛ چون تأمین قانونی فقط گاهگاهی شامل آنان میشد.
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه