دانلود و خرید کتاب چهار ستاره؛ جلد دوم تِرا دِرمن ترجمه الهام فیاضی
تصویر جلد کتاب چهار ستاره؛ جلد دوم

کتاب چهار ستاره؛ جلد دوم

معرفی کتاب چهار ستاره؛ جلد دوم

ستاره‌های تابستان دومین جلد مجموعه چهار ستاره است. این کتاب نوشته ترا درمن است که با ترجمه الهام فیاضی منتشر شده است. مجموعه چهار ستاره را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

مجموعه چهار ستاره داستان دختری به‌ نام گلادیس گتسبی است که به عنوان کوچک‌ترین منتقد غذا مطلبش در مجله نیویورک استاندارد منتشر می‌شود، علاقه‌ی گلادیس به آشپزی و غذا بسیار است و او مدام سعی می‌کند غذاهای خوشمزه برای دیگران درست کند اما این موضوع همیشه خالی از دردسر نیست.

مجموعه چهار ستاره شما را به دنیای آشپزهای حرفه‌ای و منتقدهای غذا می‌برد.

خواندن مجموعه چهار ستاره را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چهار ستاره؛ جلد دوم

گلادیس هم در گوش سندی گفت: «تو چی؟ جدولا رو آوردی؟» آن‌ها هفتهٔ پیش، یعنی از اولین روز تعطیلات تابستانی، در خانهٔ سندی بَست نشسته و منوی فوزیون‌تاپاس را از توی اینترنت زیرورو کرده بودند تا برای سفارش‌هایشان برنامه‌ریزی کنند. هجده نوع غذا توی منو بود، برای همین اگر گلادیس می‌خواست تمامشان را بچشد، باید هرکسی که توی مهمانی‌اش بود، سه نوع غذا سفارش می‌داد. خوشبختانه «تاپاس» ها خیلی مختصر بودند و گلادیس می‌دانست که هر پُرس غذا حجم زیادی ندارد.

سندی سر تکان داد و دو ورق چاپی تاشُده از جیبش بیرون آورد. گلادیس فوری آن‌ها را لای دفترش چپاند. او و سندی از قبل سفارش‌هایشان را حفظ کرده بودند. پارم هم که از شغل سرّی گلادیس برای استاندارد خبر داشت همین کار را کرده بود. گلادیس برای شام بقیه هم نقشه کشیده بود. در طول هفته به آن‌ها سرنخ‌هایی داده بود که چه سفارش‌هایی بدهند و امیدوار بود بذری که در ذهنشان کاشته، ثمر بدهد: بذرهایی که رشد می‌کردند و برای مادرش به مارچوبهٔ برشته، برای پدرش به بادمجان سرخ‌شده و برای چاریسا به فلفل شکم‌پر تبدیل می‌شدند.

خیلی زود ماشین گتسبی‌ها به ورودی خانهٔ خانوادهٔ سینگ پیچید. پارم با یک‌دست بلوز و شلوار سنتی هندی قشنگ با پارچهٔ توری سبز از در بیرون آمد، اما از خجالت سرش را پایین انداخته بود. وقتی سندی در عقب را برایش باز کرد، او شال قشنگ و پُرزرق‌وبرقش را توی مُشتش جمع کرد و تقریباً با یک جهش روی عقب‌ترین ردیف صندلی‌ها نشست.

عینکی خوش قلب
۱۴۰۲/۰۲/۲۱

پنج تا ستاره برای گلادیس که بهترین منتقد نوجوان بود😌❤️

گربه
۱۴۰۰/۱۲/۲۴

قشنگه توصیه میکنم

ریحان
۱۴۰۲/۰۲/۲۹

خیلی کتاب خوب و جذابیه‌. حتی برای بزرگسال هم می‌تونه جذاب باشه.

fatemeh
۱۴۰۰/۰۵/۱۷

خیلی خوب ❤❤

Helly
۱۴۰۳/۰۲/۰۷

ماجرا های گلادیس قصه ما در جلد دوم از بقیه جلد ها جذاب تر می شود. توصیف های زیبایی که این کتاب دارد، میتواند از بهترین توصیف های یک رمان نوجوان باشد و تنها یک نفر را دیدم که از

- بیشتر
لیا 🍃
۱۴۰۲/۰۷/۱۳

خیلی باحاله و برلی کسایی که غذا،نقد غذا، هیجان و آشپزی دوست دارن پیشنهاد میشه

گلادیس گفت: «آه، خیلی نامردیه. خیلی بدم میاد که بین قوانین بزرگ‌ترا و کوچیک‌ترا فرق می‌ذارن.» سندی گفت: «آی گفتی.»
ن. عادل
خاله لیدیا گفت: «خب گلادیسانتِموم، چی باعث شده که امروز صدای قشنگت رو از پشت تلفن بشنوم؟ برای همون کار اسمش‌رونَبَر برای اون روزنامهٔ اسمش‌رونبر؟» گلادیس خندید و گفت: «خدایا! خاله لیدیا. یه‌جوری حرف می‌زنین انگار دارم برای وُلدِمورت کار می‌کنم!
کاربر ۲۸۷۵۶۳۶
ممکن است سیب‌زمینی‌ها با اولین گاز، به‌نظر بعضی از مشتری‌ها زیادی ترد بیایند، اما وقتی در آیولی سیر خانگی فوزیون خوابانده شوند، بافتی فوق‌العاده دلپذیر پیدا می‌کنند. کسانی که ترجیح می‌دهند سبزیجاتشان خامه‌ای‌تر باشد، پورهٔ چغندر زرد سفارش دهند که توی کوهی از خامهٔ زده‌شده سِرو می‌شود و ظاهرش آن‌قدر زیباست که دلتان نمی‌آید آن را بخورید. اما کباب غاز چرب‌وچیلی این رستوران، ظاهر چندان جذابی ندارد. شاید بهتر بود به‌جای اینکه تکه‌های کباب را همین‌طور خشک‌وخالی توی بشقاب بگذارند، زیرشان کمی سبزیجات می‌چیدند. این‌طوری روغنی که توی ظرف جمع شده اشتهایتان را کور نمی‌کرد... گلادیس تقریباً یک صفحهٔ پر نوشته بود که صدای باز شدن در ورودی دستشویی را شنید و صداهایی در فضا پیچید. یکی از صداها گفت: «سرآشپز حسابی دست‌وپاش رو
کاربر ۲۸۷۵۶۳۶

حجم

۲۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۲۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۳۷,۶۰۰
تومان